در حال بارگذاری ...

محمد:




در پاسخ این دوست عزیز
___________
ممنون از پاسخ تفصیلی و دقیق شما
شاید بهتر بود در عنوان مقاله به جای اهل سنت از غیر شیعیان استفاده می شد اما مسامحتاً این تعبیر صحیح است و واضح است غرض نویسنده معتقدین به مذهاب اربعه فعلی نیستند چرا که اصلا آن ها وجود نداشتند در آن دوران پس این که شما معنای سنی را منحصراً حمل بر پیروان مذاهب اربعه کرده اید موجب اشکال شده .

اما در مورد شیعیان هم شما از تعبیر صحیحی استفاده نفرمودید ،چرا که امثال ابوحنیفیه را شیعه دانستید یا حر را باطنا شیعه دانسته اید این تسامح فوق العاده در معنای تشیع با آن سخت گیری در معنای اهل سنت جور در نمی آید!
معنای تشیع در همان دوران معتقدین به امامت حضرت امیر(ع) و فرزندان اوست اگر چه به فقه دیگری رفتار کنند، این سخن شما درست است که تصریح و اعلان به این امامت نمی شد اما راویان با اصطلاح “امر شما” از آن یاد می کردند به هر حال این تسامح شما در معنای تشیع که هر محب و ازادتمندی به اهل بیت (ع) را شامل شده موجب شده این نتیجه را بگیرید که تمام گروندگان به سپاه حضرت شیعه بوده اند در حالی که به قطع چنین نبوده و نمی توان امثال حر یا زهیر را شیعه دانست .
موفق باشید .


محمد:




http://72sq.com/news/آیا-همه-شهدای-کربلا-شیعه-بودند؟
بازنشر این مطلب در میدان 72


مسعود:




این سوال غلط است چون اساسا در صدر اسلام سنی وجود نداشت. اساسا هنوز ابوحنیفه ای وجود نداشت و فقه اهل تسننی وجود نداشت که زهیر بخواهد بر اساس آن عمل بکند یا نکند!
دقت کنید که واژه شیعه هم گر چه از زمان پیامبرخدا صلی الله و علیه و آله وجود داشت ( نظیر روایات نبوی که شیعیان علی علیه السلام را از فائزون می داند) اما تنها به معنای یاران و دوستداران امام علی علیه السلام بود و مخصوصا کسانی که با معاویه مخالف بودند.اما هنوز فقه شیعی که توسط امام باقر و امام صادق علیهم السلام معرفی شد ، در اختیار مردم نبود. در واقع حتی هنز بسیاری از محبان امام علی علیه السلام که شیعه تلقی می شدند به خلافت ابابکر و عمر اعتقاد داشتند. منتهی با خلافت بنی امیه مشکل داشتند. مثلا کیسانیه که فرقه ای شیعی محسوب می شود از این دسته اند. حتی چندین شاخه از فرقه زیدیه که امروز هم وجود دارند خلافت خلفای سه گانه را مشروع می دانند گرچه شیعه محسوب می شوند.

حتی جالب الست بدانید که خود ابوحنیفه هم در تعریف آن زمان شیعه بود و به امامت محمد بن عبدالله محض از نوادگان امام حسن مجتبی اعتقاد داشت و فتوی به حمایت از قیام او داد. اصلا احمد بن ادریس شافعی که موسس فرقه سنی شافعی محسوب می شود به جرم اعتقاد به تشیع زندانی شد!

دقت کنید که در آن زمان مردم سه گروه بودند ، عثمانیان که منکر فضایل اهل بیت و حامی بنی امیه بودند، شیعیان که معترف به فضیلت و برتری اولاد علی علیه السلام بودند و خوارج که اساسا در آن زمان حکومت بشر را شرک می دانستند.

این مسائل نشان می دهد که اولا در زمان امام حسین علیه السلام سنی وجود نداشته است و ثانیا واژه شیعه گر چه وجود داشته است اما معنای آن دچار تغییر شده است. در واقع اولین بار امام صادق فریاد زد رسول الله امام است و علی(علیه السلام) امام است و حسن بن علی، حسین بن علی، علی بن حسین، محمد بن علی و من امام هستم. در حالی که قبل از آن این مساله با وجود روایات فراوان به طور علنی اعلام نمی شد. به طور قطع تا پیش از این ماجرا کم نبودند افرادی شیعه که محسوب می شدند اما امامت ابوبکر را قبول داشتند. همچنین شیعیانی که به امامت امام صادق علیه السلام معتقد نشدند یا بعدها به عنوان سنی شناخته شدند ( نظیر ابوحنیفه و شافعی و مالک بن انس) و یا جزو زیدیه قرار گرفتند.


پس دقت کنید که منظور از سنی همین گرفتن فقه از ائمه اربعه اهل سنت است که با این ترتیب اساسا هیچ یک از مردم در روز عاشورا سنی نبوده اند.
البته ممکن است گفته شود پس آن مردم بر اساس کدام فقه عمل می کرده اند؟
جوابش این است که این مردم هر چه خلفا می گفتند و عمل می کردند عین اسلام تلقی می کردند. لهذا بدعتهایی که خلفای سه گانه و همچنین معاویه آوردند جزو فقه این مردم شد و بعدها وارد فقه اهل تسنن گردید. مردم هم به آنها عمل می کردند و اساسا نیازی به فقها و مکاتب فقهی نمی دیدند. اگر کسانی هم به عنوان فقیه شناخته می شدند سخنگویان دستگاه خلافت بودند!

در اینجا است که اهمیت قیام امام حسین علیه السلام بیش از پیش آشکار می گردد. اگر این رویه خطرناک پیروی مردم از خلفا در زمان یزید هم ادامه می یافت خود به خود همه انواع اباحه گری های یزید به عنوان دین تلقی می شد. اما قیام امام حسین علیه السلام و شهادت ایشان سبب شد تا جامعه مسلمین تکانی بخورد و خط فقه را از خط خلافت جدا کتد. لعذا درست بعد از واقعه عاشورا است که مساله فقاهت در اسلام مطرح می شود و روات احادیث دارای جایگاه می شوند. تابعین اهمیت زیادی پیدا می کنند و با آغاز امامت امام باقر علیه السلام تدوین قوانین فقهی به صورت تنظیم شده در می آید.


اما در مورد خوارج که البته این گروه در زمان وقوع حادثه عاشورا در جامعه حضور داشتند اما باید به روایاتی که آنها را جزو لشکر ابن سعد و حتی امام علیه السلام می دانند به دیده تردید جدی نگاه کرد. چرا که اساسا خوارج در آن دوره منکر هر نوع نیاز به خلیفه بودند و اساسا حکم هیچ حاکمی را قبول نداشتند چه رسد به اینکه برایش بجنگند. در واقع مساله پذیرش نوع خاصی از خلافت توسط نجده بن عامر و در ماجرای عبدالله بن زبیر بوجود آمد و بعدها عبدالله بن اباض بود که با تعدیل بسیاری از افکار تندروانه خوارج آنها را به نوعی وارد جامعه اسلامی کرد. لهذا گروههای اندکی هم که امروز جز خوارج محسوب می شوند همه از پیروان عبدالله بن اباض هستند و اباضیه نامیده می شوند. در حالی که سایر فرق خوارج از بین رفته اند.
البته برخی خوارج هم بودند که مانند شمر از عقیده خود بازگشتند و امامت بنی امیه را پذیرفتند. اما واضح است که دیگر نمی توان آنها را خارجی محسوب نمود.
اگر هم احیانا برخی از این افراد در میانه میدان به باطل بودن بنی امیه معتقد می شوند و مجددا به عقیده خوارج باز می گردند و علیه آنها شمشیر می زنند نباید آن را لزوما به دلیل حمایت از امام حسین علیه السلام دانست. بلکه باید گفت که این افراد به دلیل داشتن روحیه دمدمی مزاج و به خاطر بازگشت به عقیده خوارج به جنگ بنی امیه رفتند. کما اینکه گفته شد خوارج اساسا هر ادعای حاکمیتی را شرک می دانستند و جهاد با او را واجب. پواه این مطلب هم آنکه این افراد تا در سپاه ابن سعد بدند شعار لاحکم الا لله ندادند ولی تا با آنها وارد جنگ شدند می بینیم این شعارها را مطرح کردند. پس آنها اساسا به سپاه امام نپیوستند بلکه خودشان به طور مستقلانه و بر اساس اعتقادات خارجی با امام جنگیدند.


نتیجه بحث اینکه همه کسانی که به سپاه امام حسین علیه السلام پیوستند بنابر تعریف آن زمان شیعه بودند. جتی امثال حر هم از اول شیعه بودند. کما اینکه خود حر اعتراف می کند که وقتی صدای هاتفی را شنید که به او مژده بهشت می داد با تعجب می گوید چگونه مرا به بهشت راهی هست وقتی دارم به جنگ فرزند زهرا علیها السلام می روم؟ همین نشان می دهد که حر هم با طنا شیعه بوده است منتهی به دلیل علاقه به دنیا وارد امور حکومتی بنی شده است!

حتی بسیا


محمد یوسفلوئی:




عالی
خیلی مطلب خوبی بود ممنون واقعا