در حال بارگذاری ...

تقریب یکی از صورت های روابط فکری، اجتماعی و انسانی در چارچوب یک امت واحده است و همه این گونه روابط نیازمند درجه ای از آگاهی و بلوغ انسان های متمدن است، زیرا مسلماً مشکل در اختلاف بین مذاهب یا تعدد روش ها و یا تنوع تفاسیر و اجتهادها نیست، بلکه مشکل در نحوه درک و نگاه به این اختلاف و تنوع است. اصل مشکل معرفتی تقریب همین است. اختلاف هم می تواند مایه درگیری و هم موجب رحمت باشد، متفاوت بودن ممکن است مایه برخورد و ممکن است باعث توسعه شود. تنوع ممکن است گاهی باعث تفرقه وگاهی باعث نوآوری و خلاقیت می شود. در همه ی این موارد نوع نگرش متفاوت به مسئله باعث ایجاد نتیجه متفاوت می شود.

استاد زکی میلاد [1][2]

مترجم مصطفی بهدانی

بعد از گذشت نیم قرن از زمان تاسیس دارالتقریب بین مذاهب اسلامی در قاهره(1368هـ.ق/1947م) امور ضروری همچنان مستلزم احیاء رسالت تقریب در بین امت اسلامی است. ضرورت این موضوع با ورود جهان به قرن 21 ام دوچندان می شود. قرن 21 عصری است که تحولات و تغییرات به سرعت و باگستره فراوان تحت تاثیر جریان فراگیر جهانی شدن رخ می دهد. جهانی سازی که تصویر جهان را در روابط، موازنات، معادلات، الگوهای بینشی و روش های برخورد با آن را تغییر داد. و نیز رسالت تقریب تحت تاثیر حرکت اطلاعاتی است که ازطریق شاهراه ها به روی جهان گشوده شد که به انقلاب اطلاعات یا انفجار دانش شناخته می شود. این انفجار اطلاعات به گونه ای است که امروزه مثل گذشته دیگر مشکل کمبود اطلاعات نیست بلکه کنترل اطلاعات و حرکت آن مشکل ساز شده است.

 همه ی این ها درکنار پیشرفت‌های چشمگیر فناوری رسانه و شبکه های اجتماعی است که جهان را به تصویری دیدنی تبدیل کرد و همگان از آن متاثر شدند. دراین شبکه های اجتماعی افکار، موقعیت ها و الگوها در بازه های زمانی قاعده مند و سریع بین فرهنگ ها و قومیت ها و زبان ها منتقل می شود.

نظریه هایی مثل پایان تاریخ، برخورد تمدن ها، پیشرفت غرب یا جستجوی دشمنِ جدید، و غیره، از مقولاتی است که جهان را به سمت تفرقه و تنش، عمیق شدن اختلافات بین تمدن ها و تمایز بین فرهنگ ها می کشاند.

نظریه ی پایان تاریخ جهان را به حل شدن در الگوی غربی تشویق می کند، زیرا این الگو را الگوی موفق در تاریخ می داند، البته بر فرض این که تاریخ به پایان رسیده باشد. این نظریه به غیر از تمدن غرب به هیچ یک از تمدن های انسانی دیگر اشاره نمی کند، از جمله تمدن هایی که غرب از آن فراگیری بسیاری داشته است ، تمدن اسلامی است. تمدنی که فوکویاما آن را فاقد جادو در خارج از محیط پیرامون خود توصیف می کند.

 اما نظریه برخورد تمدن ها برخلاف نظریه ی پایان تاریخ است. این نظریه غرب را تشویق می کند به مقاومت در برانگیختن تمدن های غیرغربی و تعمیق جنگ و برخورد بین این تمدن ها. هرچند نظریه ی اول(پایان تاریخ) تمدن های غیرغربی را به رسمیت نمی شناسد اما این نظریه(برخورد تمدن ها) بر اساس قاعده برخورد و درگیری، به این موضوع معترف است

. نظریه ی برتری غرب اصلا نظریه ی جدیدی نیست، چرا که تاریخ غرب از زمانی که پیشرفت در آن جا به وجود آمده، براساس همین نظریه بناشده است و در زمینه های معرفتی مثل ادبیات، فلسفه، مطالعات اجتماعی، مردم شناسی و پژوهش های تاریخی و تحقیقات مقارن پیرامون بحث تمدن ها نفوذ کرده است. در چارچوب این نظریات، نظریه ی جستجوی دشمنِ جدید در پشت صحنه ی رابطه ی دیالکتیکی بین جنگ و توسعه مطرح می شود. جنگی که موجب ایجاد انگیزه، انسجام، ابتکار عمل و شتاب به سوی توسعه  می گردد.

همه ی این ها با وجود تحولات و تغییرات پر اهمیتی است که در میدان های اقتصادی، سیاسی و علمی رخ می دهد.

این موقعیت‌ها، دگرگونی‌ها و زمینه‌ها، زمینه ی صحبت‌های آینده ما را درباره خودمان و موقعیت ما به عنوان یک امت در این جهان در حال تغییر ایجاد می کند. پس آینده ای که ما به دنبال آن هستیم چیست؟ آیا جهان اصلا آینده ای را برای ما واقعا کنارگذاشته است؟ آینده را نمی توان خارج از اراده هیچ ملتی کنترل کرد، هر ملتی می تواند آینده خود را کنترل کند اگر اراده خود را کنترل کند. بنابراین آینده به روی همه امت ها و تمدن ها باز است و هر امتی اگر بخواهد و تلاش خودش را افزایش دهد می تواند با اراده خود آینده خود را بسازد. امروزه تمدن ها خودآگاه ترند. آینده امیدی است که باید به آن پایبند بود، و با ایستادگی به سوی آن حرکت کرد. در قالب اندیشیدن به آینده، صحبت از تقریب مذاهب اسلامی با نیت آینده نگری و در حیطه تلفیق آن با آینده ی امت به میان می آید.

در اینجا به ضرورت ارتباط مفهوم تقریب با مفهوم بیداری و توسعه در امت می رسیم، ارتباطی که رویکردی متمدنانه را برای شکل گیری فرآیند تفاهم و بازسازی روش های تفکر پیرامون این موضوع تعریف می کند. باید این موضوع را از کلام قدیم خارج کرد-کلامی که اختلافات میان مذاهب را عمیق و تفاوت هایشان را تقویت می‌کرد، کلامی که موضوع آن بحث در مورد فرقه ی ناجیه (نجات یافته) بود- و به علم کلام جدید وارد کرد، کلام جدید علمی است که ناشی از  چالش ها و مشکلات جدید پیش روی دین در این عصر می باشد. این موضوع باید از درک سنتی سفت و سختی که به گذشته چسبیده و متمایل است حذف بشود و به فهمی که واقعیت زمانه را زندگی می کند و به آینده گرایش دارد اضافه شود. امت اسلامی نیاز به بیداری فکری دارد که آگاهی جمعی و عمومی خود را، برای تحقق جدی و مؤثر این موضوع بالا برده و آن را در آینده و جایگاه خود در این جهان به عنوان یک سرنوشت قرار دهد.

به اندازه ای که امت در جهت بیداری و توسعه گام بر می دارد، و به قدری که باور یک امت ریشه دار می باشد؛ اراده اش به سمت این موضوع یعنی مقوله تقریب حرکت می کند. باور و اراده دو مورد از آن چیزهایی است که امت اسلامی در زمینه ی تقریب بیشتر به آن نیاز دارد. باور از الزامات ذهن و ارادة از ضروریات عمل می باشد. تقریب نیازمند این اعتقاد بزرگ و تحکیم آن در امت است، این باور باید به اراده ای قوی تبدیل شود که از این اعتقاد دفاع، و برای آن تلاش کند و دشواری های سر راهش را تحمل کند، نه اینکه فقط ابراز تمایل یا جاه طلبی صرف باشد.

تقریب یکی از صورت های روابط فکری، اجتماعی و انسانی در چارچوب یک امت واحده است و همه این گونه روابط نیازمند درجه ای از آگاهی و بلوغ انسان های متمدن است، زیرا مسلماً مشکل در اختلاف بین مذاهب یا تعدد روش ها و یا تنوع تفاسیر و اجتهادها نیست، بلکه مشکل در نحوه درک و نگاه به این اختلاف و تنوع است. اصل مشکل معرفتی تقریب همین است. اختلاف هم می تواند مایه درگیری و هم موجب رحمت باشد، متفاوت بودن ممکن است مایه برخورد و ممکن است باعث توسعه شود. تنوع ممکن است گاهی باعث تفرقه وگاهی باعث نوآوری و خلاقیت می شود. در همه ی این موارد نوع نگرش متفاوت به مسئله باعث ایجاد نتیجه متفاوت می شود.

فرق است بین نگرش بحران­زده­ و خطرناکی که به تمام مسائل فقط از یک زاویه خاص می نگرد و نگرشی که با روشی کارآمد به مسائل از زوایای مختلف می نگرد. گذار از آن نگرش اول به نگرش دوم مستلزم گذار از زمان آن بینش بحران زده یا عقب مانده به زمان بینش بالغ یا متمدن است. این موضوع از طریق اصلاح روش های تفکر و استدلال و تلاش امت برای بیداری و توسعه محقق می شود.

بنابراین، پدیده‌های خشک اندیشی، افراطی گری، نفرت، تعصب در عقیده و ... را نمی‌توان تنها از طریق مفهوم تقریب، یا از طریق مفهوم بیداری و پیشرفت در امت درمان کرد یا از دست آن رهایی یافت. تقریب ممکن است در سطح نخبگان علما، اندیشمندان و اصلاحگران این پدیده ها را معالجه کند، اما معالجه آن در سطح امت با همه ی اقشار و گروه های آن جز با یک بیداری فکری که آگاهی امت را نسبت به این موضوع و روش تعامل با آن را ارتقاء دهد، محقق نمی شود.

در تاریخ جهان اسلام مدرن و معاصر، موضوع تقریب با موضوع بیداری و اصلاحات مانند جنبش اصلاح طلبانه سید جمال الدین افغانی در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی پیوند خورده است. سید جمال الدین افغانی پرچم دفاع از دانشگاه اسلامی را به اهتزاز درآورد و تجسم زنده ی این مفهوم بود که با آن شناخته شد.  نهضت افغانی با این مفهوم متمایز گردید و به نهضت دانشگاه اسلامی شهرت یافت. سید جمال الدین افغانی و نهضت اصلاحی او با وجود تنوع فرقه ها، ملیت ها و زبان ها از ترکیه تا ایران، از هند تا افغانستان و از عراق تا مصر، روحیه اتحاد، همبستگی و تقریب را در امت بیدار کرد. او در نوشته های محققان و مورخان عرب و مسلمان به عنوان بیدارگر شرق یا حکیم مشرق معرفی شده است و مالک بن نبی او را وجدان(صدای درونی) جهان اسلام معرفی کرده است.

در گفتمان افغانی، دعوت او به وحدت و تقریب با دعوت او به تجدید حیات و اصلاح در امت متصل است. رویکرد شیخ محمد عبده و مکتب اصلاحی او تا پایان نیمه اول قرن بیستم نیز این گونه بود. در این زمان با راه اندازی دارالتقریب در قاهره، مکتب اصلاحی افغانی و عبده با دیدار شیخ محمدتقی قمی، عالم دینی شیعه که از ایران برای بازیافتن و تکمیل نقش از ایران به قاهره آمد، بازسازی شد. او در قاهره با علمای الازهر که متعلق به مکتب شیخ محمد عبده هستند، مانند شیخ مصطفی المراغی، شیخ محمود شلتوت، عبدالمجید سلیم و دیگر علمای اصلاح طلب نیز ملاقات کرد. بدین گونه، این عهد و پیمان در مراحل و ادوار مختلف تاریخی تجدید می شود.

نهضت تقریب پیام عقلای امت و دعوت اصلاح طلبان و امیدی بود برای همه تلاشگران در راه وفاق و همبستگی. و بدون شک این موضوعی است که باید به دست کارشناسان بررسی شود نه کسی دیگر.اما در مورد ضمانت این نهضت، تردیدی نیست که ویژگی این نهضت جامعیت و درک بسیار از مهمترین موضوعات و محورهای اصلی می باشد و برجسته ترین آرزوهای امت در این زمینه را بیان و نقاط آسیب پذیر و مشکلات واقعی را آشکار می کند.

اما از نظرتحقیق و نگارش، این نهضت نیازمند ایجاد یک قاعده اساسی است که در بطن اخلاق تحقیق علمی در دیدگاه اسلام قرار دارد، و عبارت است از قاعده شروع از علم یا حکمرانی علم در همه انواع روابط فکری مکاتب اسلامی. یعنی ضرورت شکل‌گیری علم در مکاتب اسلامی. تقریب جز بر اساس علم، تاسیس، تثبیت و منسجم نمی شود. مشکل معرفتی در این زمینه این است که پیروان هر یک از مذاهب کوشیده اند دانشی مستقل از دیگر مذاهب اسلامی تشکیل دهند، دانشی که پیروان فرقه های دیگر غالباً به آن معتقد نیستند. مفاهیم، ​​عقاید و مسائل با توجه به دانشی که در درون هر فرقه ای یافت می شود و پیروان آن فرقه به آن معتقدند درک نمی شود. در نتیجه مسائل مبهم و پیچیده می شود و فقط موجب سوء تفاهم می شود. این نتیجه تعصب فکری فرقه های اسلامی، اختلافات کلامی بین آنها و ماهیت شرایط تاریخی و سیاسی است که آنها تجربه کرده اند.

اصلاح روابط بین مذاهب اسلامی تنها با اصلاح معارف بین این مذاهب محقق می شود، اصلاح معارفی که لزوماً به معنای موافقت با آنها نیست، بلکه موافقت و مخالفت با 3 شرط می تواند وجود داشته باشد: اول بر اساس علم باشد و دوم واقعا از روی اجتهاد باشد و سوم پذیرفتن و مشروعیت وجود اختلافات و چندگانگی.

معارف علمی در میان مذاهب اسلامی حتی بر اساس اختلاف می تواند به تقریب کمک کند، زیرا ملاک علم است و علم معیاری است که عقلا و فیلسوفان و دانشمندان بر اساس آن حکم می کنند.

پیشنهادات مربوط به این محور:

1- ضرورت نوسازی علمی و فکری گفتمان تقریب به گونه ای که پاسخگوی تحولات زمانه، ورود جهان به قرن بیست و یکم و نیز انباشت دانش در این زمینه و تحولات معاصر و همه جانبه ای که امت به ویژه در دو دهه اخیر متحمل شده است.

2- بازسازی و تحکیم اعتقاد امت درباره‌ی موضوع تقریب، توسعه آگاهی امت نسبت به این موضوع و تبدیل آن به یکی از موضوعات اصلی خود که از آن دفاع می کند و بر آن نظارت می کند.

3- احیای میراث تقریب در امت که یکی از میراث های بیداری و اصلاحات است و با آگاهی و هوشیاری و امید می تپد. تقریب همچنین هدیه ای است از طرف عقلا و اصلاحگران و نیکوکاران امت. این میراث تابنده، درخشان و الهام بخشی است که باید از آن مراقبت شود.

4- قراردادن موضوع تقریب به عنوان یکی از قواعد فکری، علمی و اخلاقی که در حوزه تألیف، گردآوری و نشر باید به آن پایبند بود و لزوم تعمیم این موضوع به مؤسسات، انجمن ها و اتحادیه هایی که نقش نظارت و کنترل را در زمینه هایی که بیان شد برعهده دارند مانند اتحادیه ناشران، اتحادیه نویسندگان و سایر نهادهای مرتبط و تخصصی.

پیشنهادات عملی در این زمینه:

1- چاپ دایره‌المعارف تقریب بین مذاهب اسلامی که شامل صحبت در مورد اعلام، اصطلاحات، فعالیت‌ها، مؤسسات و هر آنچه که مربوط به این موضوع است.

2- نشر یک مجموعه ای از تقریب بین مذاهب اسلامی اعم از تحقیقات و مطالعات فکری، عقیدتی، تاریخی و در زمینه های فقهی، اصول فقهی، حدیثی، تفسیری و غیره.

3- ایجاد وب سایتی برای نزدیک کردن مذاهب اسلامی به منظور ارائه اطلاعات، منابع و اسناد به محققان و نویسندگان.

 

 

[1] زکی عبدالله احمد آل میلاد متولد 1385 هجری قمری/ 1965 میلادی، استان قطیف، شرق عربستان سعودی. نویسنده و پژوهشگر اندیشه اسلامی، اسلام گرایی معاصر و مطالعات روشنفکری

[2] اجتماع کارشناسان حول ابزارهای اجرای استراتژی تقریب بین مذاهب اسلامی، عمان- اردن(7-8/نوامبر/2001م)

 




نظرات کاربران