مسئله رویارویی استکبار و استضعاف: جریان حاکم در جهان اسلام باید از حالت دفاعی و انفعالی در برابر حملات پی در پی نیروهای استکبار جهانی خارج شود...
در غیر این صورت، چون نیرویی از آنان دفاع نخواهد کرد، مستضعفان جهان به لقمه ای چرب در دست استکبار جهانی بدل شده به راحتی از حلقوم ...
بشر امروز خود را جهانی می یابد و به همین اندازه می خواهد در جهان حاضر باشد و قرآن نیز او را با چنین حضوری همراهی می کند...
شما نمی توانید با اسلام نابی که مسئلهاش عدل/ ظلم و اقدام علیه طاغوت و ایجاد جامعه توحیدی است، با چنین اسلامی انقلاب کنید بعد با اسلام مناسک میان تهی و با تغلیظ مناسک و فضائل، تمدن اسلامی ایجاد کنید.
امت گرایی میتواند در مقابل ناسیونالیسم و تعصبات مذهبی و تعصبات شهری باشد. ما باید در ایران، فراگیر حرف بزنیم و فکر کنیم؛ فراتر از قومیتهای عرب و عجم و ترک و بلوچ؛ فراتر از سنی و شیعه؛ بالاتر از ایران؛ باید به امت اسلامی فکر کنیم که ایران جزئی از آن است و امکان ندارد امت ...
درباره اصول اخلاقی مورد تاکید در ارتباط با سایر فِرق مختلف اسلامی باید گفت که در این زمینه اصول و قواعد گوناگونی داریم و در فقه، اخلاق و روایات ما به این امر اهتمام زیادی شده است. برای مثال در این زمینه می توان از مبحث تقیه نام برد؛ با اندکی تامل در این مبحث می توان دریافت که ...
مشکل هر گروهی که در ماهیتش است، مشکل تمدنش است، برای هیچ گروهی ممکن نیست مشکلش را بفهمد یا حل کند تا زمانی که سطح فکرش نسبت به مسائل انسانی بالا نرود و در فهم عواملی که تمدن ها بر آن مبتنی است و یا باعث نابودی آنها می شود، عمیق نشود.
اگر ما به دنبال عرضۀ شهر مشهد به عنوان یک جهان شهر اسلامی به دنیا باشیم در این صورت این تنوع مذهبی موجود این شهر که قم فاقد آن است یک فرصت است نه تهدید. اسلام و فقاهت باید ظرفیت جهانی بودن و انسانی بودن خود را و کارآمدی مکتب و نظام خود را در جوامع و شهر های متکثر و چند مکتبی اثبات ...
«مسلمانی می توانست در چنین سرزمین پهناوری از نقطه ای به نقطه دیگر برود. در طول این مسافت هرجا می رفت مردمی را می دید که خدای او را می پرستند و به قبله او نماز می خوانند و عادات و وضع زندگانی آنان کمابیش مانند خود اوست. در این سرزمین پهناور عملا قانونی وجود داشت که مسلمانان را در ...
عوامل متعددی در به وجود آمدن و امتداد تمدن دخیل و موثر است. با نگاهی به موارد یاد شده می توان دریافت که مهمترین فاکتوری که این عوامل را مانند دانه های تسبیح به هم مرتبط می کند و در نتیجه تمدنی را شکوفا و جاری می سازد «وحدت» میان گستره جمعیتی است. این وحدت مانند نخ تسبیح عمل می کند ...
با کمال تاسف، آنچه تاکنون درباره «وحدت اسلامی» گفته و شنیده شده، نوعا برخی منظرهای سیاسی یا نکات فرعی بوده است! با این توضیح که برخی وحدت را فقط از منظر سیاسی – که تصدیق عقلی دارد و نیازی به تصریح شارع نیست- یعنی مراعات یکدیگر در زمان حضور دشمن
اگر کل نهج البلاغه را بنگریم جز در موارد بسیار معدود مساله اینکه خلافت حق ایشان بوده است را نمی یابیم ولی صدها مورد تاکید بر مساله عدالت و نفی ظلم را می توان دید حال می بینیم که جریان سنتی از علی علیه السلام که نماد عدالت است دم می زند ولی خود دغدغه عدالت طلبی و ظلم ستیزی ندارد!
هرگز اصلاح برای مسلمانان حاصل نمی شود، مگر آنکه رؤسای دین توانایی خود را نشان دهند و از علوم و معارف خویش ثمره بردارند.‹‹ و حقیقت چون نظر شود دانسته می شود که این خرابی و تباهی که حاصل شده است ابتدا در علما و بزرگان دین ما حاصل شده است و پس از آن در سایر امت سرایت کرده است.»