در حال بارگذاری ...

برای ایجاد ارتباط سالم، باید دیگران را همان‌گونه که هستند بپذیریم و نباید این ذهنیت برای ما به وجود بیاید که آنها را تغییر دهیم. اصلاً در مفهوم ارتباط، به رسمیت شناختن اختلاف­ها و تفاوت­ها هم نهفته است؛ اما این ذهنیت در قم وجود ندارد! در قم ارتباط برقرار می­کنیم تا تغییر سیاسی یا مذهبی ایجاد کنیم و با این اوضاع، ارتباط­های ما کوتاه‌مدت و صوری خواهد بود.

شیخ حیدر حب الله

 

هنگامی که بدانیم در چه جغرافیا و تاریخی قرار داریم قاعدتا بهتر می­توانیم خودمان و ظرفیت­مان و مسئولیت­مان را بفهمیم و بر وفق آن عمل کنیم. البته در مقابل هر اندازه نسبت به جایگاه تاریخی خودمان کم اطلاع یا بی ­اطلاع باشیم از مسئولیت و تکلیفمان باز می­مانیم. امروز تکلیف حوزه نسبت به ارتباط و تعامل با مراکز علمی و حوزوی جهان اسلام از هر زمان دیگری جدی ­تر و سخت­تر است چرا که عدم ارتباط فقط عدم ارتباط باقی نمی­ ماند؛ بلکه تبدیل به شکاف و زاویه و حتی تضاد با موسسات دینی جهان اسلام خواهد شد.

آفات ارتباط و تعامل نداشتن حوزه علمیه قم با حوزه ­های علمیه جهان اسلام

آفت اول: ارتباط نداشتن حوزه علمیه قم با مراکز دینی در جهان اسلام، فرصتی برای فتنه مذهبی و شکاف و بحران مذهبی ایجاد می­کند. در مقابل، هر اندازه ارتباط زیاد شود، امکان فتنه مذهبی به همان نسبت کم خواهد شد. نداشتن ارتباط حقیقی، چهره­ ای غیرواقعی از شما برای طرف مقابل، و همچنین چهره­ ای غیرواقعی از طرف مقابل برای شما، خواهد ساخت و این مسئله، همزیستی را به خطر می­ اندازد.

 آفت دوم: به ­نظر من شیعه باید از مرحله اثبات خودش به عنوان یک فرقه اسلامی، عبور کند و این مرحله را پشت سر بگذارد. واقعاً پذیرفتنی نیست که بعد از صدها سال، ما هنوز در مورد مسلمان بودن خودمان با برخی از اهل سنت بحث می­کنیم. منشأ این مشکل هم ارتباط نداشتن ما با مراکز علمی و دینی آنهاست. به نظر بنده، ما برای عبور از این مرحله، حتی باید هزینه بپردازیم؛ چون نیازمندیم که از این مرحله خارج شویم! فِرق اهل سنت در هشت قرن اولیه هجری باهم جنگ­های خونینی داشته ­اند و هریک از آنها دیگری را از اسلام و شریعت خارج می­دانستند؛ اما امروز به یک تفاهم نسبی رسیده­ اند. امروز طلبه مالکی در کنار فقه خودش، فقه حنبلی را هم به عنوان فقه یکی از فِرق اسلامی می ­آموزد؛ اما این سؤال مطرح است که چرا فقه جعفری را نمی ­آموزد؟ ما باید از طریق ایجاد ارتباط، به مرحله­ ای برسیم که فقه جعفری هم در مدارس فقهی و مجامع علمی و دینی اهل سنت آموزش داده شود. تا زمانی که ارتباطات ما ضعیف است و صدایمان در مراکز علمی شنیده نمی­شود، طلاب اهل سنت نیز در مدت تحصیل خود اثری از ما نمی­بینند و علی‌القاعده ما را خارج از اسلام می­پندارند؛ چراکه صدایی از ما نشنیده‌اند!

آفت سوم: ضعف دستاوردهای علمی، از آفاتی است که منشأ آن، فقدان ارتباط علمی و فکری در جهان اسلام است. به عنوان مثال بسیاری از مسائلی که در مجامع علمی و دینی اهل سنت در پنجاه یا صد سال پیش حل شده، امروز برای ما مسئله شده است و ما می­خواهیم برای حل آنها از صفر آغاز کنیم؛ یا اینکه برخی از مسائل، پنجاه سال پیش در مراکز علمیه ما حل شده است، اما آنها به دلیل ارتباط نداشتن با ما، برای حل آن مسئله، از صفر آغاز می­کنند. البته شاید در برخی مسائل، راه‌حل­های آنها برای ما کارایی نداشته باشد، اما ارتباط سبب می­شود که لازم نباشد ما از نقطه صفر شروع کنیم. این نداشتن ارتباط سبب رفتن راه­های رفته می­شود!

آفت چهارم: امروزه مسائل و مشکلاتی اعم از الحاد یا افراطیگری مذهبی یا فسادهای اجتماعی و... در جامعه مسلمین وجود دارد که حوزه علمیه قم به‌تنهایی نمی­تواند همه آنها را حل کند. ارتباط حوزه علمیه قم با بقیه مراکز علمی جهان اسلام و استفاده از تلاش­های متعدد، ممکن است منجر به حل مشکل ‌شود. ما به‌تنهایی نمی­توانیم مشکلات متعدد خودمان را حل کنیم؛ همان‌طور که تا امروز نتوانستیم. این ناتوانی یک مسئله طبیعی و بشری است. به همین دلیل ما به ارتباط نیاز داریم تا از عقول بقیه مسلمین برای حل مشکلاتمان استفاده کنیم و نیازمند کمک گرفتن از عقول دیگران هستیم؛ اما این عقلانیت در حوزه علمیه قم وجود ندارد. درواقع امروزه ما نیازمند خطاب اسلامی، انسانی و جهانی هستیم و خطاب مذهبی و جغرافیایی و محلی، پاسخ‌گوی مشکلات ما نخواهد بود. امروز صدها سؤال بی‌پاسخ در برابر مسلمین وجود دارد.

راهکارهای ایجاد تعامل حوزه علمیه قم با حوزه­ های علمیه جهان اسلام

اولاً هر کشوری باید بتواند از ارتباطات بین مؤسسات دینی بهره­ مند گردد و تحقق این موضوع، در گرو آن است که حوزه علمیه قم، از دخالت در مسائل سیاسی جزئی که ارتباطات علمی را تحت‌الشعاع قرار می­دهد، بپرهیزد. البته منظور بنده، جدایی حوزه از مسائل سیاسی نیست، بلکه منظورم این است که حوزه، خود و روابطش را قربانی مسائل سیاسی جزئی و پیش‌پاافتاده نکند. به این نکته در مرجعیت کبرای نجف، توجه شده است. وقتی حوزه علمیه قم وارد یک مسئله سیاسی جزئی می­شود، بیشتر هویت مذهبی و دینی آن دیده می­شود و همین، اصطکاک به ­وجود می‌آورد. به همین دلیل در قضایای سیاسی که در جهان اسلام اتفاق می­افتد، حوزه باید حساسیت و دقت بسیاری به خرج دهد تا در تقابل با مراکز علمی دیگر قرار نگیرد و بتواند ارتباطش را با آنها حفظ کند.

ثانیاً این نکته بسیار مهم است که تصور نفی و مهار بقیه را از ذهنمان بیرون کنیم و ذهنیت تسلط بر بقیه را کنار بگذاریم. ما باید این سیاست را تغییر دهیم تا بتوانیم با دیگران تعامل و ارتباط داشته باشیم و اگر بخواهیم همان مسیر قبلی را ادامه دهیم، با آنها دچار مشکل خواهیم شد. درواقع دیگران شاید یک یا دو بار حرف ما را بشنوند، اما نمی­توانند تولیگری‌مان را در مسائل علمی بپذیرند و قبول کنند که به آنها به چشم شاگرد نگاه کنیم. این نگاه و ذهنیت در حوزه علمیه قم، در درازمدت آثار منفی زیادی بر جای خواهد گذاشت. اینکه ما به شمال آفریقا می­رویم تا به آنها دین بیاموزیم، اشتباه است! ما باید با آنها تعامل علمی کنیم و از نتایج فکرشان بهره­ مند شویم. منطق استعلایی کنونی باعث می­شود روزبه‌روز در ارتباط‌ها دچار خسران شویم. حل این مشکل و اصلاح این ذهنیت، نیاز به این دارد که جلسات و درس ­گفتارهای زیادی برگزار کنیم. باید به طلبه از همان ابتدای تحصیل، همکاری با دیگران را آموزش دهیم تا بتواند از دستاورد بقیه مسلمانان بهره­ مند گردد؛ نه اینکه از همان ابتدا به او القا کنیم که تو استاد دیگران هستی و همه شاگرد تو خواهند بود! این مسئله نیازمند برنامه تربیتی و آموزشی جدی در حوزه علمیه قم است؛ یعنی لازم است قم موضعی اتخاذ کند که طلبه از روز اول که داخل حوزه می­شود، با نظریات سایر مسلمین آشنا شود تا بفهمد که آنها نیز اجتهادهای عمیقی دارند و تصور نکند تنها کسانی که مالک علم هستند، ما هستیم! علم فقط در حوزه علمیه قم است و بقیه مردم باید بیایند و از ما بیاموزند!

ثالثاً ما در عصر ارتباطات هستیم و هیچ مرجع یا حتی طلبه­ ای نمی­تواند خطابی خاص و محدود داشته باشد. باید بدانیم که هر سخن و نظری که مطرح می­کنیم، زیر ذره­ بین هستیم. حوزه علمیه قم در منظر و مرآی تمام دنیاست. پس نباید مخاطب خود را فقط داخل قم بداند؛ بلکه باید متوجه باشد که هر سخنش، در تمام جهان بازتاب خواهد داشت و افراد مختلف با دیدگاه­های مختلف، حرف­های ما را می­شنوند و در برابر آن موضع می­گیرند. در اصل، همین که ذهن طلبه، محدود به مخاطبانش در قم است، در برقراری ارتباط، مشکل و بحران به وجود می­ آورد.

رابعاً دیدار و بحث­های طلبگی باید زیاد شود و یکی دو هفته برای این مسئله کافی نیست. اصلاً طلبه­ ها برای یاد گرفتن مثلاً فقه شافعی باید به الازهر بروند و پنج سال تخصصی به فقه شافعی بپردازند؛ درحالی‌که این اتفاق بسیار نادر است. همچنین ما باید بقیه را برای استفاده از دانش فقه خودمان به قم دعوت کنیم.

ایجاد کرسی­های علمی برای مذاهب دیگر و دعوت از بزرگان و علمای آنها و ایجاد ارتباطی مستمر، باعث خواهد شد آنها نیز در مجامع علمی خود، برای ما کرسی علمی ایجاد کنند و این واقعاً ضروری است. ارتباط مستقیم ما با بقیه، ذهنیت ما را تغییر خواهد داد!

 تغییر منهج و روش درسی هم بسیار مهم است. اینکه فقط منطق مظفر یا اصولی را بیاموزیم که محصول شیخ انصاری است، امروزه کافی نخواهد بود!

ما باید تغییر اولویت­ها را جدی بگیریم. مثلاً امروزه اولویت طلبه­ ها در قم، حفظ نظام سیاسی اسلامی و نیز حفظ تشیع و دفاع از آن است. در کنار این دو اولویت، باید امت را هم به عنوان یک اولویت جدی و نه شعاری مطرح کنیم. در این قضیه، آثار علامه شیخ محمدمهدی شمس‌الدین مفید است. قرار دادن امت در کنار بقیه اولویت­های خودمان، برای ارتباط موفق با جهان اسلام الزامی است. دلیل تأکید بنده بر این راهکار، این است که بقیه به حوزه قم به چشم یک حوزه سیاسی مذهبی صرف نگاه می­کنند؛ حوزه­ ای که دغدغه امت در آن جدی نیست. مثلاً در جریان­هایی که به کیان امت اسلام مربوط است، مثل سوزاندن قرآن یا کاریکاتور موهن پیامبر، جهان اسلام تا مدت­ها درگیر این قضایا بود و اعتراضات گسترده­ای داشتند، اما حوزه علمیه قم دیرتر از بقیه و تنها یک هفته به این مسائل واکنش نشان داد؛ درحالی‌که این مسئله­ کیان امت را متأثر کرده بود. ما باید در این مسائل، پیشرو باشیم تا مسلمین بفهمند ما به مسائل امت نیز اهتمام و دراین‌باره جدیت داریم.

نکته آخر اینکه برای ایجاد ارتباط سالم، باید دیگران را همان‌گونه که هستند بپذیریم و نباید این ذهنیت برای ما به وجود بیاید که آنها را تغییر دهیم. اصلاً در مفهوم ارتباط، به رسمیت شناختن اختلاف­ها و تفاوت­ها هم نهفته است؛ اما این ذهنیت در قم وجود ندارد! در قم ارتباط برقرار می­کنیم تا تغییر سیاسی یا مذهبی ایجاد کنیم و با این اوضاع، ارتباط­های ما کوتاه‌مدت و صوری خواهد بود.

منبع: ماهنامه رسائل-شماره 7




نظرات کاربران