تقریب میان مذاهب را طیفهای وسیعی از متفکران و مصلحان از سر دلسوزی و خردمندی دنبال میکنند؛ چنان که عده ای اندک و قلیل نیز از سر مصالح سیاسی در پی آنند. مخالفان تقریب عمدتا از سر اعتقاد و سوز دینی آن را دنبال میکنند؛ گرچه گروهی اندک نیز از روی مصالح سیاسی بر طبل تفرقه میکوبند...
حجت الاسلام مهدی مهریزی
مسأله تقریب مذاهب اسلامی، که نزدیک به یک قرن است در جهان اسلام محور گفت و گوهای مصلحان، متفکران و نیز متعصبان مذاهب گوناگون است، به حدی از رشد و بلوغ رسیده که سزاوار است امروزه از بیرون نگریسته و تحلیل شود و رویکردها و تحریرها و تقریرهایی که از آن صورت گرفته، به بحث در آید تا موضوع در محل نزاع شفاف تر گردد.
تقریب میان مذاهب را طیفهای وسیعی از متفکران و مصلحان از سر دلسوزی و خردمندی دنبال میکنند؛ چنان که عده ای اندک و قلیل نیز از سر مصالح سیاسی در پی آنند. مخالفان تقریب عمدتا از سر اعتقاد و سوز دینی آن را دنبال میکنند؛ گرچه گروهی اندک نیز از روی مصالح سیاسی بر طبل تفرقه میکوبند و آتش نزاع را شعله ور نگه میدارند.
اینک تلاش میشود مخالفان و موافقان تقریب جریان شناسی شوند و رویکردهای گوناگونی که در هر دو طیف مطرح است، گزارش شود.
پیش از پرداختن به جریان شناسی و گزارش رویکردها، توجه به چند نکته ضروری است:
الف. تاکنون در باب تقریب منابع بسیار به چاپ رسیده است. مروری بر این منابع میتواند مقدمه ای برای جریان شناسی تلقی گردد.
دکتر احمد زقاقی آثاری را که تاکنون درباره وحدت نوشته شده، به شش گروه تقسیم کرده است:
۱. پژوهشهایی که نویسندگان تلاش کرده اند از سختی تحقق وحدت بکاهند و موانع درونی نزد علمای فریقین را بشکنند. نمونه این گروه را مقالات منتشر شده در مجله رساله الاسلام در قاهره میداند که از سوی جماعه التقریب بین المذاهب الاسلامیه (دار التقریب) منتشر میشد.
۲. گردآوری مقالات پراکنده در مجله رساله الاسلام که نمونه آن را در کتاب قصه التقریب، گرد آورده محمد المدنی، سردبیر رساله الاسلام و نیز الوحده الاسلامیه أو التقریب بین المذاهب السبعه، اثر عبد الکریم بی آزار شیرازی میتوان دید.
٣. بررسیهای تحلیلی و نقدی در یک موضوع معین فقهی، کلامی، تاریخی، اصولی و ... که نمونه آن را در مجله رساله التقریب وابسته به مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و یا ارائه شده در کنفرانسهای سالانه وحدت اسلامی و همایشهای مجمع التقریب و سازمان تبلیغات اسلامی (همگی در ایران) میتوان دید. از قبیل: مقاله «عملیات الخطا و الانحراف و التصحیح و الالتقاء فی الفکر السیاسی الاسلامی» نوشته دکتر کلیم صدیقی و مقاله «خطوات من اجل التقریب الحقیقی» نوشته صائب عبد الحمید.
۴. پژوهشهای علمی تطبیقی که نویسندگان تلاش بر تقویت مذهب خود با نگاه تقریبی داشته اند. به تعبیر دیگر، ظاهر آن تقریب و باطن آن دفاع و دعوت به مذهب نویسنده است؛ از قبیل: معالم المدرستین، علامه عسکری، الخطط السیاسیه لتوحید الامه الاسلامیه، احمد حسین یعقوب و الصباغه المنطقیه للفکر السیاسی الاسلامی نوشته دکتر حسن عباس حسن و المراجعات، علامه عبدالحسین شرف الدین.
۵. پژوهشهای فلسفی - کلامی که نویسندگان به بررسی برخی از مبانی کلامی، فلسفی و یا سیاسی یکی از دو مذهب پرداخته اند؛ مانند: جلد دوم نشأ الفکر الفلسفی فی الإسلام، نوشته دکتر علی سامی نشار، نظریه الامامه لدى الشیعه الإثنا عشریه، نوشته دکتر محمود صبحى و الصله بین التصوف والتشیع اثر دکتر مصطفی شیبی.
6. نوشتههای ترویجی و تبلیغی که از سوی نویسندگانی صورت گرفته که از یک مذهب به مذهب دیگر گرویده اند؛ مانند: نوشته ادریس الحسینی مغربی با عنوان الاختیار الصعب فی المذهب و المعتقد که زمینهها و علل انتخاب تشیع را توضیح میدهد.( التقریب بین الشیعه و أهل السنه، ص ۵-۷؛ الأساس التشریعی للوحده بین الشیعه و اهل السنه، ص ۳)
به نظر میرسد این تقسیم بندی برای کتابهای منتشر شده جامع نیست، ضمن آن که از منطق روشنی در تقسیم نیز پیروی نمیکند. اگر از ایراد فنی منطق تقسیم بگذریم، لااقل به این گروههای شش گانه باید دوگروه دیگر را اضافه کرد:
1. کتابهایی که درباره تاریخچه تقریب یا شرح حال و تحلیل پیشتازان تقریب به نگارش درآمده است؛ مانند: قصه التقریب، استاد سید هادی خسروشاهی و سلسله کتابهایی که مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در ایران، با عنوان روّاد التقریب، طلایه داران تقریب و منادیان منتشر کرده است که تا کنون بیش از بیست عنوان از این سلسله به چاپ رسیده است.
٢. کتابهایی که در نقد تقریب یا ارائه برخی از راه حلها برای تقریب با نگاه خاص تدوین شده است؛ مانند: کتاب دکتر زقاقی و منابعی که در این مقاله بدانها استناد شده است.
ب. آیه الله محمد واعظ زاده خراسانی، صور پنجگانه ای را برای تقریب ذکر کرده و میگوید اینها مورد قبول طرفداران تقریب نیست. آن موارد عبارت اند از:
1. الغای کلیه مذاهب اسلامی و پیروی از سلف صالح
۲. پذیرفتن اصول مشترک مذاهب و کنار گذاشتن مسائل اختلافی
٣. ادغام مذاهب
۴. تأسیس مذهب جدید
۵. انتخاب یکی از مذاهب موجود.(پیام وحدت، ص ۱۳۲ - ۱۳۳ و ص ۱۵۰)
نکته ای که در این زمینه باید بدان اشاره کرد، این است که این موارد -چنان که گفته شده- صورتهایی ذهنی برای تقریب است که در خارج طرفدار ندارد. یعنی کسانی که از تقریب سخن گفته اند، بر مبنای این صور نبوده است. بدین جهت اگر کسانی برخی از این موارد را ادعا کرده و در آثار خود دنبال میکنند، با رویکرد و نگاه تقریبی میان شیعه و اهل سنت نیست.
شیخ محمد عبده برای سازگاری فقه با تحولات زندگی استفاده از مذاهب مختلف را پیشنهاد میکند. مرحوم حمید عنایت دیدگاه وی را چنین توضیح داده است:
«اصل دوم "تلفیق" است که مقصود عبده از آن آمیختن و سازگار کردن احکام مذاهب چهارگانه اهل سنت است در حل مسائل اجتماعی. فقهای سنی پیش از عبده نیز قبول داشتند که قاضی در تفسیر قواعد فقهی میتواند از هر یک از مذاهب چهارگانه، حتی اگر مذهب خود او نباشد، در مواردی معین پیروی کند. عبده این اصل را نیز تعمیم داد و گفت که به اقتضای اوضاع و احوال میتوان از هر یک از مذاهب چهارگانه اقتباس کرد، بلکه احکام هر چهار مذهب را به اضافه تعالیم حقوق دانان -که به هیچ یک از آنها تعلق ندارند- باید با یکدیگر به طور منظم مقایسه کرد و سنتز یا مجموعه ای از بهترین آرای حقوقی را فراهم آورد.( سیری در اندیشه سیاسی عرب، ص ۱۴۰ – ۱۴۱)
همچنین احمد محمد شاکر در کتاب نظام الطلاق فی الاسلام، برخی از آرای شیعه را از قبیل بطلان سه طلاق در یک مجلس(نظام الطلاق فی الاسلام، ص ۴۳، ش ۶۷، و ص ۵۹، ش ۱۰۶)، و لزوم اشهاد در طلاق را پذیرفته است(همان، ص ۸۰-۸۱، ش ۱۵۲ – ۱۵۴).
لکن هیچ یک از این دو به عنوان عملی تقریبی و برای تحقق تقریب شیعه و سنی این حرکت علمی را انجام نداده اند.
ج. در معرفی هر جریان به معرفی مهم ترین آثار مکتوب و نیز خلاصه دیدگاه و تاریخ شکل گیری پرداخته میشود.
منبع: کتاب «اندیشه های تقریبی ابوالفتوح رازی» صص53-58