هادی هروی
۷۵ هفته از وقوع جنایت هشت مهر؛ معروف به جمعه خونین زاهدان گذشت. در ۸مهر ۱۴۰۱ بعد از نماز جمعه، عده ای از هموطنان بلوچ و اهلسنت در اعتراض به تعرضی که از سوی یک مأمور انتظامی نسبت به یک زن بلوچ صورت گرفته بود، به سمت پاسگاه زاهدان راه افتادند.
بر خلاف روایت صداو سیما و خبرگزاری های رسمی که معترضین را شورشگر و تجزیه طلب معرفی کردند! روایت شاهدان عینی و همچنین نماینده رهبر انقلاب در استان کاملا نمایانگر خلاف و دروغ بودن این مسأله است. با رسیدن معترضین به کلانتری و پرتاب چند سنگ توسط آنها پاسخش از طرف مامورین میشود، شروع تیراندازی به معترضین آنهم با تیرجنگی! در این هنگام اوضاع ملتهب و درگیری بین دو طرف تشدید شده به طوریکه نه نیروی امنیتی عاقلانه عمل کرده و نه معترضین کنترل شده رفتار کردند.
خون عده ای بیگناه بر زمین ریخت و خانواده هایی داغدار شدند و عزیزان خود را ازدست دادند. رهبر انقلاب با شنیدن گزارشات این واقعه، از همان ابتدا با فرستادن هیأت اعزامی خود به استان پیگیر احقاق حق مردم بیگناه و به سرانجام رساندن این پرونده بودند و همچنین کشته شدگان این واقعه را شهید نامیدند. دستگاه قضایی هم قول داد که مطالبات را پیگیری کند و مقصرین را معرفی و محاکمه. اما هر چه زمان گذشت دیدیم که ظاهراً عزمی برای پیگیری ماجرا از طرف قوه وجود ندارد و علی رغم وعدهها و شعارهایی که در زمینه پیگیری این پرونده داده شد، در عمل اثر خاصی مشاهده نگردید.
اخوت به عنوان یک رسانه مستقل در حوزه وحدت، در طی این چند هفته با توجه به رسالت خویش شروع به مطالبه گری در این زمینه کرد و بدون محافظه کاری اعلام نمود که علاوه برا اینکه در حق مردم اجحاف صورت گرفته و عقلا و شرعا جواب خون مقتولین باید داده شود، از طرفی دیگر برای جلوگیری از بوجود آمدن آثار و پیامدهای اجتماعی این واقعه نیز دستگاه قضا و حاکمیت باید هر چه سریعتر به پرونده رسیدگی کرده و اجرای عدالت را بدون تبعیض در عمل نشان دهد.آثار اجتماعی مانند بروز و ظهور و تقویت تفکرات و جریان های تکفیری و تندرو و همچنین کاهش بدنه اجتماعی حامی نظام در استان از تبعاتی است که هوشیاران و دغدغه مندان از ابتدا آنرا گوشزد کرده اما ظاهراً گوش شنوایی در کار نبود.
بگذارید مثالی بزنم تازه و داغ. استان سیستان و بلوچستان در دهه گذشته بیشترین مشارکت را هم در انتخابات مجلس و هم در ریاست جمهوری داشته و از این جهت گوی سبقت را از غالب استان ها ربوده و آمار بالای ۶۰ درصد را از آن خود کرده بود.اما در انتخابات مجلس دوازدهم طبق آمار منتشر شده، در صد مشارکت با سقوط ۱۷ پله ای به ۴۳ درصد رسیده است! که این امر نشانهایست برای اهل خرد.
بله! این هنوز از نتایج سحر است، با خود را به خواب زدن و اینکه با جنبه سخت حاکمیت به صورت یک طرفه به جنگ با این مسائل برویم نه تنها دردی را دوا نخواهد کرد، بلکه حال و روز ما میشود مصداق آن مثل معروف که از قضا سرکنگبین صفرا فزود .
با این همه، گر چه دیر شده ولی به قول معروف جلوی ضرر را هر جا بگیری منفعت است. با به فکر چاره بودن و به خود آمدن میتوان جلوی سایر تبعات منفی این قضیه را گرفت و امید است که شاهد باز آفرینی اعتماد مردم استان باشیم.