کسانی نزد امام حسن مجتبی علیه السلام آمدند و باورهای غالیان را درباره امیرالمومنین علیه السلام بیان کرده و گفتند شیعیان علی علیه السلام چنین صفاتی برای او قائل اند امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: دروغ گفتند آنها شیعیان نیستند بلکه دشمنان اویند.
سید محمد امام
غالیان نفوذی:
با اینکه منشأ غلو عمدتاً حب به ائمه می باشد و افراط در حب باعث غلو و زیاده روی درباره آنها میشود با این حال بر اساس شواهد تاریخی منشاء اظهار غلو شماری از غالیان، حب نبوده بلکه آنان بر اساس انگیزه های تخریب ائمه یا رسیدن به مطامع دنیوی اظهار غلو نمودند.
و مطالبی را از خود جعل می کردند و آن مطالب را به امامان شیعه علیهم السلام نسبت می دادند که این گروه را دشمنان فرهنگی می دانیم و به خاطر نفوذی که در میان افراد ساده لوح از دوستداران اهل بیت علیهم السلام به واسطه جعل حدیث و غیر آن داشتند و موجب انحراف این عده از مذهب تشیع گردیدند آنها را غالیان نفوذی نامیدیم.
ضمن اینکه روایات وجود دارد که بر دشمن بودن این جریان اشاره میکنند که در این بخش به دو نمونه بسنده می نماییم:
1.کسانی نزد امام حسن مجتبی علیه السلام آمدند و باورهای غالیان را درباره امیرالمومنین علیه السلام بیان کرده و گفتند شیعیان علی علیه السلام چنین صفاتی برای او قائل اند امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:
دروغ گفتند آنها شیعیان نیستند بلکه دشمنان اویند(بلاذری،انساب الاشراف،ج2،ص142)
با توجه به آنچه گفته شد و روایت پایانی که آشکارا از غالیان به عنوان دشمن یاد شده است میتوانیم غالیان نفوذی را دشمن فرهنگی امامان شیعه علیهم السلام به شمار آوریم.
2. امام محمد باقر علیه السلام در گفتار مفصلی که به بیان فشار بر امامان شیعه و پیروانش پرداخت چنین فرمود:
«... دروغگویان و منکران حق به خاطر دروغ و انکارشان زمینه را مساعد و در سرتاسر کشور اسلامی به وسیله دروغ و انکارشان به سردمداران جور و ستم و قضات و کاردانان آنها تقرب جسته و شروع به روایت احادیث دروغ و انتشار آن نمودند. آن ها از زبان ما چیزهایی روایت کردند که نه از زبان ما جاری شده بود و نه به محتوای آنها عمل نموده بودیم آنها با این کار می خواستند ما را در میان مردم منفورکرده و تخم عداوت و کینه ما را در دل آنان بکارند.»(ابن ابی الحدید،شرح نهج البلاغه،ج11،صفحه43)
عوامل غلو را می توان به دو دسته ی درون دینی و برون دینی تقسیم نمود:
الف) عوامل درون دینی:
1.ملموس نبودن معارف بلند یک دین برای پیروان
2.عشق فراوان
3.جهل و نادانی پیروان
4.استفادهی مادی برخی از منتسبان به دین از راه رواج عقاید غلو آمیز و...
ب) عوامل برون دینی:
ترویج عقاید افراطی از سوی دشمنان یک دین برای هموار نمودن راه محکوم کردن آن دین (از راه اجرای اصل موثر حمله به یک عقیده از راه دفاع بد از آن).
در هر دو بخش نتیجه یکسان است و آن ارائه ی چهره ای تحریف شده و آلوده و به دور از اعتدال از دین است(فصلنامه علمی-تخصصی علوم حدیث،پاییز75،ش1،مقاله ی جریان شناسی غلو،ص108)
ما کسانی را که بر اثر سه عامل اول از عوامل درون دینی دست به غلو زده اند را منحرف می دانیم؛ ولی آنان را دشمن نمی دانیم.
اما در بین غالیان کسانی یافت می شوند که آگاهانه به دشمنی و آزار و اذیت امامان شیعه علیهم السلام پرداختند و احادیث را با محتوای بی ارزش و زننده به امامان شیعه علیهم السلام نسبت میدادند و این عده از غالیان سبب شدند مردم ناآگاه آن زمان به ویژه با توجه به کم بودن وسایل ارتباطی هنگامی که می دیدند گروههای غالیان با انتصاب خود به ائمه علیهم السلام باورها و افکار خود را مطرح میکنند و به ائمه علیهم السلام بدبین شده کدورتی در آنان ایجاد می شد، حال چه زمان و چگونه انکار ائمه علیهم السلام به آنان برسد و این کدورت را برطرف کنند مشخص نبود چه بسا افرادی که با همین کدورت از دنیا رفتند بدون آنکه بفهمند ائمه علیهم السلام از کارها و باورهای غالیان به شدت بیزارند(صفری فروشان/غالیان/ص310)
فعالیتهای فرهنگی غالیان
از بارزترین فعالیت های فرهنگی غالیان دشمن نسبت دادن احادیث دروغین به امامان شیعه بود که در زمان امام صادق علیه السلام به اوج خود رسید "شریک" که در زمان امام صادق علیه السلام زندگی می کرد درباره ی جعل حدیث و نسبت دادن آن به حضرت می گوید: جعفر بن محمّد مردی صالح و با تقوا است اما افراد جاهلی نزد او رفت و آمد دارند که در بیرون احادیث جعلی از نقل می کنند، آنها برای مال اندوزی و اخاذی از مردم هر منکری را به آن حضرت نسبت میدهند از آن جمله "بیان بن سمعان" است آن یکی ازغالیان معروف است که ادعا دارد شناخت امام از نماز روزه و همه واجبات و فرایض شرعی کفایت می کند. شریک در پایان سخنانش میگوید: ساحت جعفر علیه السلام از همه این اکاذیب مبراست، وقتی مردم آنها را میشنوند جایگاه امام در نظر آنها تضعیف میشود(شیخ طوسی/اختیار معرفه الرجال/ص324.325)
استاد اسد حیدر، پدیده غرب را از نیرنگ ها و حربههای دشمن میدانند و میگویند سیاستمداران و حاکمان وقتی نتوانستند عقاید مردم به ائمه علیه السلام را کمرنگ کنند به پشتیبانی و حمایت از غالیان روی آوردند تا بدینسان از جایگاه امامان بکاهند.( حیدراسد.الامام الصادق و المذاهب الاربعه،ج1.ص249) هر چند فعالیت غالیان بیشتر در زمان امام صادق علیه السلام بوده ولی نباید این نکته را فراموش کنیم که غالیان در زمان همه امامان وجود داشته و به جعل احادیث دروغین میپرداختند که نام آنان در کتابهای رجالی شیعه آمده است. در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است که ایشان فرمود ما اهل بیت راستگویی هستیم که رهایی می یابیم از دروغ گویانی که بر ما در نزد مردم دروغ می بندند و با این کار میخواهند راستگویی ما را با دروغ بستن بر ما ساقط کنند سپس حضرت نام چند تن از غالیان دروغگو را بر زبان مبارکش جاری ساخت که عبارتند از: مغیره، بزیغ، سری، اباالخطاب ، معمر و بشار شعیری، حمزه ی یزدی و صائد هدی. سپس امام صادق علیه السلام فرمود خداوند همه آنان را لعنت کند و ما را از رنج و سختی هر دروغگوی در امان دارد(همان.ص250) امام صادق علیه السلام در حدیث دیگری فرمود: «از میان غالیان جریان دروغگویی وجود دارد که دروغ میگوید به گونهای که حتی شیطان به دروغ نیازمند میگردد»( همان ص251)
یکی از شیوه های بسیار خطرناک و ناجوانمردانه ی غالیان نفوذی در جعل حدیث، حدیث سازی به شیوه "دس" بوده است "دس" در لغت به معنای داخل کردن پنهانی چیزی درون چیزی دیگر است و از همین جاست که به نیرنگ ها و توطئه های پنهانی دسیسه گفته می شود(الزبیدی تاج العروس.ج6.ص151) وضع و جعل حدیث و نسبت دادن آن به پیشوایان دینی و داخل کردن آنها در حدیث صحیح که با آن دس می گویند از شمار تلاشهای جدی غالیان به شمار می آید(سبحانی.کلیات فی علم الرجال.ص419) از جمله این افراد مغیره بن سعید است که ادعا کرده نزدیک به ۱۲ هزار حدیث جعلی در احادیث امام صادق علیه السلام وارد کرده است(حسنی.هاشم معروف.الموضوعات.فی الاثار و الاخبار.ص150)
کلمه دس در اخبار و روایات امامان شیعه به کار رفته است برای نمونه میتوان به حدیث امام صادق علیه السلام اشاره کرد که به هشام بن حکم فرمود: «لا تقبلوا علینا حدیثنا الا ما وافق القرآن و السنه او تجدون معه شاهدا من احادیثنا المتقدمه فان المغیره بن سعید لعنه الله دس فی کتب اصحاب ابی احادیث لم یحدث لها ابی فاتقوالله و لا تقبلوا علینا ما خالف قول ربنا تعالی و سنه نبینا(صلی الله علیه و آله)»
احادیثی که به ما نسبت داده میشود را نپذیرید مگر اینکه با کتاب خدا و سنت پیامبر موافق باشد یا شاهدی از احادیث گذشته ما را بر آن بیابید پس همانا مغیرة بن سعید که لعنت خدا بر او باد در کتابهای اصحاب پدرم دس کرده است( و به دروغ آن احادیث وضع شده را به ایشان نسبت داده است) که پدرم هیچ یک از آن احادیث جعلی را نگفته است پس تقوا پیشه کنید و احادیث منسوب به ما را که با کلام پروردگارمان و سنت پیامبر (صلی الله علیه وآله) در تعارض باشد نپذیرید.
منبع: کتاب مواجهه فکری و عملی امامان شیعه با دشمنان، صص 244-250