طرفداری و تعصب در فرآیند حدیثی بخاری انتقادی است که از طرف امامیه به برخی از صحاح سنی وارد شده است. و از آن طرف هم اهل سنت نیز همین نقد را نسبت به برخی از مجموعه های حدیثی شیعه وارد می دانند
حجم بزرگ مطالعات رجالی انتقادی شاهدی است بر رشد و پویایی جریان نقد و ارزیابی حدیث و نیز گویای وجود واقع گرایی در داخل مذاهب اسلامی است. بنابراین یقینا این کتاب ها – مانند کتب توثیقات – نقطه ی درخشان میراث اسلامی ما هستند
برخی از مننقدان امامیه معتقدند که کتب حدیثی اهل سنت پر است از راویان ضعیف. و این یعنی میراث حدیثی سنی، به رجال ضعیف تکیه دارد و خالی از ثقات است. این انتقادی است که شیعه بر سنی وارد می کند و سنی بر شیعه
نقد شیخ الشریعه بر بخاری از افراطی ترین نقدهاست. ما شأن شیخ الشریعه را بالاتر از این می دانیم که این گونه با خشونت و تندی صحبت کند. و از تمام علمای اسلام، در هر مذهب و طائفه ای که هستند، می خواهیم از این ادبیات و اعمال تهاجمی افراطی خودداری کنند.
برخی از منتقدان امامیه عقیده دارند کتاب بخاری در زمان خودِ او به اتمام نرسیده و یقینا پس از او و به واسطه ی دیگران تکمیل شده است. و شاهد این امر را آنچه از « ابن حجرعسقلانی » نقل شده است می دانند
در این بخش، سعی می کنیم نقدهایی که منتقدان امامیه بر حدیث سنی وارد کرده اند را بررسی کنیم( خصوصا صحیحین بخاری و مسلم ) سپس به طور مختصر به « نقدِ نقد » می پردازیم تا ببینیم آیا تاثیری که منتقد امامی ادعای آن را دارد، حاصل شده است یا خیر
باید اعتراف کنیم که اکثر پیروان مذاهب در دنیای اسلام، دچار بحران « بی اعتمادی به مذاهب دیگر » هستند. و منتقد امامی هم از این مساله جدا نیست. نتیجه ی حاکم شدن جو بی اعتمادی این است که تلاش ها و جد و جهدهای سندی و حدیثی هر دو طرف غیر قابل اعتماد می شود.
با مطالعه ی میراث تاریخی شیعه ی امامیه، به خوبی درمی یابیم که امامیه همواره با کتب مهم حدیثی سنی آشنا بوده اند. ارجاع هایی که امامیه در آثارشان به کتب اهل سنت داده اند، به قدری زیاد است که به فهرست درآوردنش تقریبا غیر ممکن است
در جامع ترمذی در خصوص سیدالشهدا آمده است :«عن سولی بن مرّه قال: قال رسول الله: حسینی منی وانا من الحسین احب الله من احب حسیناٌ...ترجمه: حسین از من و من از حسین هستم. خداوند دوست دارد کسی را که حسین را دوست بدارد..»