این وسعت صدر در دانش ورزی، الگوی مناسبی برای نگرش به علوم و دانش هاست که متاسفانه چندان بدان توجه نمیشود. همین خصلت مدارا و تعامل وی با افراد و شخصیتهای دیگر مذاهب و ادیان و حتی دانشمندان کافر چین و هند و ... سبب شد تا وی در میان تمام مذاهب و ادیان، چهرهای موجه داشته باشد...
ارتباطات علمی خواجه با دانشمندان ادیان و مذاهب مختلف
خواجه نصیرالدین طوسی در طول دوران تحصیل خویش و هم چنین در ایام ریاست بر جامعه علمی زمان خود تنها و تنها با اساتید و شاگردان شیعه داد و ستد علمی نداشت. وی در کنار برخی اساتید برجسته شیعه مذهبی که داشت، از اساتید و مشایخ سنی نیز استفاده علمی نمود و هم چنین در دوران تدریس علاوه بر شاگردان شیعه مذهب، دارای شاگردان بسیاری از دیگر مذاهب همچون اهل تسنن و اسماعیلیه و حتی کفار بود. این مطلب از این رو اهمیت دارد که خواجه در زمان افول تمدن اسلام ظهور کرده بود و در این زمان نیاز وافری به ترویج علوم دیده میشد و نباید با دیدگاه تنگ و نگرش ضیق به علوم چنان که برخی فرقهها هم چون اشعریها داشتند با علوم برخورد میشد. این وسعت صدر در دانش ورزی، الگوی مناسبی برای نگرش به علوم و دانش هاست که متاسفانه چندان بدان توجه نمیشود. همین خصلت مدارا و تعامل وی با افراد و شخصیتهای دیگر مذاهب و ادیان و حتی دانشمندان کافر چین و هند و ... سبب شد تا وی در میان تمام مذاهب و ادیان، چهرهای موجه داشته باشد و جز معاندان و متعصبانی چون ابن تیمیه همه به دیده احترام به وی بنگرند، چنان که ابن فوطی - یکی از شاگردان حنبلی مذهب خواجه نصیر - مینویسد: «خواجه، مردی فاضل و کریم الاخلاق و نیکو سیرت و فروتن بود و هیچ گاه از درخواست کسی دل تنگ نمیشد و حاجت مندی را رد نمیکرد و برخورد او با همه با خوش رویی بود.»(محمد تقی مدرس رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین، ص ۷۸. و هم چنین ر.ک: فوات الاعیان، ج ۲،ص ۱۶۹)
یکی از اصلی ترین ویژگیهای خواجه نصیر طوسی، عقیده راسخ وی به آزاد اندیشی و برپایی کرسیهای حقیقی نظریه پردازی در علوم و فنون مختلف بود. در روزگاری که مدارس نظامیه و سلطنت سلجوقیان و حکومت آل عباس و رواج اندیشه اشعری، مجال را بر آزاداندیشی بسته بود و عامل اصلی افول تمدن فاخر اسلامی بود خواجه نصیر طوسی ظهور کرد و در آن ظلمت فراگیر به کاری بزرگ دست زد و به نوسازی تمدن اسلامی پرداخت و به تعبیر جرجی زیدان، وی را باید مشعلی نورانی در آن تاریکی وحشتناک به شمار آورد. «زهر العلم فی بلاد المغول على ید هذا الفارسی کانه قبس منیر فی ظلمه مدلهمه: در آن روزگار درخشش دانش در ممالک تحت سلطه مغولان، به دست این مرد ایرانی روی داد و گویا وی مشعلی نورانی در یک تاریکی وحشتناک بود»( تاریخ آداب اللغه العربیه، ج ۳، ص ۲۶۳) خواجه نصیر به حفظ آثار علمی مذاهب گوناگون، اعم از شیعه و سنی و اسماعیلی همت گماشت و اصراری بر شیعه کردن اجباری مردم نداشت و دوست داشت همه کس با اختیار و از روی آزادی عقیده به بررسی مذاهب پرداخته و حق را دریابد.
نجات جان دانشمندان و علمایی همچون ابن ابی الحدید (شارح نهج البلاغه) و برادرش موفق الدوله و عطاملک جوینی که مغولان بر آنها خشم گرفته بودند؛ و جذب قوم مغول به فرهنگ و تمدن اسلامی و نیز جلوگیری از تهاجم مغولان به کشورهای مسلمان؛ در کنار کارهایی چون ارتباطات حضوری و مکتوب با دانشمندان بلاد مختلف از شرق تا غرب عالم از اقدامهای وی بود. هم چنین دعوت از دانشمندان مختلف در اقصا نقاط جهان برای گرد آمدن در دانشگاه بزرگ مراغه از رشک آمیزترین اقدامهای خواجه نصیر محسوب میشود که منجر به گرد آمدن دانشمندان شیعه، سنی، کافر و... از تمام نقاط علمی جهان هم چون شام و چین و هند و... در مراغه بود.
ارتباط علامه حلی با دانشمندان اهل سنت
علامه حلی از کودکی تا انتهای زندگی با دانشمندان اهل سنت مراوده حضوری و مکتوب داشت. وی که بر اساس آموزههای اهل بیت(ع) و سیره استادش خواجه نصیر طوسی که در قبال رشد نوین مسیحیت و غرب و در پی جبران خسارتهای جنگهای صلیبی و حمله مغول و خسارتهایی که از انسداد مذاهب روی داد و روح اشعری گری تمدن اسلامی را به نابودی کشاند، در پی ترویج علم و دانش بود و همین سبب شده بود نشست و برخاست زیادی با دانشمندان سنی داشته باشد و در میان اساتید و شاگردان و اجازه گیرندگان از علامه بسیاری از اهل سنت مشاهده میشود. وی بر مدارا و نیکویی اخلاق تأکید بسیار داشت و در توصیه به فرزند دانشمندش علامه شیخ فخرالدین حلی مینویسد: «در رابطه با مردم، به آنان نیکی کن و با برادران دینی، مساعدت داشته باش، در برابر بداخلاق، خوش اخلاق باش و نیکو کار را تشویق کن، از هم نشینی با بدان بپرهیز و از معاشرت با جاهلان دوری کن که معاشرت با آنان موجب اخلاق بد و بروز صفات زشت خواهد شد، بلکه همواره با علما و دانشمندان بوده و با آنان هم نشین باش که این کار، ایجاد آمادگی و زمینه خوبی برای کسب کمالات خواهد شد و نیروی استوار معنوی برای استنباط او پرده برداری از مجهولات، در تو پدید میآورد.»
علامه در بحثهای علمی به تعبیر حافظ آبرو، شافعی مذهب(شهاب الدین عبدالله) «به هیچ وجه راه تعصب نمیپیمود ... و ... مناظرههای علامه ... جهت فایده رسانی و استفاده بود نه به طریق جدل و لجاج و دشمنی، به طوری که علامه هرگز به راه تعصب بحث نمیکرد و به صحابه معروف، توهین نمیکرد و اگر کسی درباره یکی از صحابه کلمهای بد به زبان میآورد از آن منع میکرد» علامه نیک دریافته بود که اختلافات مذهبی دمار از روزگار تمدن اسلامی بر آورده و در حال کنونی برای جبران گذشته و ادامه حرکت تمدن فرو خفته اسلامی باید بیش از همه بر دانش ورزی و تعامل و هم گرایی و اتحاد تأکید و پافشاری داشت.
منبع: کتاب طلایه داران تبلیغ بین المللی تاریخ تشیع، صص 56و57-64و65