امروز بیش از هر زمان و مکان دیگر لازم است که طلاب و علماء حوزه ی علمیه ی قم به مکالمه زبان عربی تسلط داشته باشند، تا بتوانند جریان اصیل و میانه ی شیعه را به جهان اسلام معرفی نموده و فضا را برای گفتگوهای عالمانه و منطقی میان شیعه و اهل سنت فراهم سازند.

 حجت الاسلام مهدی مسائلی    کاستی های حوزه قم نسبت به حوزه نجف بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ملّت ایران و آغاز جنگ تحمیلی، فشارهای حکومت دیکتاتورِ عراق به حوزه ی علمیه ی نجف شدت گرفت، آن گونه که این حوزه ی علمیه ی دیرینه ی شیعه در چهارچوبی خاص محصور و محدود گردیده و شکوه گذشته ی خویش را از دست داد. اما در مقابل حوزه ی علمیه ی قم در این سال ها پیشرفت های بسیاری را به خود دید، آن گونه که امروز به عنوان مرکز اصلی نشر معارف اهل بیت- علیهم السلام- شناخته می شود. اگرچه بسیاری از پیشرفت ها و موفقیت های حوزه ی علمیه ی قم در عرصه های علمی و فرهنگی قابل مقایسه با وضعیت گذشته ی حوزه ها نیست و این حوزه به مباحث جدیدی ورود داشته است که پیش از این اصلاً در حوزه ها به آنها توجه نمی شده است، ولی با این حال امروز حوزه ی علمیه ی قم بعضی از امتیازات حوزه ی علمیه ی نجف را از دست داده است و یا به نسبت ِشرایط امروز جهان اسلام در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. از جمله اینکه چون حوزه علمیه نجف در کشور عراق قرار دارد و شرایط خاص اجتماعی کشور عراق به گونه ای است که شیعه و سنی در کنار یکدیگر زندگی و تعایشِ اجتماعی دارند و این موجب می شود که عالمان شیعه و سنی نیز بیشتر با یکدیگر تعامل و ارتباط داشته و گفتگوهای علمی بیشتری میان آنها در جریان باشد.  از دیگر سوی، زبان رسمی کشور عراق نیز زبان عربی است و طلابی که در نجف تحصیل می کنند باید به مکالمه ی زبان عربی تسلط داشته باشند و این موضوع شرایط را برای ارتباط مستقیم و بی پرده ی مراجع و علماء نجف با سایر عالمانِ جهانِ اسلام فراهم می کند. این در حالی است که افزون بر فاصله ی جغرافیایی میانِ حوزه ی علمیه ی قم و مراکز علمی اهل سنت، بسیاری علماء حوزه ی علمیه ی قم و حتی بعضی از مراجع، قدرت بر مکالمه به زبان عربی ندارند و این موضوع موجب می شود تا ارتباطات علمی و فرهنگی میان آنها و مراکز علمی اهل سنت به شدت کاهش یافته و فقط به دغدغه ی افرادی محدود تبدیل شود. اگر تلاش های آیت الله بروجردی نبود  راست این که اگر مجاهدت های شخصی آیت الله بروجردی در جهت تعامل با عالمان جهان اسلام و خصوصا شیوخ الازهر مصر در پیش از انقلاب نبود امروز سوء تفاهمات و حجاب ها میان حوزه ی علمیه ی قم و مراکز علمی اهل سنت به مراتب بیش از این بود. همچنان که تلاش ها و اقدامات بی دریغ آیت الله بروجردی در جهت تقریب مذاهب اسلامی که با ارتباط مستمر ایشان با شیخ محمود شلتوت، رئیس دانشگاه الازهر مصر، ادامه می یافت، منجر به صدور فتوایی تاریخی از شیخ محمد شلتوت گردید که از آن می توان به بزرگ ترین رویداد در روابطِ فرق اسلامی در چهارده قرن گذشته یاد نمود. در این فتوا که بسیاری از توطئه های طرح ریزی شده ی دشمنان را در جهت فرقه ای نشان دادن مسلمین از میان برداشت عمل به فقه جعفری جایز شمرده شده و از آن به عنوان مذهبی اسلامی در کنار مذاهب دیگر اهل تسنن یاد شده است. در قسمتی از این فتوا آمده است: «إنَّ مذهب الجعفریة المعروف بمذهب الشیعة الإمامیة الإثنی عشریة، مذهبٌ یجوز التعبّد به شرعاً کسائرِ المذاهب اهل السُنَّة، فینبغی للمسلمین أن یعرفوا ذلک و یتخلَّصوا من العصبیة بغیر الحَقّ لمذاهبَ معینة... ؛ یعنی: مذهب جعفری معروف به مذهب شیعه ی دوازده امامی، مذهبی است که شرعاً می توان متعبّد و عامل به آن بود، مثل مذاهب اهل سنت. پس سزاوار است مسلمانان آن را بشناسند و از تعصب ناحق نسبت به مذاهب خاصی خود را رها سازند». (محمد جعفر نوری، دور الحوزة العلمیة فی وحدة الامة الاسلامیة، ص103 و بی آزار شیرازی، همبستگی مذاهب اسلامی، ص 343.) همچنین نقل شده است که مرحوم بروجردی کتاب مبسوط شیخ طوسی را به عنوان هدیه برای شیخ عبدالمجید سلیم، رئیس وقت الازهر ، فرستاده بود. این کتاب در او چنان اثر گذاشته بود که در اواخر عمرش گفته بود: «چه آن موقع که مفتی سرزمین مصر بودم و چه بعد که عضو لجنه [: انجمن] افتاء الازهر بودم، هر گاه می خواستم به کمیسیون فتوا بروم برای نظردادن در مسأله ای، حتماً قبل از رفتن، کتاب مبسوط را مطالعه می کردم» (مجله ی اخبار شیعیان، آبان1386، شماره24 و محمدعلی آذرشب، پیشینه ی تقریب، ص175.)  نزدیکی حوزه های شیعه و سنی سبب پیشرفت هردو  حقیقت این که هر زمان که حوزه های علمیه شیعه و اهل سنت به یکدیگر نزدیک شده اند و یا به تعامل بیشتری با یکدیگر پرداخته اند، رشد و پیشرفت بهتر و افزون تری را در اندیشه های دو طرف شاهد بوده ایم، به علاوه آنکه بسیاری از سوء تفاهمات میان آنها نیز از این طریق زائل شده است، چنانچه نمونه هایی از این تعاملات و ارتباطات را در زمان علماء بزرگ شیعه، همچون: شیخ مفید، سید مرتضی وسید رضی، شیخ طوسی، علامه حلی، شهید ثانی و... شاهد بوده ایم آن گونه که عالمان اهل سنت از این بزرگان شیعه با بهترین عبارات یاد نموده و علم و فضیلت و دانش آنها را ستوده اند.  همه ی اینها در حالی است که امروز تفرقه انگیزانی به اسم روحانیت شیعه و حوزه های علمیه، با تسلط بر زبان عربی، تمام ابزارهای تبلیغی و رسانه ای را به کار می گیرند تا اندیشه ها و عادات افراط گرایانه خویش را به عنوان اندیشه و دستورات مکتب تشیع معرفی کنند و گفتگوهای علمی و نظری میان علماء شیعه و سنی را به سوی مناظره ها و مخاصمه های بی فایده و تفرقه انگیز سوق دهند.  باید تشیع اصیل شناسانده شود حاصل سخن این که امروز بیش از هر زمان و مکان دیگر لازم است که طلاب و علماء حوزه ی علمیه ی قم به مکالمه زبان عربی تسلط داشته باشند، تا بتوانند جریان اصیل و میانه ی شیعه را به جهان اسلام معرفی نموده و فضا را برای گفتگوهای عالمانه و منطقی میان شیعه و اهل سنت فراهم سازند. افزون بر این، متأسفانه کمتر دیده می شود که علماء و صاحب نظران شیعه به سفرهای علمی به مراکز علمی اهل سنت پرداخته و ضمن آشنایی با اندیشه های آنها، به تبیین اندیشه های اصیلِ مکتب تشیع بپردازند، بی شک صرف نظر از فواید علمی و نظری این گونه مسافرت ها و مجاهدت ها برای دو طرف، این اقدامات می تواند فضای تعصب و بدبینی که میان آنها به وجود آمده است را به فضای علمی و منطقی تبدیل نموده و اقدامات و حرکاتِ تفرقه انگیزِ افراطیون دو طرف را بی اثر نماید.