وقتی فرد می دید که به اسم نقد وهابیت دارد به نقد خلفا یا زیر سوال بردن احکامی چون نماز تراویح و... پرداخته می شود – گرچه در محیط علمی این امور نیز جایزند- طبیعتا نسبت به همراهی با این جریانات سست می شد و عطای او را به لقایش می بخشید! بعبارت بهتر افراطیون یا افراد غیرمتخصص عملا ...
همین که می دانیم انسان نقشی محوری در برداشت از آیات و روایات دارد، حتی اگر منابع روایی یکی باشد و همه احادیث مشترک، باز هم طبیعی است که اختلاف فهم ها پیش بیاید و بعید است که بشود با جلسات گفتگوی متعدد نیز نهایتا یک حرف را بعنوان فهم عمومی بشر معرفی نمود!
نه ما شیعیان حق داریم حسین «ع» را تنها از خود بدانیم و بس. نه برادران اهل سنت باید حسین «ع» را فراموش کنند و او را از خود ندانند. این به رفتار ما هم بستگی دارد. عاشورا محل اتحاد شیعه و سنی است.
یکی از هنرهای خندوانه گردآوردن همه مردمان ایران زمین به مثابه یک «خانواده» در کنار هم است. رامبد جوان در عین حال که سعی می کند اعضای کمتر شناخته شده این خانواده را به سایرین بشناساند و آنان را از غریبگی درآورد، هنرمندانه به تحکیم روابط عاطفی اعضای این خانواده بزرگ نیز اهتمام ...
حادثه تلخی که چندی پیش در «منی» رخ داد مایه تاسف همگان گردید. هزاران تن از مسلمانان در حال انجام اعمال حج در اثر خفگی از بین رفتند و علاوه بر داغدار شدن هزاران خانواده مسلمان، جلوه ای نامناسب از اسلام و آداب زیبا و معنوی آن در مقابل جهانیان به نمایش
آنکه به فلان کشور آفریقایی مملو از فقیر می رود و بجای دغدغه نجات آن مسلمانان دنبال اقدامات فرقه ای خویش است یا به فلان کشور چند صد میلیونی مسلمان می رود ولی فقط با اقلیت شیعه آن کشور رفیق و همکار می شود، بویی از آرمانهای جهانی این انقلاب نبرده است و در حقیقت در حال محدود کردن ...
امام بزرگوار مبارزه کرد با محمّدرضای پهلوی که شیعه بود به حسب ظاهر؛ همان طور مبارزه کرد با صدّام حسین که سنّی بود به حسب ظاهر. البتّه نه او شیعه بود، نه این سنّی؛ هردویشان از اسلام بیگانه بودند امّا ظاهر این سنّی بود، ظاهر او شیعه بود.
نازله توحید در عالم تعین، وقتی به کمال و غایت خود نزدیک می شود که انسانها جهت و هدف واحدی را مد نظر قرار دهند و با وجود تمایزات در شعوب و قبائل، هدفی واحد را پیگیری نمایند. بعبارتی، خدایی که آفریننده جهان هستی است و از وحدت، کثرتی چنین شگفت را پدید آورده است
برادران اهل سنت مجبورند خانه هایی را تغییر کاربری داده و در آنها به انجام عبادات خود مشغول باشند. پس طبعا به مشکلاتی نیز با شهرداری برمی خورند ولی شایسته بوده و هست که این مشکلات فنی با تدبیر و مدارای هر دو طرف یعنی مدیریت نمازخانه ها و شهرداری و حتی با مشارکت خود شهرداری در ...
من میخواهم از آحاد مسلمین، مخصوصاً از علما، روشنفکران، مسئولان دولتها، سیاستمداران، زبدگان، نخبگان در همه ی کشورها درخواست کنم که دست خائن دشمنان امّت اسلامی را در این تفرقه ببینند و مشاهده کنند. این تفرقه طبیعی نیست، این تفرقه تحمیلی است، این تفرقه تلقینی است.
تاکید سند بر اینکه ایران باید «الهام بخش فعال و موثر در جهان اسلام» باشد و نقش «تاثیرگذار بر همگرایی اسلامی» را ایفا نماید کفایت می کند تا ما بتوانیم پلی به بحث مهم «وحدت و اهل سنت در ایران» بزنیم.
از جمله برچسب هایی که در میان برخی فرق اسلامی رد و بدل می شود، «مشرک» و «وهابی» است. این مساله مختص به درگیریهای افراطیون شیعه و سنی نیست و متاسفانه بین برادران اهل سنت نیز وجود دارد.
آفت دیگری که با عدم وجود سعه صدر و سنگین شدن فضا برای منتقدان ایجاد می شود گرایش بدنه جامعه به بیرون از کشور برای پیگیری مسائل و مطالبات خود است. خصوصا وقتی که بوقهای خارجی حواس شان در این مساله جمع باشد و خودشان در طرح این مطالبات پیشدستی کنند.
انگلیس ها در این مسئله خیلی تجربه دارند، آنها از آمریکایی ها تجربه شان بیشتر است، تجربه ی اختلاف افکنی بین تشیّع و تسنّن در آنها خیلی بیشتر است؛ خوب بلدند چه کار بکنند که دو طرف را به جان هم بیندازند.
تجربه حضور دموکراتها و برخورد عمدتا مزورانه و زیرکانه شان با مسائل جهانی نشان می دهد که آمریکایی ها از خلال «تغییر پادشاه» در عربستان سعودی به دنبال ایجاد جریانی جدید در داخل و خارج این کشور هستند. روی کار آمدن «ملک سلمان» در شرایطی رخ داد که درگیری
برخی با ساده سازی مساله دلیل آن را هزینه های هنگفت عربستان سعودی می پندارند ولی بنظر می رسد که این عامل در عین اثربخشی خود عاملی بسیار جزئی و فرعی است و در حقیقت زمینه های اجتماعی مستعدی وجود داشته که این عامل نیز در بستر آن بطور نسبی موتر افتاده است.
متاسفانه واقعیت موجود جهان اسلام آن است که منافع کشورهایی که در ارتباط تنگاتنگ با آمریکا هستند امروز با رنگ و بوی قومی و مذهبی مطرح می گردد و در تحریک بدنه جهان اسلام نیز موفق بوده است!
این مساله یک راهبرد عملی نیز برای مربیان جوامع دارد و آن این است که سعی کنند تحمل و مدارا و محبت را بیش از سایر صفات اخلاقی در متربیان خودشان ایجاد کنند چرا که این ویژگی مهمترین خصلت و فضیلت در ابعاد اجتماعی و تمدنی دین است و آثار آن پیش و بیش از دیگر فضایل قابل مشاهده است.
انتقال فرهنگی نه یک فرآیند هوایی که مسیری زمینی است که در بستر «ارتباطات اجتماعی» جوامع با یکدیگر اتفاق می افتد و از این منظر، فرهنگ و جغرافیا رابطه ای تنگاتنگ با یکدیگر دارند.
تصور ایران متکثر بعنوان مامن همه مسلمانان، ظرفیتی جهانی و منطقه ای برای کشور ما ایجاد می کند که ایران صرفا شیعی چنین ظرفیتی را ندارد.
مخاطب مذهبی و بخشی از روحانیون جامعه به دلیل زیست و تربیت سنتی خویش، با بسیاری از احادیثی که مربوط به مساله «وحدت» می باشند نامانوس هستند و مدام از سند آنها سوال می کنند حال آنکه این احادیث صرفا مهجور و مظلوم مانده بوده اند و از حیث سندی اشکالی در آنها نیست!
پس از بالا گرفتن اختلافات میان برخی جریانات اسلامگرا با جریان مقاومتی که در مساله سوریه بر اصلاحات پافشاری می کرد و پس از گسترش خونریزی های جریانات مسلح و تکفیری در عراق و سوریه، جریانی در ایران و نیز شیعیان غیرایرانی شروع به تاکید بر این مساله کرد که اساسا نمی شود با اهل سنت ...
قرار نیست مذهبی جدید که مبتنی بر مشترکات یا توافقات مذاهب باشد تولید شود و همگان بدان تمسک بجویند. لذا اگر مذاهب اسلامی بر اساس حکم فقهی شان با یکدیگر نماز نخواندند، دلیل بر عدم وجود وحدت نمی باشد چرا که قرار نیست در همه آداب نیز اشتراک عمل ایجاد شود.
از جمله مسائلی که مایه تاسف انسان می شود این است که وقتی برخی احادیث مهجور و مورد غفلت واقع شده ائمه علیهم السلام درباره رفتار با اهل کتاب یا حتی اهل سنت خوانده می شود بعضی از افراد استبعاد می نمایند و از سند آنها سوال می کنند!