چه نسبتی است میان دین محمد(ص) که توانست از بت پرستان مکه و مدینه، خداپرستانی همدل و همراه بسازد، با دینی که منشأ افتراق و نزاع و فرقه های بیشمار است!؟
هر مذهبی حق دارد نظرات خود را توضیح دهد و از آن دفاع کند، بدون این که بر دیگران تعدی نماید یا به آنها ارعاب و توهین کند. ما طرفدار بستن باب بحث سالم و منطقی در عقاید، فقه یا تاریخ نیستیم...
سیره و سخنان آنان حاکی از این است که اگر چه جایگاه همگان در ایمان، تقرب الهی و منزلت معنوی یکسان نیست، اما ایشان دایره عنوان مسلمانی و ایمان نجات بخش را، از بسیاری از مخالفان مذهبی و حتی برخی از اصحاب تندرو خود، وسیع تر می دانستند.
باید پذیرفت که اتفاق، نیاز به شناخت دارد. مادامی که چهره حقیقت برای گروه دیگر شناخته نشود، وحدت و یا تقریب امکان پذیر نیست.
سلیقه وی با مؤسسین و اعضای دارالتقریب موافق بود که فقه، علت عمده اختلاف مذاهب است، در عین حال، فقه می تواند از عوامل تقریب به شمار آید.
بسیاری از اهل سنت، علی را از نظر مقام معنوی از بعضی دیگر خلفا هم برتر می دانند. این همه ستایشی که در آثار شاعران اهل سنت نسبت به علی هست، نسبت به سه خلیفه دیگر نیست.
رفع مشکلات اجتماعی، مبتنی بر مواسات است و مواسات جز از راه مُحِق دانستن دیگران در شادی ها و داشته ها فراهم نخواهد شد.
روایت قتل خلیفه دوم در نهم ربیع الاول و اوصاف خاص برای آن روز، از جمله رفع القلم، حدیثی متضاد با محکمات قرآنی، فقه شیعه، تاریخ قطعی و حدیث بوده و در منابع کهن نیز اثری از آن وجود ندارد. در منابع پسینی نیز، بدون سند و مدرک نقل شده است.
شادی در قتل خلیفه، به هیچ وجه ریشه تاریخی ندارد و آنچه در قرون نخست اسلامی بوده است ، مراسم «عمرکشان» به مناسبت قتل عمر بن سعد به دست مختار ثقفی است و هیچ ربطی به عمر بن خطاب ندارد.
اصلا اختلاف در سلیقه و در طریقه آنقدرها که بدنام است نه بد است نه جرم. لازمه حیات و تکامل، تفصیل و تنوع است. افراد و اجتماعات مختلف، ناچار بر حسب شرایط مربوط و احتیاجات و مقتضیات و امکانات، هر یک طرفی را می گیرند و پیش می روند.
عیب بزرگ ما مسلمانان این است که تصور می کنیم همین که بگوییم مسلمانان جهان، دست دوستی و اتحاد به یکدیگر داده اند، و دهان خود را با این جمله پر کرده و صفحات مطبوعات را به آن سیاه نماییم، مطلب تمام است...
هیچ یک از این کارها همدردی به حساب نمی آید؛ زیرا امام حسین علیه السلام در حالی مجروح شد که برای عدالت و حق می جنگید و خود او با شمشیر به سر خود نزد. همدردی این است که انسان در حین جهاد مجروح شود.
ما بچه بودیم و یادم هست که پدرم از روی کتاب امام حسین(ع) در ماه رمضان، قبل از اذان برای ما میخواندند و خودشان گریه میکردند و بعد با همان حالت به سمت مسجد میرفتند و اذان میگفتند.
قضیه عاشورا یک قضیه عام اسلامی است و به یک مذهب خاص اختصاص ندارد. خاستگاه قیام کربلا عناوین اسلامی است و این مساله در بیانات و موضعگیریهای امام حسین علیه السلام از آغاز تا شهادت به خوبی تجسم یافته است.
برخلاف بسیاری از پیغمبران مانند لوط و صالح و یونس و غیره که دعوت و رهبری محلی و قومی داشتند، می بینیم ابراهیم(ع) پیغمبر «بی وطن» کامل و خالی از هر گونه رنگ نژادی و کشوری بوده...
اولین مبنای سید در مسئله تقریب به رسمیت شناختن دیگران است. یعنی ما وجود متکثر و متفاوت دیگران را به رسمیت بشناسیم. به رسمیت بشناسیم که کسان دیگری هم وجود دارند که مثل ما فکر نمی کنند.
بخشی از این کتاب، زیارت قبرستان بقیع است و در آنجا، زیارت نامه ای برای «اهل بیت» آورده که در نوع خود کم نظیر و شاید بی نظیر باشد.
«زمانی که زید بن علی زین العابدین(ع) بر هشام بن عبدالملک، در سال ۱۲۱ هجری قمری خروج نمود، ابوحنیفه گفت: «ضاهی خروجه خروج جده رسول الله(ص) یوم البدر؛ خروج او شبیه خروج جدش رسول خدا(ص) در روز جنگ بدر است»
هر مسلمانی که به پروردگار یکتا ایمان داشته و به یگانگی او و رسالت حضرت محمّد(ص) شهادت دهد، منکر ضروری دین اسلام نباشد و به ارکان دین اسلام اعتقاد داشته و از نماز، علم و اطلاع کافی داشته باشد، شایسته امامت نماز است...
فرمود: «فانما انتم اخوان فی دین الله ما فرق بینکم الا خبث السرائر وسوء الضمائر» برای اینکه بفهمید عامل اختلاف چیست، درون خود را بشکافید تا بیابید که بد طینتی عامل اختلاف است. مقام خواهی و سوء ضمیر عامل اختلاف است.
دامن زدن به اختلافات مذهبی میان مسلمانان، همواره مورد توجه جدی استکبار در جهت تفرقه افکنی، بوده است. آنها این موضوع را از راه های گوناگون نظیر فرستادن جاسوس، مبلغان تبشیری و خاورشناسی و... دنبال کرده اند
احترام به برخی همسران پیامبر که مبتلا به گناهان اجتماعی شده در نگاه شیعیانِ حرفه ای، گناهی نابخشودنی است و چنانچه کسی از آنان محترمانه یاد کند، جهنمی بوده و شیعه ی واقعی محسوب نمی شود...
کاشف الغطاء در نامه خود(این نامه در تاریخ ۲۸ شوال ۱۳۷۳؛ یعنی دقیقا در سال وفات ایشان ارسال شد)، که شامل پیام و راهکار ایشان برای پایان بخشیدن به جنگ و اختلاف مردم بحرین بود...
بعضی مواقع حضرت با خلفا شدیدا مخالف بوده است، لکن اختلاف نظر باعث نشده که علی علیه السلام با آنها همکاری نکند. تقریبا در دوران خلفا، على علیه السلام قاضی بوده است، ولی نه قاضی رسمی. در جنگ ها مورد مشورت خلفا قرار می گرفت.
اعتبار یک جامعه ی اسلامی باید براساس وحدت فکری و اشتراک در عقیده باشد نه براساس وحدت سیاسی و ملاحظه ی مرزهای کشوری. امروزه بیش از ششصد میلیون مسلمانان جهان از نظر سیاسی و کشوری یکی نیستند.
ذات اقدس اله، وحدت را قراردادی و اعتباری قرار نداد، بلکه فرمود: ریشه وحدت در جان همه شماست. گرچه انسانها دارای زبانها و زمانها و چهره های گوناگونند ولی هیچ یک، مقوم انسانی انسان نیست. انسانیت انسان به فطرت است و آن در همه بطور یکسان هست.
شرط قبول عبادات، غیر از شرط صحت است. یک معنای قبول این است که اگر قبول شد، خداوند ثواب می دهد. این که می گویند: عملت مقبول نیست؛ یعنی ثواب به آن نمی دهند، نه اینکه عمل باطل باشد. باطل آن است که در آخرت به خاطر انجام ندادن عمل، استحقاق عقاب دارد. بنابراین عمل مخالفان مذهب باطل نیست.
کتاب حاضر بدنبال این است که شخصیتهای دارای تعامل مثبت و تقریبی از فریقین را که به نوعی در برچیده شدن تنشها اثرگذار بوده و در عین حال پایبند به مرام و مذهب خودشان ماندهاند را معرفی و گزارشی از تعاملات تقریبیشان در عرصهی علمی و غیر علمی را ذکر کند.
قرآن به همان نسبت که بر توحید تأکید کرده، بر وحدت نیز تأکید نموده است. حتی در این آیه اول وحدت امت مطرح شده و بعد عبادت خدا آمده است: «ان هذه امتکم أمة واحدة وانا ربکم فاعبدون» عبادت خدای یکتا متفرع بر وحدت امت و وحدت رب می باشد.
در قرآن «یا أیها الذین آمنوا...» به همه مسلمانان خطاب شده است و ایمان به خدا و پیامبر(ص) مورد نظر است. این آیاتی که به مؤمنین خطاب می کند و در قرآن زیاد هم هست، همه مذاهب اسلامی را شامل می شود. بنابراین آنها هم مؤمن هستند، ما هم مؤمن هستیم.
هایت امر آن است که روایات مربوط به «طیب مولد» را از متشابهات بدانیم و تبیین و تفسیر آنها را به خود اهل بیت(ع) واگذاریم. ولی به هر حال ضروری است به مقتضای قواعد مسلم فقهی، کسی را بدون دلیل، حرام زاده ندانیم.
کتاب «امت اسلامی» حاصل نشست های استاد حسن رحیم پور ازغدی است که در راستای پاسخ به شبهات موجود به وحدت اسلامی از جانب مخالفین، براساس نظرات رهبر انقلاب برگزار شده است.
واقعا این آیات ملاک به دست انسان میدهد و شما میتوانید با این ملاک مشخص کنید که کدام شبکه و کدام منبر و کدام تریبون روشش حسنه است و کدام سیئه؟
در طول تاریخ قضاوت ها و پیش داوری های زیادی میان پیروان مذاهب اسلامی نسبت به یکدیگر، وجود داشته است که متأسفانه بیشتر آنها از روی ناآگاهی و جهل بوده است.
چه تبلیغی منجر به استمرار حیات اجتماعی میشود و چه تبلیغی مخل این حیات است؟ پاسخ بخشی از این قبیل سوالات را میتوان در سیره و روش تبلیغی عالمان بزرگ دینی جست.
در اینجا سوال پیش میآید؛ آیا این اختلاف که بر اساس آن خداوند انسانها را خلق کرده، نعمت است یا نقمت؟ جواب این است که ممکن است نعمت باشد و ممکن است بلا و نقمت باشد.
زیر بنای وحدت در اندیشه سیاسی اسلام، توحید است. بی گمان اگر توحید که بنیادی ترین اصل در تمام ادیان الهی است، به درستی فهمیده شود، وحدت امت نیز قابل فهم خواهد بود.
حوزه علمیه علی رغم تحولات بسیار خوب و محسوسی که در مسائل مختلف داشته است، هنوز با نگاهی سنتی به مسئله شیعه و سنی مینگرد.
بایسته است که یک پژوهشگر، هوشیارانه بین شیعه و غلات، همانانی که امامان شیعه بر آنان تاخته اند و درباره نیرنگ آنان هشدار داده اند، جدایی افکند...
با اینکه این اثر ارزشمند دارای محسنات زیادی است، اما متاسفانه در بخش آشنایی با فرق و مذاهب تسنن آنچه را که ارائه داده اند، کامل و دقیق نیست.
متاسفانه عدهای دست به دست هم دادهاند که دشنامگویی را جزء سیره اهل بیت(ع) قرار داده و روشِ تبلیغیِ مطلوبِ تشیع معرفی کنند. در حالی که ائمه(ع) عبادُالرحمانی بودند که...
همانطور که علما و منبری های ما باید عقاید بچه شیعه ها را تقویت کنند، باید در ایجاد روابط اسلامی بین شیعه و سنی هم توجه داشته و هردو را باهم انجام دهند.
تمام روایاتی که داریم که ولایت امیرالمومنین ملاک ایمان و کفر است و کسی که قائل به این نباشد، کافر است، دقیقا در زمره همان روایاتی است که میگوید شارب خمر کافر است. این کفر همان کفر کلامی است.
سرکار خانم نرگس یزدانپور بدلیل اهمیت وحدت اسلامی و جایگاه آن در ارتقاء جامعه و همچنین خلأ آثار قرآنی در این حوزه، اقدام به پژوهشی قرآنی کردند که حاصل آن کتاب مستندات قرآنی نظریه وحدت اسلامی است.
یزید مردی ناصبی، خشن، غلیظ و خشک بود، شراب می نوشید و مرتکب منکرات میشد، دولت خود را با قتل حسین شهید آغاز کرد و با واقعه «حره» به پایان برد. مردم از او متنفر بودند و در عمرش برکت ندید، پس از امام حسین ، چندین نفر علیه او قیام کردند؛ مانند مردم مدینه که برای خدا قیام کردند.
گمان قوی نگارنده بر آن است که این خبیث، رسالت پیامبر اکرم(ص) را تصدیق نکرده است و مجموعه کارهایی که با اهل حرم الهی و اهل حرم پیامبر(ص) و عترت طیب و طاهر او در حیات و پس از حیات آنها انجام داد و اعمال شرم آور و ننگینی که از او سر زد، کمتر از انداختن یک صفحه از قرآن در نجاست نیست!
ما نمی توانیم به اسم وحدت میان ادیان یا مذاهب حقوق انسانی را مصادره کنیم یا به آن که حقوقش را مطالبه می کند تهمت و نسبت طایفه گری بزنیم یا او را متعصب بر درخواست های به حقش بنامیم.
تمام اهل قبله از مسلمانان را، تا هنگامی که به تمام آنچه پیامبر اکرم را از ناحیه خداوند آورده است، اعتراف و اذعان نمایند، مسلمان و مؤمن می دانیم...