هدف على کنار هم قرار گرفتن شیعه و سنی بدون اختلاف بود که موفق هم شد. برنامه دیگرش برای کنار هم قرار دادن شیعه و سنی، افطاری بود. ماه رمضان که شد، سه چهار شب افطاری داد...شیعه و سنی کنار هم سر یک سفره.
این نشان از ناآگاهی ما نسبت به برادران سرزمینمان می داد. که ریشه بسیاری از مشکلات هم به خاطر همین ناآگاهی ها و عدم شناخت درست است.
شیخ عبدالناصر جبری مؤسس و ریاست کلیه الدعوه اسلامیه بود...وقت نماز سجادهای برایشان پهن کردم ولی به احترام فقه شان تربت نگذاشتم. وقتی به نماز ایستادند رو به من کرده و فرمودند: چرا برایم تربت پاک امام حسین(ع) را نگذاشتی؟
استاد سیدحسین حبشی بی اندازه از امام(ره) تعریف می کرد که قابل توصیف نیست...امام(ره) را زرنگ ترین، متفکرترین، داناترین، آگاه ترین و.... من هم به تاثیر ایشان عشق به امام(ره) پیدا کردم. تصمیم گرفتم که در همان جوانی درسم را به اجتهاد مطلق نرسانم تا بتوانم همیشه از امام(ره) تقلید کنم
عجب رزق ناخواسته ای! مثلا رفته بودیم ما برای آنها کاری بکنیم حالا این پیرمرد داشت با اشک و مژه هایش تمام دلم را آب و جارو می کرد. سوار قایق اشک شد و از دریاچه های شیعه و سنی عبور کرد و وارد دریای اسلام شد
بحث رسید به امام حسین «ع». مقداری درباره امام حسین «ع» صحبت کرد و بعد نتوانست جلوی خود را بگیرد و شروع کرد به روضه خواندن برای امام حسین «ع» و حضرت زینب «س»! و چقدر قشنگ خواند! روضه ای خواند که همه 30 طلبه ای که در آن جا بودیم، همگی به پهنای اشک شروع کردند به گریه.