علمای دین در مساجد و مدارس و مراکز نظامی و رباطها، با بیان ضرورت و وجوب جهاد و دفاع از سرزمین اسلامی، صفوف نبرد را گرم نگه داشته و با بیان حدود و آداب جهاد و دفاع به رزمندگان توجه می دادند مرزهای دین و شریعت را پاس دارند و در مبارزه با متجاوزان نیز رضای خدا را در نظر بگیرند و از تجاوز و شرانگیزی بپرهیزند.
سید عباس رضوی
تاریخ اسلام بارها و بارها، شاهد همکاری علمای اسلام با یکدیگر در دفع ستم و تجاوز است. بویژه در دفع دزدان و اشرار و در مبارزه با غارتگران اموال حاجیان و ایجاد امنیت راه ها و همکاری در مبارزه با دشمنان خارجی، در بین فرق گوناگون اسلامی، در تاریخ جلوه ای خاص دارد. در مواردی دزدان بر مسلمانان راه می بستند و چه بسا با توجیه، به کار زشت خود مشروعیت می دادند، از جمله این که آنان با ما هم مسلک نیستند و اموال آنان بر ما مباح است! عالمان دین، بویژه علمای شیعه، قاطعانه اعلام می کردند: مال و جان مسلمانان حرمت دارد و کوچک ترین تعرض به مال و جان مسلمان حرام است و مجازات دارد. و در مواردی همه طوائف اسلامی در مبارزه با ناامنی و شررانگیزیهای اشرار، همداستان می شدند. همکاری عمومی برای مردم برکت خیز بود و امنیت و آرامش شهرها را در بر داشت ، ذهبی در حوادث سال ۴۵۱ ق، از ابن نسوی رئیس پلیس بغداد یاد کرده که بسیار ستمکار و سنگدل بوده است. مردم را بدون دلیل از میان می برد و اموال آنان را تصرف می کرد . در مقابله با شرانگیزیهای او، که امنیت و خواب را از چشمان همه ربوده بود، همه طوائف ایلامی، از شیعه و حنابله، همداستان شدند و مجازات او را خواستار شدند(تاریخ الاسلام، ج1/34) که سرانجام وی با دادن مبلغی از مجازات رست .
همکاریهای عالمان مسلمان در جهاد علیه صلیبیان
علمای اسلام در دوره مبارزات ضدصلیبی همکاریهای پردامنه ای با یکدیگر داشته اند و بخش مهمی از پیروزیها و موفقیتهای پرچمداران مبارزانی چون آل عمار، حمدانیان و ایوبیان، برآیند همکاری دلسوزانه همه علمای دین بوده است. علمای دین در مساجد و مدارس و مراکز نظامی و رباطها، با بیان ضرورت و وجوب جهاد و دفاع از سرزمین اسلامی، صفوف نبرد را گرم نگه داشته و با بیان حدود و آداب جهاد و دفاع به رزمندگان توجه می دادند مرزهای دین و شریعت را پاس دارند و در مبارزه با متجاوزان نیز رضای خدا را در نظر بگیرند و از تجاوز و شرانگیزی بپرهیزند. نگاهی به بحث جهاد در کتابهای فقهی علمای شام و جبل، چون نوشته های عبدالعزیز ، ابن براج، ابی الصلاح حلبی، شمس الدین مکی، زین الدین شامی و ... ما را با جایگاه پر ارج جهاد با دشمنان دین در منظومه فکری علمای آن دیار آشناتر می سازد.( الدروس الشرعیة فی فقه الامامیه ، شمس الدین مکی، ج۱/290، مؤسسه نشر الاسلامی)
فقیه کارآزموده و زمان شناس ، ابن براج شامی طرابلسی، که در دولت بنی عمار سمت دادستانی داشت ، در درسهای فقهی، به شرح موضوع جهاد و دفاع پرداخته است. از موضوعات بحث شده در کتاب جهاد و سبق و رمایه ، کتاب «المهذب» به دست می آید. نویسنده، از نزدیک با جنگ و جهاد سروکار داشته و مبارزان مسلمان درگیر نبردهای صلیبی با او مرتبط بوده و آن فقیه مرزبان با توجه به شرایط و نیازهای فقهی رزمندگان، درباره آداب جنگ، شیوه دفاع، و شیوه توزیع غنائم جنگی و... به فتوا نشسته و احکام موردنیاز رزمندگان راه خدا را استنباط کرده است.( المهذب، ابن براج، ج ۱/292، ۳۰۲، ۳۳۰، مؤسسه نشر الاسلامی)
ابوالصلاح حلبی ۴۴۷ ق، از علمای حلب و از شاگردان سیدمرتضی و شیخ طوسی، از شخصیتهای در صحنه و مجاهد بود. وی در روزگار آل مرداس در حلب به کار تدریس و تبلیغ دین مشغول بود. مرداسیان گرفتار دست اندازیها و هجوم های پیاپی دولت مسیحی بیزانس بودند و ابوالصلاح در درس و بحث و نوشته های خود، حاکمان را به مقابله با مهاجمان صلیبی و دفاع از سرزمین اسلام تشویق می کرد؛ چه جنگ بنومرداس با دشمنان رومی، از دیدگاه ابوالصلاح، جنگ بین دو دولت ستمکار تلقی نمی شد بلکه از نظر او مبارزه مسلمانان با بیزانس جنگ و جهاد با کافرانی بود که کیان اسلام را تهدید می کردند. ابوالصلاح به صراحت فتوا می داد جنگ در رکاب حاکمان جائر نیز برای دفاع از دارالایمان و نصرت اسلام واجب است؛ چه رزمندگان بایستی هدف شان از مشارکت در چنین مبارزه ای دفاع از اسلام و سرزمین اسلامی باشد، نه کمک به حاکم جائر و افرادی که با رهبری حاکم جائر با کافران و مهاجمان به بلاد اسلامی شرکت می کنند، بایسته است که حدود الهی را در جنگ و غنائم جنگی پاس دارند.( . الکافی، ابی الصلاح / ۲۴۷)
شاعران و سخنوران پیرو اهل بیت که روح و جانشان از ارزشهای مکتب اهل بیت و آموزه ها لبریز بود نیز، با بیان جایگاه والای جهاد و برانگیختن احساسات مقدس مردمان، میدانهای نبرد را گرم نگه می داشتند.
سروده های حماسی ابن منیر طرابلسی(ریحانة الادب، ج8/236) سروده های جنگی ابن هانی، چکامه های پرمغز امیر مبارز ابوفراس حمدانی، و أبو الطیب متنبی در جریان نبردهای صلیبی، روحیه ایثار و مقاومت را در رزمندگان بر می انگیخت و آنان را گروه گروه روانه میدانهای جهاد و شهادت می کرد.( دیوان الامیر ابی فراس الحمدانی، تحقیق دکتر محمد تونجی / ۳۴، مرکز فرهنگی جمهوری اسلامی در دمشق)
دولتهای شیعی سرزمین شام، مانند حمدانیان ، بنی عمار، بنی مرداس و... بیش ترین مقابله و جهاد را با دشمنان صلیبی داشته و خسارتهای هنگفتی به مهاجمان رومی وارد ساختند و در این راه مردان بسیاری از شیعه به خاک افتاده اند.
دولت بنو حمدان در حلب، از دولتهای آزاده ، پویا و پیشرو بود و در رواج علم و ادب و فرهنگ و جهاد و مبارزه با دشمنان اسلام، گوی سبقت از دیگران ربوده بود. دوره حمدانیان، زمان اوج هجوم رومیان به ممالک اسلامی بود که بنوحمدان، با همه قدرت صلیبیان را به عقب می راندند.( تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۹/500، ۳۴۱، تحقیق مرعشی)
ثعالبی در یتیمه الدهر یادآور شده : سیف الدوله حمدانی در مدت ۲۳ سال حکومت خود، چهل نبرد با رومیان داشت. علی ، مورخ معاصر عرب، در این باره نوشته است : سیف الدوله ، در جنگهای خود با رومیان، که در حدود چهل نبرد بود، اسلام و عرب را حفظ کرد و اگر او نبود رومیها بر شام غالب می آمدند.( خطط الشام، ج1/193) سیف الدوله حمدانی، گرد و غبارهایی را که در نبردهای جهادی با روم، بر اندام و چهره اش می نشست، گرد می آورد. در آخر آن خشتی ساخت و وصیت کرد: گونه او را در قبر، روی همین خشت قرار دهند. به وصیت او رفتار شد.( تاریخ شیعه ، مظفر ، ترجمه سید محمد باقر حجتی /۲۴۲، دفتر نشر فرهنگ اسلامی)
پیروزی مسلمانان در این نبردها و رموز موفقیت حمدانیان در جنگ با صلیبیها، راه درستی بود که آنان پیشه کرده بودند و آن پیوستگی و همبستگی اسلام و تلاش گسترده در حفظ وحدت مسلمانان و پیوند ژرف با علمای اسلام.
در دوره حکومت حمدانیها، علمای بسیاری از دیگر دیار به حلب کوچیدند که خاندان آل زهره از آن جمله بودند.( قاموس المحیط، فیروزآبادی، ج2/44)
افزون بر آن در میان خود آل زهره ، علمای بسیاری به ظهور پیوستند که در علم و دانش و شجاعت و اقدام ضرب المثل بودند. از آن جا که مردم حلب، از طوائف گوناگون اسلامی تشکیل شده بودند. حمدانیان همه علمای مذاهب را به کار می گرفتند و در کنار قضات و مدرسان شیعه، دادرسان غیرشیعه نیز فعال بودند.
عالمان و قضات و خطبای جمعه دولت بنی حمدان، افزون بر تشویق مردم به شرکت در جهاد، خود نیز با رزمندگان همکاری نزدیک داشتند و شماری از آنان در مبارزه با رومیان به شهادت رسیدند و یا به اسارت دشمن درآمدند.( تاریخ الاسلام، ذهبی، ج7/670)
عبدالرحیم بن نباته از خطبا و امام جمعه در دولت حمدانیان، در پیروزی رزمندگان نقش مؤثری داشت. وی، خطیب سیف الدوله در حلب بود که مجموعه خطبه هایش بزرگ ترین تجلی فن خطابه و سخنرانی آن روزگار است. خطابه های جهادی ابن نباته که از شاهکارهای ادب اسلامی و عربی به شمار می آید، محصول جنگهای سیف الدوله است. به سال ۳۴۸ ق وقتی رومیان به طرسوس رسیدند و از آنجا به دیار بکر رو آوردند، ابن نباته با خطبه های آتشین خود به بسیج رزمندگان مسلمان می پرداخت و با خواندن آیات قرآن و احادیث پیامبر و جمله های نعزی که از سخنان و کلمات امیر مؤمنان به عاریت گرفته بود دلها را برای شهادت و جنگاوری آماده می ساخت.( تمدن اسلامی در قرن چهارم، آدم متز، ترجمه علیرضا ذکاوتی، ج۲/63، امیر کبیر)
در جریان نبردهای صلیبی، شیعیان دیار بکر و شامات و حجاز و مصر و شام، با صلاح الدین ایوبی همکاری می کردند(الکامل فی التاریخ، ج12/366) و انتقام جوییهای ایوبیان از فاطمیان و شیعیان مصر، مانع شرکت آنان در این جهاد مقدس نگردید. و در هنگامه های نبردهای ایوبیان با مهاجمان بیزانسی، هزاران داوطلب شیعی از حلب ، موصل و ... در رکاب صلاح الدین راهی عرصه های کارزار با صلیبیان شدند(تاریخ الاسلام، ذهبی، ج12/ 461و462) قاسم بن مهنای علوی، از شرفای حجاز و از پیروان اهل بیت در نبردها هماره با صلاح الدین بود، چنانکه درباره اش نوشته اند:
«فما تم الفتح فی تلک السنین الا بحضوره؛ هیچ پیروزی در این سالها، جز با حضور مهنا، انجام نگرفت»( مجمع الاداب، ابن فوطی، ج1/282 - الفصول الفخریه / ۱۸۶)
عالمان حلب، به سرکردگی حمزة بن علی بن زهره، به صلاح الدین ایوبی تعهد دادند که در برابر صلیبیان با او همداستان خواهند بود. و او در برابر متعهد شد که به شعائر شیعی همچون ذکر حی علی خیر العمل در اذان و تکبیرات پنج گانه در نماز میت و ذکر امامان اثنی عشر در مجامع عمومی احترام گذارد.( البدایة والنهایه ، ابن اثیر، ج12/202)
بالاتر، دیده می شود در برخی از هنگامه ها، که ایوبیان بر اثر ضعف و سستی و یا ملاحظات دیگر، با صلیبیان از در سازش در آمده و شهرهای مرزی را به فرنگیان واگذار می کردند، شیعیان شام و حلب، مصلحت در مقاومت دیده و با وجود کمی عده و عُده، از سرزمین اسلام دفاع کرده اند.( المستدرکات على اعیان الشیعه ، سیدحسن امین، ج۱/57، دارالتعارف)
علمای شهید بنوعمار در مبارزات ضد صلیبی
از دولتهای شیعی سرزمین شام در سده پنجم، دولت بنوعمار بود. این حکومت از حکومتهای پویا و تمدن ساز و سازنده در تاریخ اسلام به شمار می رفت. بنوعمار چونان بنوحمدان، هم در عرصه علم و دانش جلودار بودند و هم در حوزه سازندگی و جهاد با صلیبیان. امین الدوله از کارگزاران بنوعمار، در طرابلس دار العلمی را تأسیس کرد و در این مرکز علمی بیش از صد هزار کتاب نفیس گرد آورد. افزون بر آن مدرسه ای به نام دار الحکمه در کنار آن تأسیس کرد و اساتیدی را برای آموزش و پژوهش آماده ساخت . طلاب علوم دینی، از هر سو برای استفاده از این کانون دانش به طرابلس کوچ می کردند.
از متولیان دار العلم طرابلس، دانشمند برجسته ، قاضی ابوالفضل اسعد بود. ابن ابی طی درباره اش نوشته است:
«اسعد بن احمد بن أبی روح عقدت له حلقة الاقراء وانفرد بالشام والطرابلس وفلسطین بعد ابن البراج؛ برای اسعد بن احمد، حلقه قراءت و نقل حدیث برپا شد و پس از ابن براج در شام و طرابلس و فلسطین، تنها فرد ممتاز بود.»( لسان المیزان، ابن حجر، ج۱/593، تحقیق مرعشی، داراحیاء تراث العربی) به هنگام هجوم صلیبیان به طرابلس، آل عمار با همه وجود به مقابله با مهاجمان برخاستند. و سرزمین شام، سالها عرصه جنگ و جهاد بود؛ ولی این خاندان غیور در نهایت در برابر هجوم دشمنان تنها ماندند و فریادخواهی آنان از مسلمانان سرزمینهای مجاور به جایی نرسید. صلیبیان وارد طرابلس شدند، کشتند و غارت کردند. قاضی اسعد بن ابی روح در طول این سالها، در کنار رزمندگان و مدافعان شهر بود.
ابن ابی طی گفته است :
«اسعد، در جریان حمله صلیبیان به صیدا کشته شد؛ چه او پیش از آن به صیدا رفته بود در آن جا کتابخانه ای افزون بر چهار هزار جلد گرد آورده بود.»(همان)
گفته شده وی، در سقوط طرابلس به شهادت رسیده و به گزارشی: ابن ابی روح به دمشق منتقل شده و در سال ۵۲۰ از دنیا رفته است.( تاریخ الاسلام، ذهبی، ج11/ ۳۳۰، ۳۳۱، تحقیق عداد معروف)
شهادت قاضی ابن خشاب
از علمای برجسته دیگری که در این دوره به دست صلیبیان به شهادت رسید، قاضی ابوالفضل ابن خشاب بود. وی دانشمندی بود ذی نفوذ و در حلب به عنوان قاضی و دادستان شهر از قدرت مذهبی و معنوی فراوانی برخوردار بود. در هجوم صلیبیان به حلب، فرماندهی نیروهای رزمی آن شهر را به عهده داشت. به هنگام در خطر گرفتن حلب و حوالی آن توسط دشمن، او نخستین مبارزی بود که لباس رزم می پوشید و افراد را برای دفاع از شهر بسیج می کرد.
او در دفاع از سرزمین شام، خواستار آن بود که سران مسلمان در برابر مهاجمان موضعی استوار و هماهنگ برگزینند. از این روی، در هنگامه های خطر، علما و قضات شهر را برای هماهنگی و دادخواهی به شهرهای مسلمان نشین دیگر نواحی می فرستاد .
در هجوم سال ۵۱۳ صلیبیان ، شام و حلب و بیت المقدس در خطر هجوم وسقوط قرار گرفت. ابن خشاب بر آن شد برای مقابله با صلیبیان از خلیفه بغداد کمک بگیرد. از این روی، با نقیب و نماینده سادات هاشمی و عده ای از اهالی حلب، به بغداد رفت. این هیأت سیاسی از مصیبتهایی که از رفتار فرنگیان دامنگیر اسلام شده بود و از قتل و اسارت نوامیس مسلمانان گزارشهای جگرسوزی به مردم بغداد و خلیفه ارائه دادند. خلیفه بغداد و کارگزاران دستگاه خلافت، وعده دادند به آنان کمک کنند.( جنگهای صلیبی، ابن معلوف، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی/۱۳۸)
سرانجام، ابن خشاب با سازماندهی مردم حلب هجومی کارساز و سرنوشت ساز به مهاجمان فرهنگی آغاز کرد. مسلمانان در گروه های کوچک تقسیم شدند. در حالی که سوار بر مادیان بود، نیزه در دست رزمندگان را به نبرد تشویق می کرد. رزمندگان مسلمان، از همه سو به حمله پرداختند و بر دشمن صلیبی پیروز شدند و غنائم جنگی فراوانی نصیب اردوگاه مسلمانان گردید.( حلب والتشیع، شیخ ابراهیم، نصرالله / ۱۱۲، مؤسسة الوفاء، نقل از زبده الحلب، ج2/214)
مردم حلب پیروزی خود را جشن گرفتند و به شکرانه آن به درگاه خداوند قربانیها کردند. ابن خشاب با درایت و تیزهوشی خود نه تنها حلب را از اشغال متجاوزان مصون نگه داشت که راه جهاد اسلامی با مهاجمان صلیبی را هموار کرد.( جنگهای صلیبی /۱۳۸)
در هجوم سنگین سال ۵۱۸ ق. صلیبیان به حلب و قدس نیز ابن خشاب برای دفاع از سرزمین های اسلامی به مجاهدت پرداخت.( حلب و التشیع/۱۱۳)
این عالم مجاهد، سرانجام با شهادت مزد مجاهدتهای خود را دریافت کرد(همان /۱۲۹) روزی پس از نماز در مسجد حلب، مردی در لباس صوفیان او را ناجوانمردانه از پای درآورد.
گرچه برخی کشتن او را به باطنیان نسبت دادند، ولی مجاهدتهای بی گیر او در برابر صلیبیان گواه آن است که وی به دست یکی از مزدوران داخلی صلیبی به شهادت رسیده است.
عالمان دیگری نیز در نبرد با صلیبیان در این سرزمین به شهادت رسیدند. از جمله ابویعلی بن خشاب، به سال ۵۲۸ به دست صلیبیان به شهادت رسید.(همان)
تعامل عاطفی عالمان دین-قسمت اول
تعامل عاطفی عالمان دین-قسمت دوم
تعامل عاطفی عالمان دین-قسمت سوم
تعامل عاطفی عالمان دین-قسمت چهارم
تعامل عاطفی عالمان دین-قسمت پنجم
تعامل عاطفی عالمان دین-قسمت ششم
تعامل عاطفی عالمان دین-قسمت هفتم
تعامل عاطفی عالمان دین- قسمت هشتم