مردم پاوه همگام با همۀ ملت ایران در انتخابات خبرگان قانون اساسی شرکت کردند. خبرگان، پس از چند ماه، قانون اساسی را بر اساس فقه مذهب شیعه اثنی عشری نوشتند و تدوین کردند. در اصل سیزدهم، که بعد به اصل دوازدهم تغییر یافت، دین رسمی کشور را اسلام و مذهب حقه جعفری اثنی عشری نوشتند.
با ...
از دور خانواده ای بلوچ دیدیم که می آیند. آنها چند زن و یک مرد و یک کودک بودند. کودک در دست مرد خواب بود و زنها گریه و زاری میکردند. وقتی به ما نزدیک شدند، فهمیدیم طفلی که در دست مرد است، مُرده. این تصویر مرا از درون ویران کرد و بلند بلند گریه کردم...
اصلا آن موقع در عموم مشخص نبود که این انقلاب شیعه است. همه ما فکر می کردیم که این انقلاب، اسلامی است. البته این نشات گرفته از اندیشه های جماعت اسلامی بود که به ما یاد داده بودند که این یک انقلاب اسلامی است و با نهضت ما تفاوتی ندارد.
ساعت ده صبح راهپیمایی شروع شد. در راهپیماییها و تجمعات قبلی شعارهای ما آرام بود، ولی در این روز شعارهای تندی همچون مرگ بر شاه و درود بر خمینی در شهر طنین انداز شد. آقای رستم بهرامی، پدر کاوه، از حضور جمعیت چنان ذوقزده شده بود که وقتی به نزدیکی پمپ بنزین پاوه رسیدیم، با صدای ...
ذکر این نکته لازم است که منطقه ما منطقهای مرزی است و جمعی از کارمندان و نظامیان از اقصی نقاط کشور در آن مشغول اجرای مأموریت بوده و هستند. گاهی بعضی از اهالی مرا متهم به تضعیف اهلسنت میکردند و گاهی برادران نظامی و مسئولان اتهام تضعیف شیعه را بر من میزدند.
حدود پانصد نفر از مردم، که از اعمال عمال رژیم شاه به تنگ آمده بودند، با خروج از مسجد به نشانه اعتراض به هتک حرمت به مسجد با سر دادن شعارهای تند و انقلابی همانند: «مردم چرا نشستین! ایران شده فلسطین!» از جاده مرکزی به سوی فرمانداری به راه افتادند...
تقسیم بندی طایفه ای در ایرانشهر، متاسفانه به جدایی مساجد سنی از مساجد شیعه منجر شده بود. اهل سنت مساجد کوچکی داشتند که هرکدام چند نفر نمازگزار داشت و شیعیان یک مسجد داشتند که تمام سال تعطیل بود!
تاریخ حیات بزرگان ما و آثار سلف صالح ما مؤید این عقیده است که ما اهل سنت، به خصوص پیروان امام شافعی، نسبت به اهل بیت رسول الله به خصوص حضرات حسن و حسین، علیهماالسلام، اخلاص ویژه داشته و داریم.
حالا شاه رفته بود و نظام جمهوری اسلامی جایگزینش شده بود. لذا ما سعی میکردیم این مردم نظام جمهوری اسلامی را با محبت دریافت کنند...یکی از چیزهایی که به الفت بیشتر کمک میکرد، حضور در مساجد آنها و نمازخواندن با آنها بود. من از همان روزهای اول حضور در قصرقند مانند سایر ...
رادیو آمریکا هفته وحدت مسلمین در ایران را تحلیل کرده و از آن به عنوان هفته وحشت اسم برده است. ما در اینجا تحلیل میکنیم که خیلی درست تحلیل کرده اند. واقعا تحلیل جالبی است. زیرا وحدت مسلمین یعنی وحشت مستکبران و استعمارگران تاریخ
از اول بنا را بر این گذاشتیم که اصلاً وارد مسائل مذهبی نشویم. به اینکه کجا اختلاف داریم و کجا اختلاف نداریم و... کار نداشته باشیم. با همه دوستان توافق کردیم که تنها وظیفه ما کار کردن برای مردم است و بر این اساس تنها ملیت و دین خود را محور قرار بدهیم که همه ما ایرانی و مسلمان هستیم. ...
ما وارد نمازخانه شدیم و پس از نماز، خودمان را به دانشجویان معرفی کردیم. گفتیم ایرانی هستیم. با صحنههای عجیب و غیر قابل تصوری مواجه شدیم. عدهای از دانشجویان الجزایری می آمدند و دست در جیبشان میکردند و عکس امام را نشان میدادند. برخیها نیز صحیفۀ سجادیه در جیبشان داشتند. ...
گفت امام خمینی در وصیتنامهاش گفته شما به هیچ سنی کار ندهید. گفتم من تا اندازهای که وصیتنامهشان را دیدم، چنین چیزی ندیدم. تو مطمئنی؟ اگر ایشان چنین چیزی گفته باشند، من دیگر ایشان را کنار میگذارم. شما خبر ندارید ولی من که خبر دارم در ایران نماینده مجلس سنی است، فرماندار ...
گفت: وقتی فرزندانم بزرگ شدند، گفتند: بابا! ما چه مذهبی داشته باشیم!؟ گفتم: هر چه را دوست دارید! گفتند: پس ما بر مذهب مادریم! گفتم: خوب! باشد ...
عاجزانه تقاضا می کرد و می گفت: اختلاف بین هر مذهب و آئینی طبیعی است. ما نباید کاری کنیم که این اختلافات به روابط ما خدشه ای وارد کند. ما بین مذاهب چهارگانه ی خودمان هم اختلاف داریم ولی هیچ گاه به تشنج و دعوا ختم نمی شود.
همصحبت شدیم. در میان گفتگو چنین گفت: من ضیا هستم و زاهدان پیاده میشوم. در یزد کارگر ساختمانم. بلوچم و اهل سنت... تمییز و لطیف بود. دربارهی اوضاع معیشت در زاهدان پرسیدم که اشارهای گذرا به نبود کار در زاهدان کرد.
اهلسنت بلوچستان، بسیار مردمان عاطفی هستند و اگر مهربانی ببینند، با شما همراه میشوند. برخوردهای عاطفی و انسانی در مردم بلوچستان خیلی تاثیرگذار است. آدمهای بسیار مهربانی هستند. بنابراین تعامل با اهلسنت بلوچستان خیلی آسان است.
جهادی ها آنقدر صادقانه خدمت کرده بودند که وقتی ما به مدرسه روستا رفتیم که رئیس آن مولوی همان روستا بود ابراز لطف شدیدی به اینها کرد و حرف عجیبی را زد. گفت: لطفا شما به این دانش آموزها بگویید که به حرف ما گوش کنند!
پای صحبتهای ابوالفضل سعیدی که بنشینید، ساعتها برایتان خاطره میگوید و شما گذر زمان را احساس نمیکنید. چنان با حرارت از روزهای خدمت خود و دوستانش در جهاد سازندگی بلوچستان تعریف میکند که احساس میکنی هنوز هم با همان شور و قوت جوانی آماده خدمترسانی به مردم محروم ...
«نورعلی» آینه زندگی نورعلی شوشتری است. قطعاتی از یک زندگی که کنار هم راوی انسان تراز انقلاب اسلامی است و مردمی بودن و سادگی یک «مرد» را در صد و چهل قاب به تصویر میکشد. در کنار بیش از صد تصویر، از سربازی تا آسمانی شدن مردی که جایش خالی است اما راهش هنوز من و تو را صدا میزند.
همراه با پیشمرگان مسلمان حسابی گریه کردیم و سرمان را به دیوار می کوبیدیم، بعضی ها روی زمین می غلتیدند، بعضی ها بلند بلند نوحه کردی میخواندند...
اتفاقات جوری رقم خورد که رحلت امام باعث همبستگی و همدلی بین توده های مردم کردستان و حاکمیت شد، همان چیزی که شاید دشمنان برعکسش را تصور می کردند. شاید بتوان گفت درصد بسیاری از مردم با رحلت حضرت امام، انقلاب را شناختند.
این نشان از ناآگاهی ما نسبت به برادران سرزمینمان می داد. که ریشه بسیاری از مشکلات هم به خاطر همین ناآگاهی ها و عدم شناخت درست است.
عجیب است ایشان مدتی مورد لعن برخی شیعیان قرار گرفته بود ودر برنامه های ایام عاشورا در کربلا و جاهای دیگر، دستجات شیعیان از او تبری میکردند: «آه من العاملی فتواه...»