حال باید به این سؤال پاسخ دهیم که: «آیا آن وحدت (که آنان در پیش گرفته اند) با معجزه بدست آمده است؛ یا ما بواسطه اعجاز متفرق و مختلف شده ایم؟!»
آیت الله سید محمد شیرازی
طبیعی است که اتحاد، اقتدار را عینیت بخشیده و به منصه ظهور می رساند. (و اتحاد جز با شورا حاصل نمی شود) خداوند متعال در کتاب خود امر به «شوری» و «اتحاد» کرده، و در مورد شورا می فرماید: «وأمرهم شوری بینهم؛ کارشان را با مشورت انجام میدهند»( شوری /38)، «و شاورهم ... با آنان مشورت کن»( آل عمران/ ۱۵۹) و «تشاور... مشاوره»( بقره/ ۲۳۳) و درباره اتحاد می فرماید: «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا؛ و همگان به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید»( آل عمران/ ۱۰۳)
بنابراین حوزه علمیه قم باید تلاش خود را بر تحقق اتحاد در جهان اسلام متمرکز کند، زیرا این نهاد، امروزه یک رکن اساسی در جهان اسلام است و با ایجاد زمینه های وحدت در جهان اسلام می تواند در اصلاح حکومت های اسلامی و متحد و قدرتمند کردن آنها در جهان امروز مؤثر باشد. این پندار که استعمارگران و مزدوران آنها روزی نسبت به جهان اسلام مهربان شوند و دست از روش های خصمانه خود با مسلمانان بردارند، منتهای خوش باوری و ساده اندیشی است. هر کس با روشن بینی، روش ها و اهداف پست آنان را از زمان پیدایش استعمار بررسی کند، هرگز چنین چیزی را از استعمارگران باور نخواهد داشت.
استعمارگران برای رسیدن به اهداف شوم خود، چندی پیش پانصد هزار نفر را در «رواندا»(جمهوری رواندا به مرکزیت «کیگالی» در شرق آفریقا قرار دارد و از شمال با «اوگاندا»، از جنوب با «بروندی»، از شرق با «تانزانیا» و از غرب و شمال غربی با «زئیر» هم مرز است. سه درصد جمعیت این کشور مسلمان و مساحت آن ۲۶۳۳۸ کیلومتر است) به کام مرگ فرستادند، در افغانستان یک ونیم میلیون نفر را کشتند و بیش از هفت میلیون انسان را از عراق و ایران آواره کردند. جنگ اول و دوم جهانی نیز دهها میلیون انسان را خوراک ماشین جنگی خود کردند. در فرهنگ آنان کسی محترم است که قوی تر باشد و خود گفته اند: «از خودت قدرت نشان بده تا تو را بزرگ شمارم»
یک مثل رایج می گوید: «هر کس که ناتوان و سست پایه باشد قدرتمندان او را در هم می کوبند».
پس در این برهه وظیفه داریم تا خود و حوزه های علمیه به خصوص حوزه علمیه قم - که حدود سی هزار محصل علوم دینی دارد - را در برابر دشمن بی رحم، مجهز و تقویت کنیم.
تاریخ بهترین دلیل را پیش روی می گذارد. تا پنجاه سال قبل، مسیحیت دچار پراکندگی و اختلاف بود. اندیشمندان و عقلای آنان تشکیلاتی به نام «المجتمع المسکونی» پدید آوردند. چنانکه قبلا گفته شد؛ وظیفة این مجموعه تمرکز بخشیدن به جامعه مسیحیت بود. آنان از بودجه و امکانات مالی و ابزار تبلیغی فراوان بهره مند بودند. آنان توانستند کارهای خود را سامان داده و پراکندگی و تشتت خود را به وحدت، و ناتوانی خود را به قدرت مبدل کرده و عزت و مجد خود را بازیابند.
در نتیجه میلیونها مؤسسه، مبلغان دینی آموزش دیده و مطبوعات و.... را در اختیار گرفتند و در سراسر دنیا از چنان احترامی برخوردار شدند که ماه قبل شش میلیون نفر برای دیدار با «پاپ ژان پل دوم» به واتیکان سفر کردند.
از دیگر سو می بینیم که مسلمانان به طور عام و شیعیان به خصوص، هیچگونه شخصیت و احترامی در دنیا ندارند، از ابتدایی ترین حقوق خود محرومند و هر زمان و هر جا که فرصت دست دهد به کام مرگ فرستاده می شوند، مانند: فلسطین اشغالی، لبنان، پاکستان، افغانستان، بوسنی، آلبانی، عراق، آسیای میانه و ...
حال باید به این سؤال پاسخ دهیم که: «آیا آن وحدت (که آنان در پیش گرفته اند) با معجزه بدست آمده است؛ یا ما بواسطة اعجاز متفرق و مختلف شده ایم؟!»
باید بدانیم که واقعیتها، تغییر ناپذیر هستند و از همین رو کتاب خدا و سنت پیامبر استوار و پابرجا خواهند بود، اگر چه تمام دنیا دگرگونه شود، و نباید با تصورات و استدلالهای لفظی - هر چند در قالب برهان باشد - سنت های تغییر ناپذیر الهی را نادیده گرفت که «خداوند به دلهای شما می نگرد، نه به چهره هایتان»( در سفارش های پیامبر به ابوذر آمده است: «یا اباذر، ان الله - تبارک و تعالی - لا ینظر الى صورکم و لا الى اموالکم و لکن ینظر الى قلوبکم و اعمالکم؛ ای ابوذر، خدای متعال به چهره ها و دارایی شما نمی نگرد، بلکه به دل ها و کارهایتان می نگرد»: بحارالانوار، ج ۷۴ ص ۹۰)
درباره دل و ارزش آن گفته شده است:
«وصورة لیس القلب فیها خاویة/ وإنما القلب معیار و مسبار؛ صورت(کالبد) هایی می تواند مورد توجه قرار گیرد که دلی آباد در آن وجود داشته باشد؛ و در حقیقت دل، معیار و میزان سنجش است».
همین قانون تغییر ناپذیر الهی بر حوزه های علمیه نیز حاکم است و جز تحقق مبانی و روش هایی که به برخی از آنها اشاره شد، راهی نیست.
منبع: کتاب شهرمقدس قم و بایسته ها-صص51-54