در حال بارگذاری ...
نشست نقد و بررسی رساله‌ی دکتری زرچینی با موضوع

مطالعه‌ی جامعه شناختی- تاریخی اندیشه تقریب مذاهب اسلامی در بین روحانیون شیعه و دلالت‌های آن برای سیاست گذاری فرهنگی

زرچینی با اشاره به اینکه در حوزه‌ی مطالعات تقریب، کار پژوهشی و روشمند تا کنون انجام نشده است دغدغه‌ی خود را از پژوهش در این موضوع بیان کرد. او در پژوهش خود بدنبال نوعی تیپ‌شناسی جامعه‌ی روحانیون در بستر تاریخ و جامعه بوده. در این راستا ایشان ابتدائا سه نظریه‌ی محوری مانند نظریه‌ی تمایز هویت و نظریه‌ی تهدید یکپارچه را اساس قرار داده و بر همین اساس روحانیون را در بستر تاریخ و جامعه‌شناسی به چهار تیپ کلی تقسیم کردند: دسته‌ی نخست حکومت گرایان، تیپ دوم رویکرد وحدتی- امتی، گروه سوم روحانیون برائتی و به عنوان آخرین دسته تیپ تبینی را معرفی کردند. محوریت اصلی اندیشه‌ی وی بسط ظرفیت‌های خودمان و مشخص کردن مرز‌های خودمان به صورت معنی‌دار است، همچنین از نکات اساسی دیدگاه خود را هم‌افزایی میان خودمان و دیگران بیان کرد

زرچینی پژوهشگر رشته جامعه شناسی در نشستی به میزبانی مجله‌ی فکری رسانه‌ای اخوت به بررسی رساله‌ی دکتری خود با موضوع  "مطالعهی جامعه شناختی- تاریخی اندیشه تقریب مذاهب اسلامی در بین روحانیون شیعه و دلالتهای آن برای سیاست گذاری فرهنگی" پرداخت.

 

در این نشست حجت‌الاسلام مهدی مسائلی (کارشناس و پژوهشگر حوزه‌ی علمیه و وحدت اسلامی و مؤلف آثاری همچون: لعن های نامقدس، اطلس توصیفی اهل سنت ایران، جریان شناسی افراط گرایی، پیشوایان شیعه پیشگامان وحدت) و دکتر محمد صادق حسین زاده ( پژوهشگر فقه و علوم قرآن و حدیث و مؤلف آثاری همچون تاریخ یار، ارجنامه انسان، رویارویی با مخاطب) به عنوان ناقد حضور داشتند.

 

این نشست عصر پنجشنبه ۷ دی ماه ۱۴۰۲ در دفتر مجله‌ی فکری رسانه‌ای اخوت برگزار گردید.

 

ابتدا دکتر زرچینی به برخی دغدغه های خود در خصوص تالیف رساله دکتری اشاره کرده و مراحل تحقیق و تالیف آن را تبیین کردند.

وی با اشاره به اینکه در حوزه‌ی مطالعات تقریب، کار پژوهشی و روشمند تا کنون انجام نشده است دغدغه‌ی خود را از پژوهش در این موضوع بیان کرد. او در پژوهش خود بدنبال نوعی تیپ‌شناسی جامعه‌ی روحانیون در بستر تاریخ و جامعه بوده. در این راستا ایشان ابتدائا سه نظریه‌ی محوری مانند نظریه‌ی تمایز هویت و نظریه‌ی تهدید یکپارچه را اساس قرار داده و بر همین اساس روحانیون را در بستر تاریخ و جامعه‌شناسی به چهار تیپ کلی تقسیم کردند: دسته‌ی نخست حکومت گرایان، تیپ دوم رویکرد وحدتی- امتی، گروه سوم روحانیون برائتی و به عنوان آخرین دسته تیپ تبینی را معرفی کردند.

از نظر ایشان تمامی تیپ‌ها در نتیجه خواستار هدفی واحد هستند اما مطابق مبانی و درکی که از شرایط دارند هر کدام روشی متفاوت را در پیش گرفته‌اند.

سپس به جمع بندی بحث پرداخت: محوریت اصلی اندیشه‌ی وی بسط ظرفیت‌های خودمان و مشخص کردن مرز‌های خودمان به صورت معنی‌دار است، همچنین از نکات اساسی دیدگاه خود را هم‌افزایی میان خودمان و دیگران بیان کرد؛ یعنی باتوجه به اهدافی مانند بسط ظرفیت خودمان و اصولی مانند رعایت مرز‌ها به صورت معنی‌دار به دنبال هم‌‌افزایی یکدیگر باشیم.

 

در ادامه حجت‌الاسلام مهدی مسائلی به بیان نقدها و اشکالاتی پرداختند. مسائلی ضمن تقدیر از انتخاب موضوع کاربردی و تألیف رساله به این نکات اشاره کردند: با جزئیاتی که ایشان به بحث پرداخته است تا بحال به این صورت ممکن است کاری انجام نشده باشد، از امتیازات اثر وی کار میدانی و پژوهشی- تاریخی را نام بردند. همچنین پرداختن به اندیشه‌هایی که به صورت گفتاری ایراد شده و به صورت مکتوب در دسترس نمی‌باشد از نقاط قوت دیگر این اثر می‌باشد؛ اما وی معتقد است ارجاعات به آثار مکتوب و بررسی آن نیز سبب بهبود این رساله می‌شود.

مسائلی پرداختن به مبانی صاحب نظرانی چون آیت‌الله وحید خراسانی و آیت‌الله سیدصادق شیرازی را در این زمینه بسیار راهگشا می‌دانند، از دیگر نظرات این کارشناس حوزه‌ی وحدت اسلامی می‌توان به مشخص نبودن موضع‌گیری بزرگان نسبت به تقریب، تبیین، برائت و... در این اثر اشاره کرد. در انتها اظهار کردند برخی از اصطلاحات ملموس نبوده و گویا مؤلف رساله از اصطلاحات معانی دیگری را مد نظر داشته که به خوبی برای مخاطب تبیین نشده است.

 

در این بخش نیز دکتر حسین زاده ناقد دوم جلسه در ضمن تشکر از مؤلف رساله و زحماتی که کشیدند، نکاتی را مطرح کردند. حسین‌زاده معتقد است به بحث تقریب مذاهب نمی‌توان نگاه تاریخی داشت! زیرا اندیشه‌ی تقریب مذاهب اسلامی سبقه‌ای صد ساله دارد. حسین‌زاده در همین راستا به چند خطای روشی و پژوهشی صاحب اثر اشاره کرد؛ در بخشی از رساله، نویسنده شیخ طوسی و شیخ مفید را به دلیل تأیید و تألیف کتاب (الجمل) که در بخشی از آن به نقد عایشه پرداخته شده است و او را به سبب عدم توبه بعد از جنگ صفین کافر دانسته؛ ضد تقریب معرفی می‌کند اما عبدالجلیل قزوینی نویسنده‌ی کتاب (تنزیه‌ عایشه) را وحدتی و تقریبی معرفی کرده، در صورتی که موضوع کتاب (تنزیه عایشه) از فاحشه بوده است. نه اتهامات دیگر!

 

همچنین از دیگر نکات روشی دکتر حسین‌زاده، تذکر استخدام اصطلاحاتی مانند روحانیون شیعه است که کمی سهل‌انگاری در نگارش یک رساله‌ی دکتری است و نویسنده می‌بایست خاستگاه صحیح اصطلاحات را رعایت کند. وی در ادامه با اشاره به اینکه تیپ‌شناسی مؤلف سبب اتقان دسته‌بندی‌ها نشده و ما بزرگانی مانند آیت‌الله آصف محسنی را نمی‌توانیم به‌ درستی در هیچ دسته‌ای مطابق دسته‌بندی اثر قرار دهیم. در ادامه پیشنهادی را ارائه کردند که برای وحدت می‌توان سه خاستگاه در نظر گرفت ۱- ذهنی ۲- اجتماعی ۳- سیاسی

در انتها ایشان استفاده‌ی از آیات برای هر تیپ را به لحاظ روشی و معنایی صحیح ندانسته، زیرا در چهارچوب تاریخی- جامعه‌شناختی نبوده و همچنین معنای درستی از آن اراده نشده‌ است. مانند مؤید آوردن آیه‌ی مباهله برای دسته‌ی روحانیون تبیینی.

 

در پایان زرچینی به بیان نکاتی توضیحی در خصوص اشکالات وارد شده پرداختند همچون: ۱- تیپ‌شناسی وِبِری یعنی بحث روی ایده‌ها و تفکر‌ها! نه بررسی و بحث روی افراد. ۲- رویکرد بررسی مبنای بزرگان و پرداخت جزئی نظرات و دیدگاه‌های ایشان را نداشتم. ۳- منظور ما از تقریب در نوشتار صلح طلبی و عدم پافشاری بر روی نقاط اختلافی بوده است.

 




نظرات کاربران