تبلیغ دین را به منظور جلب رضاى خدا انجام دهید نه براى جلب رضاى مردم. آنچه براى مردم باشد به پیشگاه او بالا نمی‌رود. به خاطر مذهب خودتان و گسترش آن، با مردم جدل نکنید که مجادله دل را مریض می‌کند.

حجت الاسلام مهدی مسائلی روحانیون و مبلغین شیعه در تعامل با اهل‌سنت نباید به دنبال شیعه‌سازی یا به قول معروف مستبصرکردن آنها باشند، زیرا این رویکرد بیش از آن که برای شیعه دوست و همراه اضافه کند، بر حساسیت و دشمنی نسبت به شیعه می‌افزاید و در حجاب تقابل مذهبی، امکان دارد آنها را از تعالیم و آموزه‌های عمومی اهل‌بیت(ع) دور کند. افزون بر آن‌که چنین رویکردی در غالب موارد با مجادله و گفتگوهای مخاصمه‌آمیز همراه خواهد بود و مبلغین شیعه را به ورطه دشمنی با آنها می‌کشاند. بر این اساس، در روایات فراوانی ائمه، شیعیان را از دعوت کردن دیگرمسلمانان به مذهبِ خویش نهی کرده‌اند. شیخ کلینی در کتاب کافی این روایات را در بابی با عنوان «بَابٌ فِی تَرْکِ دُعَاءِ النَّاس‏؛ باب دعوت نکردن مردم‏[به تشیع]» جمع کرده است.( کافی، چاپ دار الحدیث، ج‏3، ص537) در ادامه چند نمونه از این روایات ذکر می‌شود: 1. در روایتی امام صادق(ع) می‌فرماید:«اجْعَلُوا أَمْرَکُمْ‏ لِلَّهِ، وَ لَا تَجْعَلُوهُ لِلنَّاسِ؛ فَإِنَّهُ مَا کَانَ لِلَّهِ، فَهُوَ لِلَّهِ؛ وَ مَا کَانَ لِلنَّاسِ، فَلَا یَصْعَدُ إِلَى اللَّهِ‏، وَ لَا تُخَاصِمُوا النَّاسَ‏ لِدِینِکُمْ‏؛ فَإِنَّ الْمُخَاصَمَةَ مَمْرَضَةٌ لِلْقَلْبِ؛ تبلیغ دین را به منظور جلب رضاى خدا انجام دهید نه براى جلب رضاى مردم. آنچه براى مردم باشد به پیشگاه او بالا نمی‌رود. به خاطر مذهب خودتان و گسترش آن، با مردم جدل نکنید که مجادله دل را مریض می‌کند.»( این روایت با چند سند دیگر نیز نقل شده و در آنها آمده است:«وَ لَا تُخَاصِمُوا بِدِینِکُمُ النَّاسَ؛ در مسائل مذهبی با مردم جدل نکنید».کافی، ج1، ص404و ج3، ص540) 2. از بعضی روایات مشخص می‌شود که علتِ نهی ائمه(ع) از دعوت به تشیع آثار ضد تبلیغی این عمل برای مذهب است. چنانچه در روایتی ابی‌بصیر از امام صادق(ع) سؤال می‌کند:« أَدْعُو النَّاسَ إِلَى مَا فِی یَدِی؛ مردم را به آنچه در دستم [از ولایت] دارم دعوت کنم؟» امام در پاسخ می‌فرماید: نه. او می‌گوید: «إِنِ اسْتَرْشَدَنِی أَحَدٌ أُرْشِدُهُ؛ اگر کسى از من راهنمایى خواست راهنمایى کنم؟» امام می‌فرماید: «نَعَمْ إِنِ اسْتَرْشَدَکَ فَأَرْشِدْهُ فَإِنِ اسْتَزَادَکَ فَزِدْهُ فَإِنْ جَاحَدَکَ فَجَاحِدْهُ؛ بله راهنمای‌اش کن، و اگر بیشتر از شما راهنمایى خواست بیشتر راهنمایى‌اش کن و اگر با تو از سر انکار در آمد تو نیز او را انکار کن.»(برقی،محاسن، ج۱، ص۲۳۲)(توضیح علامه مجلسی: اینکه فرمود: «تو نیز او را انکار کن» یعنی عقیده‌ات را آشکار مکن) 3. در بعضی از روایات، امام با صراحت و جدیت بیشتری آثار مخرب مجادله‌های مذهبی را گوشزد می‌کند. عبدالله سِنان می‌گوید: روزى قصد دیدار امام صادق(ع) را داشتم، مؤمن طاق‏ گفت: براى من نیز اجازه ورود بگیر، قبول نمودم. چون به حضور امام رسیدم جریان را به عرض امام رساندم. امام فرمود: نه، او را اجازه ورود مَده.  عرض کردم: جانم فدایت، اتصال و دوستى او به شما، مناظره‏‌هاى او درباره شما، و اینکه در مناظره احدى از خلق خدا بر او غالب نشود،[بر شما معلوم است]. امام فرمود: چنین نیست، بلکه یک طفلِ مکتبی او را محکوم می‌کند و بر او غالب آید.  گفتم: فدایت شوم، او در مجادله قوی‌تر از این است،چگونه چنین باشد و حال این‌که با تمام اهل ادیان مناظره نموده و همه را محکوم کرده و بر آنان غالب شده است؟! امام فرمود: اگر طفلى دبستانى به او بگوید: آیا به امر امام خود با مردم مناظره می‌کنی یا بدون امر او اقدام به این کار می‌کنى؟ چون نمی‌تواند دروغ بگوید، در جواب خواهد گفت: به امر امام نیست. پس[طفل مکتبی] خواهد گفت: چون بی‌اجازه امام خود اقدام به این کار نموده‌ای پس مخالفت امامت کرده، و در پیشگاه او عاصى و گنه‏‌کارى، و با این کلام بر او غالب آید و او را محکوم می‌کند.  سپس امام فرمود: «یَا ابْنَ سِنَانٍ لَا تَأْذَنْ لَهُ عَلَیَّ فَإِنَّ الْکَلَامَ وَ الْخُصُومَاتِ تُفْسِدُ النِّیَّةَ وَ تَمْحَقُ‏ الدِّین؛ اى پسر سنان او را اذن ورود بر من مَده، زیرا که مجادله و خصومات نیت را فاسد نموده، و دین را نابود می‌کند.» (سید بن طاووس، کشف المحجة لثمرة المهجة، ص62) البته در انتهای این یاداشت، باید این نکته را متذکر شوم که: مقصود این نیست که شیعه نباید آموزه‌های مذهبی و گفتمان مکتبیِ خویش را ترویج کند، بلکه با توجه به روایات، باید دو نکته مهم را در نظر گرفت: اول؛ این‌که خطابِ تبلیغی شیعه نسبت به اهل‌سنت، نباید با هدف شیعه کردن آنها باشد، بلکه هدف را باید آشنایی با معارف اهلبیت(ع) قرار داد. دوم؛ در گفتگوهای دینی با اهل سنت باید از مجادله‌های مذهبی پرهیز نمود، و روش تعامل را باید به وسیله عمل و رفتار و گفتارهای صادقانه و زدودن نگرش‌های سوء به شیعه پیگیری نمود. چنانچه امام صادق(ع) در روایتی می‌فرماید: «کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ‏ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ‏؛ لِیَرَوْا مِنْکمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَیْرَ؛ فَإِنَّ ذلِکَ دَاعِیَة؛ با غیر زبان خویش مردم را [به کیش و مذهب خود] دعوت کنید، مردم باید ورع و کوشش و نماز و خیر شما را ببینند، اینها خود دعوت‏‌کننده هستند.( کافی، ج‏3، ص 202) همچنان‌که امام‌موسی‌کاظم(ع) به علی‌بن‌یَقْطین این‌گونه دستور می‌دهد: مُرْ أَصْحَابَکَ أَنْ یَکُفُّوا مِنْ أَلْسِنَتِهِمْ وَ یَدَعُوا الْخُصُومَةَ فِی الدِّینِ وَ یَجْتَهِدُوا فِی عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ.( شیخ صدوق،التوحید، ص۴۶۰. ) به یارانت امر کن که زبان‌هایشان را نگاه دارند و دشمنى در دین را ترک کنند و برای عبادت خداوند بکوشند.