بهترین نشانه اسلام همان وحدت بین مسلمین است. اسلام همه چیزهای دیگر را ملغا کرده است. اگر انسانهایی مسلمان شدند و زبانشان مختلف است، اختلاف زبان نباید موجب دوگانگی شود. اگر از حیث منطقه جغرافیایی یا سکونت مختلفند... همین که مسلمان شدند، اسلام همه آنها را با یک چشم مینگرد و به ...
حدیث منقول در کتاب کافی از پیامبر مبنی بر دستورایشان به تهمت زدن، فحاشی کردن، غیبت کردن و بدگویی کردن افراد اهل بدعت و شک و شبهه، دارای سند صحیح در کتاب کافی است. اما محتوای آن مبنی بر تهمت زدن به مخالفین و اهل بدعت به یقین باطل است و با قرآن، سنت قطعی امامان و حکم قطعی عقل در ...
شرایطی واقعی بر هر منطقه حکمفرما است و تأثیر جانبی خود را بر نوع قانون اساسی که قرار است در آن منطقه اجرا شود میگذارد و بلکه برخی از اصول کلی قانون اساسی، بیانگر نمونه اجتهادی اسلام در قالب کاربردی آن است اما روح کلی و میانی اصولی و اساسی، همچنان در مجموع قانون اساسی یکی است.
اختلافات دینی و مذهبی را بپذیریم، اما برپایهٔ آنها جبهه سازی نکنیم؛ سخن از حق و باطل یا کفر و ایمان نگوییم؛ اختلافات را در هر حدی و به هر دلیلی که پدید آمده اند، به رسمیت بشناسیم، و با مخالفان همانگونه رفتار کنیم که دوست داریم آنان با ما رفتار کنند...
دین ملاتی است که انسانها را منسجم و به هم متصل میکند. ارتباطی که دین بین دو انسان به وجود می آورد، بیشتر از ارتباطی است که بین انسان و بدن او وجود دارد. گاهی دست ها از پیکر جدا می شوند، اما دو نفر از هم جدا نمیشوند. شهدای کربلا بدن هایشان ریز ریز شد، اما ارتباطشان قطع نشد.
آن ملاى کمعقل شیعه کتابى مىنویسد و به مقدسات مذهبى اهل سنت بدگویى مىکند و آن دشمن مکار خارجى کتاب مذکور را نزد دانشمند کمعقل سنى مىفرستد و مىگوید مذهب ما در خطر است، شیعیان بر ما و بر مذهب ما ستم روا مىدارند، در این کتاب از ما بدگویى کردهاند، چرا احساس مسئولیت ...
در راه تقریب نباید اصول یکدیگر را زیر سوال ببریم. وقتی که یک مذهب به اصلی قائل است با زیر سؤال بردن آن اصل که وحدت برقرار نمیشود! مسئله عدالت صحابه برای اهل سنت اصل است. روایات و احکام آنها همه از طریق اینهاست. اگر صحابه زیر سؤال رفتند٬ دیگر چیزی برایشان باقی نمی ماند؛ همان طور ...
به نظر من باید کارهای علمی و فرهنگی گسترده ای انجام داد؛ مثلاً بیایید آیات قرآن را که درباره انصار و مهاجرین و صحابه هست، همه را به طور مستوفا جمع بکنید و تاریخ و لحن آنها را ببینید؛ سپس نظر بدهید که آیا میشود همه آن آیات یک مرتبه با یک حدیثی که میگوید: «ارتد الناس بعد رسول الله ...
آیت الله بروجردی اصرار داشت که ما باید حدیث ثقلین را معیار قرار بدهیم نه احادیث مربوط به خلافت را. ما در مسئلۀ خلافت با اهل سنت اختلاف داشته ایم، اما الان که خلافتی در بین نیست بر سر آن دعوا کنیم. آن بعد ولایت که به کار امروز ما می آید، حجیت و به تعبیر ایشان مرجعیت علمی اهل بیت ...
باید با یک نظر تسامح یا عذر تراشی به یکدیگر نگاه کنیم و به همدیگر حق بدهیم تا هر کسی نظر خود را طرح کند و بی جهت هم کسی را تکفیر و تفسیق نکنیم و لوازم گفته های دیگران را بر گردنشان نگذاریم.
در فرموده خداوند متعال: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ..﴾ یک قاعده کلی است و همه ی جزئیات باید تحت حکومت این قاعده باشند، پس اگر نصوصی را دیدیم که غیبت و توهین و ... را جایز می داند می گوییم: قاعده کلی است که حاکم بر این نصوص است، نه این که این نصوص قاعده کلی را تخصیص بزنند.
در سطح بالای فکری مسلمانان، همیشه همزیستی برقرار بوده و روش امامان اهل بیت(ع) بهترین نمونه برای همزیستی اسلامی است. حضرت امیر(ع) با آنکه خود را خلیفه پیغمبر (ص) میدانست و دیگران را غاصب می شمرد، با ابوبکر، عمر و عثمان هم زیستی داشت.