اشاره: در قسمت اول از مطلب «بترسید از سلفیان شیعه...» به کلیات تفکرات و اعمال جریان سلفی شیعی پرداختیم. اکنون در بخش دوم از این مطلب به معرفی افراد معروف و موثر این جریان می پردازیم. 

 اشاره: در قسمت اول از مطلب «بترسید از سلفیان شیعه...» به کلیات تفکرات و اعمال جریان سلفی شیعی پرداختیم. اکنون در بخش دوم از این مطلب به معرفی افراد معروف و موثر این جریان می پردازیم.    تندروهای شیعه و سنی به چه کسی خدمت می کنند؟ - دانلود شبکه های فتنه گر چند نفره! - دانلود شیخ یاسر الحبیب  یاسرحبیب عبدالله حبیب سلام الحبیب ، متولد کویت ژانویه ۱۹۷۹ وی با مطرح کردن روایات مشکوک، اعمال فتنه گرانه اش را آغاز کرد. او به گونه ای این روایات را تفسیر می کرد که با پروژه ی فتنه گرانه اش هماهنگی داشته باشد. اساس رفتار او٬ تکفیر مخالفین و خلق جریان سلفیه جاهل در بطن شیعه بود. با برگزاری مجالسی ویژه در کویت پروژه اش را کلید زد که موجب شد مقامات کویت به اتهام «تحریک اختلافات مذهبی و توهین به نمادها و رهبران مذاهب اسلامی دیگر» اقدام به دستگیری او کنند. به ده سال حبس محکوم شد. امری که دلسوزی سازمانهای بین المللی حقوق بشر و سازمان عفو بین الملل وحتی وزارت خارجه ی آمریکا(!) را دربرداشت. این پادرمیانی ها باعث شد ده سال زندان یاسرالحبیب به سه ماه کاهش یابد! عفوی که بعدها به عنوان «خطایی اداری»توصیف شد. بعد از آن٬ بار دیگر به حبس محکوم شد؛ اما این بارموفق شد به عراق فرار کند و از آنجا به ایران و سپس به لندن رفت و توانست از کشور دوست و متحدش پناهندگی سیاسی بگیردو تحت سرپرستی ملکه الیزابت ادامه ی حیات دهد!! در سپتامبر2010 در اقدامی بی سابقه٬ پلیس بین الملل درخواست حکومت کویت برای دستگیری یاسر حبیب را رد کرد. با این توجیه که موضوع یاسر الحبیب٬ به خاطر تفکرات مذهبی به وجود آمده است و نیازی به محاکمه و مجازات ندارد! الحبیب در ۱۷ رمضان ۱۴۳۱ در سالروز وفات عایشه٬ مراسم جشنی را برگزار کرد که اعتراضات بسیار زیادی را در کویت برانگیخت. اینجا بود که آیت الله العظمی خامنه ای - برای چندمین بار- در حرام بودن توهین به سیده عایشه همسر رسول خدا و دیگر مقدسات اهل سنت فتوا دادند. سید حسن نصرالله نیز به تمجید از فتوای آیة الله خامنه ای پرداخت. پس از این جشن بود که حکومت کویت در رسانه ها «سلب تابعیت» او را اعلام کرد. الحبیب در سال بعد هم جشن دیگری برگزار کرد. از الحبیب سخنان بسیار زشتی علیه تمامی علما و خطیبان مجاهد و مبارز منتشر شده است. از جمله خطیب بزرگ منبر حسینی٬«علامة شیخ احمد وائلی »؛که ایشان را به اوصاف شرم آوری وصف کرده و حتی از فحش دادن به ایشان نیز فروگذار نکرده است. وی برخلاف ادعایش مبنی بر محدودیت منابع مالی٬ به سرمایه های نامحدودی متصل است. موسسات اجتماعی٬ رسانه ای و فرهنگی بزرگی دارد که به نشر وترویج عقاید جریان سلفیه شیعی مشغول اند. مهمترین آنها شبکه های «فدک» و«صوت العترة » می باشند. هردوی این شبکه ها از لندن پخش می شود.   شیخ حسن اللهیاری   طلبه ی افغانی، حدودا سی ساله. آنگونه که مریدانش میگویند٬ پای درس آیة الله وحید خراسانی می نشسته؛ در حالی که حوزه های علمی مراجع دیگر٬ پس از آشکار شدن انحرافات اخلاقی او و نزدیکانش اقدام به اخراج او نموده اند. سرانجام ٬ پس از آنکه سخنان بسیار زشتی را درباره آیة الله  خامنه ای٬ ابراز داشت از ایران اخراج شد. پس از اخراج از ایران٬ به چند کشور دیگر رفت تا اینکه سازمان اطلاعات آمریکا او را قاپید(!) و به سربازی خودش درآورد تا از او-خصوصا مهارتش در چهار زبان عربی٬ فارسی ٬انگلیسی و اردو نهایت استفاده را ببرد. سپس «سازمان سیا» شبکه ا ی ماهواره ای را برایش راه اندازی کرد و آن را «اهل بیت» نامید. این شبکه از شهر«سان دیگو» در ایالت کالیفرنیای آمریکا پخش می شود. کار اللهیاری در این شبکه ترویج اعمال و عقاید مکتب «تشیع سلفی تکفیری» است.آن هم با پافشاری بر اسلوب فحش و بی ادبی و تکفیر. به طوری که در توهین به مقدسات اهل سنت٬از وهابیان نیز پیشی گرفت.آن هم در کمتر از پنج دقیقه! او نیز مانند دوستانش با نظریه ولایت فقیه می جنگد. در حالی که به تبلیغ برای برخی علما٬ مانند آیة الله وحید خراسانی می پردازد٬با مراجع وعلمای مجاهد و مبارز خصوصا آیة الله خامنه ای به شدت مخالفت می ورزد و در اهانت به آنها نیز فروگذار نمی کند.   سید مجتبی شیرازی  مجتبی بن مهدی بن حبیب الله شیرازی، متولد کربلا سال۱۹۴۳ مجتبی شیرازی برادر آقایان شیرازی،حسن و محمد وصادق است. او جزو کسانی بود که در ابتدای شروع انقلاب اسلامی ایران به حمایت از آن پرداخت.آن روزها او و خانواده اش دلخوش به این بودند که به مقام و منصبی رفیع می رسند و بر عراق و مرجعیت دینی سیاسی آن٬ مسلط می شوند. تا جایی که پیروان سید محمد شیرازی به او لقب «خمینی عراق»داده بودند. اما پس از دگرگون شدن اوضاع وآشکار شدن نیت های پنهان٬ مجتبی شیرازی در پی انتقام از جمهوری اسلامی برآمد و به دشمنی سرسختانه با سیاست ها و رهبران نظام پرداخت. پس از خروج از ایران به انگلستان رفت ودر لندن مستقر شد ودر آنجا به مرجع فقید «سید محمد حسین فضل الله» حملات وحشیانه ای کرد. سپس حملاتش به آیت الله خامنه ای را دوباره شروع کرد که پس از فتنه سال ۲۰۰۹ -در پی انتخابات ریاست جمهوری ایران به آن شدت بخشید. . پروژه ی سیدمجتبی شیرزی را این گونه میشود خلاصه کرد: «پروژه: مبارزه با جمهوری اسلامی ایران. دشمن: رهبری آن آیة الله سید علی حسینی خامنه ای. جبهه ی مبارزه: لندن پایتخت جهانی فراماسونری سلاح مبارزه: تهمت ٬فحش ٬ناسزا ٬مسخره ٬انواع کلمات سخیف کوچه بازاری٬ عبارات کثیفی که حتی اراذل و اوباش در برابرش کم می آورند» کار به جایی رسید که شبکه خبری ایرانی العالم نیز برخی از سخنان سخیف او را پخش کرد تا مردم را از حجم حملات استکباری٬ ضد نظام جمهوری اسلامی ایران آگاه سازد. ثائر (میرزا)دراجی  ثائر محسن الدراجی، جوانی حدودا سی ساله. که اخیرا به «ثائر المیرزا الدراجی» تغییر لقب داده است. وی ابتدا با تماس های تلفنی زیادی که با مشهورترین شخصیت های حوزوی و سیاسی برقرار می کرد به شهرت رسید. تمام وقت خود را به گفتگو با آنها و اشکال بر باورها و عقایدشان صرف می کرد. تصویر و صوت این مکالمات را نیز ضبط می کرد و در سایتی که حامی عقاید و مواضع سیاسی اجتماعی او بود قرارمی داد. همچنین می کوشید با برنامه های مذهبی وعقایدی که در آن شخصیت های شیعه٬سنی یا وهابی حضور داشتند٬ تماس بگیرد تا نامش را به عنوان یک برند مذهبی مطرح کند. او خود را نماینده ی مذهب تشیع و مدافع مظلومیت امامان آن جا می زد . هزینه ی تماس های داخلی و خارجی و دیگر احتیاجات مادی اش هم به عهده ی دستگاه اطلاعاتی مهربان و با سخاوت انگلستان بود! بسیاری از شیعیان ساده لوح٬غافل از حقیقت پشت پرده ی دراجی٬تلاشهای رسانه ای او در دفاع از مذهب را قدردانی می کردند. خصوصا پس از افزایش حملات٬ دشنام ها و سخنان تکفیری جریان سلفی سنی٬که در این اواخر بیشتر و خطرناک تر هم شدند. برخی از اهالی قبیله آل دراج ماجرای ثائر را این گونه شرح می دهند: ثائر را کسی نمی شناخت ؛تا اینکه با فرقه ی سلوکی منحرفی آشنا شد که عقاید منحرفانه ای داشتند. از جمله اینکه«پس از رسیدن به مرحله ای از سلوک (که خودشان آن را مشخص میکردند) انجام منکرات و کبائرجایز و حلال است» پس از آن رفته رفته از قبیله اش دور شد و به مناطق دیگر سفر کرد. دستگاه اطلاعاتی انگلستان که در عراق می چرخید و تلاش می کرد نیروهایی را در راستای جریان «سلفی شیعی تکفیری تجهیلی» به خدمت بگیرد وآنها را تحت حمایت رسانه ای و مالی خویش قرار دهد٬ثائررا پیدا می کند و می قاپد!. همچنین او را با جماعت یاسرالحبیب٬حسن اللهیاری وحلیم الغزی آشنا می کند. پس از آن، ثائر تلاش کرد تا اسمش را به عنوان «برند مذهب شیعه» به ثبت برساند. اوج آن در رهبری و سازماندهی تظاهرات اعتراض آمیزی بود که در محکومیت جنایت ترور « حسن شحاته » برگزار کرد. افرادی که در این تظاهرات شرکت کردند همگی غافل از چهره ی واقعی ثائر و برنامه ی انگلیسی «سلفی تکفیری» او بودند. این ثائر مانند دوست لندنی اش-یاسر الحبیب-در سالروز وفات عایشه بنت ابی بکر٬در بغداد٬ سماوة و دیگر مناطق عراق جشنی برگزار کرد. و عده ای از جوانان ساده لوح که عمرشان از ۱۵ سال تجاوز نمی کرد٬او را همراهی کردند. بلافاصله شبکه تکفیری صفا٬ تصاویر این جشن را به چنگ آورد و پخش کرد تا تکفیریان سنی را تحریک کند. یک روز نگذشت که سلفیه سنی٬ عراق وخصوصا بغداد و السماوة را بمباران کرد. القاعده اسم آن عملیات را «حمله خونخواهانه برای ام المومنین» گذاشت. امروز ثائر الدراجی٬زبان دریده ای شده است که حمله ور می شود به هر کسی که این عقیده را دارد: «گفتگوی عاقلانه وزندگی در کنار مخالف با هردین و مذهبی». هرکس چنین رویکردی داشته باشد به او حمله می کند و فحش و تهمت را نثار او میکند. سخنانی با اصطلاحات مخصوص «سلفیه ی تجهیلی متحجر» اما در قالبی شیعی!!   منبع: مجله الحریة نویسنده: نبیل فارس مترجم: سامان اقدامی