در حال بارگذاری ...

مهدی:




با عرض سلام مجدد
در قسمتی اشتباها به حدیث لوح اشاره کردم
نمونه ی حجیت قراین مذکور در احادیث مرسل(یا به طور اخص احادیث مرفوع) حدیث مرو در کتاب "الکافی" کتاب الحجه، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفته حدیث اول می باشد.


مهدی:




بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
متن نسبتا جامع و کاملی بود و خداوند به اهل تفقه و تدبیر صحیح در دینش یاری و تایید قرار دهد.
با توجه به طولانی بودن متن فوق، تحلیل کامل آن و پرسش در موارد ابهام مجال مفصل تری را طلب می کند ولی سعی می کنم خلاصتا مواردی را که برایم جای سوال بود مطرح کنم:
- به نظر می آید یک روح کلی حاکم بر این متن اینگونه باشد که مطلبی را نقل کرده و اشکالات وارد بر آن را بیان کنیم ولی ظاهرا در بعضی موارد مطلب و اشکالش بیان شده ولی مواردی دیگر هم در تایید آن سخنان موجود است که بیان نشده و در بعضی موارد علی الظاهر اشکالات نابجایی مطرح شده مثلا:
+این مطلب که علامه مجلسی (با صفات معلوم) به زمان خودش فقط نگاه کرده باشد!
+علما و افراد فوق "هرکسی" نیستند که ادعا به صحت چیزی کنند و ما طبعا از آنها نپذیریم. (توجه به بند اخر ***)
+لزومی ندارد از ادعا درباره صحت کامل احادیث یک کتاب مدد بگیریم چون این نوع ادعا شاید با اصل بررسی رجالی مخالفت کند
+و بحث در مورد منابعی که استفاده کرده: لازم نیست کل منبع حدیثی باشد یا کل مطالب منقول از فردی حدیثی باشد تا بتوانیم به آن در یک حدیث موردی هم استناد کنیم.
+در مورد احادیث مرسل موارد دیگری هم هست که ذکر نشد
مثلا برخی آن را بدیهی بودن صحت میدانند یا ... مانند حدیث لوح حضرت زهرا سلام الله علیها که ...
+در مورد عدم ذکر دعا توسط متقدمین به طور صریح توجه به چند مورد لازم است:
*برخی علما معتقد به مواردی بوده اند ولی آنها را در کتبشان نیاورده اند به جهاتی مثل جلوگیری از امکان ورود خدشه توسط دیگران در صورتی که معتقد به صحت حدیثی بوده اند اما سعی مرده اند اصح را بیاورند و خود گفته اند که ما از این سختگیری ها احادیثی را از دست داده ایم. پس عدم ذکر در کتاب به معنی عدم اعتقاد نیست.
***مسئله ی تقیه مسئله ای قدیمی بوده و تا به حال هم هست و میدانیم در آن زمان خفقان نیز بسیار بیشتر بوده... همانگونه که الان هم نمیشود...


در نهایت با عرض پوزش جهت ذکر مطالب به صورت پراکنده و قطعه قطعه و بعضی موارد نیمه کاره میگویم:‌ موارد بالا در "تایید توثیق دعا" نیست بلکه در "ورود خدشه به رد آن" است.
با امید شناخت و خدمتگزاری بیشتر


یوسفلویی:




مطلب بسیار خوبی بود ممنون

حسین:




بعد بی زحمت عکسی انتخاب کردید با لوگوی فدک که به شبکه یاسر حبیب بر می گرده با سایت و مطلب شماا منافات داره
خوااهشا اسم فدک را حذف نمایید


حسین:




ببینید شما نگاه وحدت به این مساله نگاه کردید و در جای جای این متن ، بصورت متناقض صحبت کردید و سعی در توجیه و ربط به وحدت صحبت کردید ، از اخر به اول بررسی می کنیم:
حدود شاید شصت درصد دعا ها در مفاتیح الجنان ذکر نشده است و خود هم به این موضوع اذعان دارید ...
از طرفی شما که کفعمی رو مورد نقد قرار می دهید که از متاخرین هست ، شیخ عباس از ایشان در مفاتیح دعاهای بیشماری را نقل کرده است .
بنده هم شناخت عمیق علمی ندارم که بگم حتما منسوب به ام هستش ، شاید هم خود علما این دعا رو به نگارش دراوردند مثل دعای عدلیه که در مفاتیح الجنان ذکر شده ..که خود شیخ عیاس به این مورد اذعان دارند با اینکه از معصوم نیست اما ایشان در مفاتیح اوردند.
تا جایی که من خواندم عمل فقها و شهرت بین مجتهدین ضعف حدیث را جبران می کند که این موضوع زیاد در لمعه و کتب فقهی دیده شده است ..
ما نباید نسبت به مقتضیات زمان منکر روایات سابق خود باشیم ...


محمدعلی محمدیان:




با سلام می خواستم بدونم در کلام آیا فرقی بین لعن و سب وجود دارد و همچنین اینکه شنیدم آن چیزی را که اهل بیت ان را منع میکردند سب هست و نه لعن و ..... و استناد به قرآن هم میشود تبت یدی ابیلهب و ....
خوشحال میشوم هم منابعی در این رابطه معرفی شود و هم در سایت مطالبی کار شود



پاسخ :
10 سال پیش

اخوت:
پیشنهاد میشود به کتاب «لعن های نامقدس» نوشته مهدی مسائلی، انتشارات آرما مراجعه فرمایید.