در حال بارگذاری ...

در این متن از حجت الاسلام مسائلی میخوانید که چگونه اعتقاد به مهدویت نافی اندیشه جدایی دین از سیاست است و به بیان این نکته میپردازد که چگونه ترویج سکولاریسم عملی با تمسک به اندیشه مهدویت که معلول چند اندیشه و رویکرد نادرست در این جریان‌هاست را توضیح میدهند

اعتقاد به مهدویت نافی سکولاریسم مذهبی  

 


مهدی مسائلی 

 

اعتقاد به مهدویت با باور به ابعاد اجتماعی و سیاسی دین اسلام گره خورده است. طبق روایات مهدویت که در کتب شیعه و اهل‌سنت به‌صورت متواتر آمده است، مهدی موعود زمین را پر از عدل و قسط می‌کند، همان‌گونه که ظلم و ستم آن را فرامی‌گیرد. براساس این روایات که حتی سخت‌گیرترین علمای اهل‌سنت یعنی سلفیون معتقد به آنها بوده و تشکیک در آنها را روا نمی‌دانند، اندیشه جدایی دین از سیاست را نمی‌توان به دین اسلام منتسب نمود و سکولاریسم و لائیسم با اندیشه‌ مهدویت قابل‌جمع نیستند؛ زیرا طبق اعتقاد به مهدویت، ظهور و انقلاب جهانی حضرت مهدی(ع) برای برپایی حکومتِ دینیِ عادلانه در جهان است. اما بااین‌حال، بعضی از جریان‌های مذهبی در شیعه اعتقاد به مهدویت را به‌گونه‌ای ارائه می‌کنند که طرفدارانشان به‌صورت عملی دنباله‌رویِ سکولاریسم و جدایی دین از سیاست می‌شوند. توضیح این‌که: بعضی از جریان‌ها نهی از حرکت‌های سیاسی قبل از ظهور را جزئی از اعتقاد به مهدویت به‌حساب می‌آورند؛ بر اساس این تفکر، احکام اجتماعی اسلام قبل از ظهور تعطیل است و برپایی حکومت اسلامی باطل است. نتیجه عَمَلی این موضوع، غیر از جدایی دین از سیاست نیست؛ هرچند این جریان‌ها اسلام را فی‌نفسه سکولار ندانند و معتقد به تشکیل حکومت اسلامی در زمان ظهور داشته باشند. درواقع، جریان‌های غرب‌گرایی که به‌صورت نظری و ذاتی معتقد سکولار بودن دین هستند، با جریان‌های مذهبی که چنین اعتقادی نسبت مهدویت دارند، یک مسیر را در زمان کنونی دنبال می‌کنند. در جامعه مذهبی شیعه یکی از جریان‌هایی که چنین اعتقادی را ترویج می‌کند، جریان انجمن حجتیه است. البته افراد و گروه‌های دیگری نیز چنین تفکری را ترویج می‌کنند که از جهت رویکردهای دینی بسیار شبیه انجمن حجتیه هستند. ترویج سکولاریسم عملی با تمسک به اندیشه مهدویت معلول چند اندیشه و رویکرد نادرست در این جریان‌هاست: 
1. این افراد نگاهی اخباری و ظاهرگرایانه به روایات مهدویت دارند و توجهی به شرایط زمانی و وجه صدور بعضی از روایات مهدویت ندارند. آنها برداشتی مطلق از این روایت ارائه می‌کنند، درحالی‌که این روایات ناظر به جریان‌های مدعی مهدویت هستند که حتی رهبران آنها بعضی از سادات بنی‌هاشم بودند. این جریان‌ها با منجی خواندن خویش، هواداران اهل‌بیت(ع) را از تشیع واقعی جدا می‌کردند. درحالی‌که اگر به‌صورت مطلق برپایی حکومت اسلامی قبل از ظهور را ناروا بدانیم، قبول خلافت از طرف امام علی(ع)، امام حسن(ع) و قیام امام حسین(ع) نیز ناروا خواهد بود و مهم‌ترین وظایف دینی تعطیل می‌شوند. 
2. ابعاد اجتماعی و سیاسی دین با ماهیت دین درهم‌تنیده‌اند و نفی یا تعطیلی آنها، دین‌داری افراد را دچار تغییر ماهیت می‌کند. به‌عبارت‌دیگر همچون نماز که تعطیل‌پذیر نیست، آنها نیز تعطیل ناپذیرند. به‌طور مثال، آیات متعددی از قرآن کریم دین‌داری صحیح را به برپایی توأمان نماز و  امربه‌معروف و نهی از منکر منوط دانسته‌اند. چنانچه در آیه 71 توبه می‌فرماید: « مردان مؤمن و زنان مؤمن دوستان یکدیگرند. به نیکى فرمان مى‌دهند و از ناشایست باز مى‌دارند، و نماز مى‌گزارند و زکات مى‌دهند و از خدا و پیامبرش فرمان‌برداری مى‌کنند.» حتی در آیه 114 آل‌عمران خداوند در ارزش‌گذاری دین‌داری گروهی از اهل‌کتاب، در کنار ایمان به خدا و اعتقاد به روز قیامت، امربه‌معروف و نهی از منکر را ویژگی مهم دین‌داری آنها می‌داند. 
بر این اساس، سکولارسیم عملی در این جریان‌ها ناشی از تصور نادرست از ماهیت دین‌داری است. ظهور امام‌ زمان(ع)  ابعاد اجتماعی دین را به کمال واقعی خود می‌رساند نه این‌که اجرای آنها منوط به ظهور باشد. همان‌گونه که لازمه دستیابی به کمال عبادت و نماز، ترک عبادت و نماز حداقلی نیست. 
3. پیامبر و امامان(ع) در دین نقش تبیین گری و هدایت الهی را بر عهده دارند و دین و ارکان آن با شهادت یا غیبت آنها تعطیل نمی‌شود. این مطلبی است که در آیه 114 آل‌عمران بر آن تأکید شده است. اما در میان بعضی از شیعیان نگاه باطنی به امام، دین‌داری آنها را به سمت و سویی دیگر برده است. این نگاه در غالیان به اوج خود می‌رسد و تبدیل به خداباوری امامان می‌شود. در نگاه قرآنی برای نزدیک شدن به پیامبران و امامان باید از آنها تبعیت کرد و دین را به‌صورت کامل اجرا نمود. ازاین‌رو در آیه 68 سوره‌ آل‌عمران پس از بیان این‌که:« ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی» خداوند می‌فرماید: «در حقیقت، نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم، همان کسانى هستند که او را پیروى کرده‌اند، و این پیامبر و کسانى که [به آیین او] ایمان آورده‌اند» یکی از آثار نگاه باطنی به امامت، فاصله گرفتن از ارزش‌های اجماعی و وظایف مرتبط با آنهاست و تمرکز به ارتباط شخصی با امام است. این جریان‌ها نیز به جای این‌که جامعه را به سمت کمال مهدوی ببرند، فقط بر ارتباط قلبی متمرکز می‌شوند.




نظرات کاربران