شیعه امامیه با اعتقاد کامل به صحت مذهب خود که مذهب اهل بیت پیغمبر است سنیها را به تمام معنا مسلمان دانسته واحکام اسلام را بر آنان جاری میداند و هرکس از مغرضین و زورگویان اجنبی غیر این را به آنان نسبت بدهد دروغ است و کتب فقهی ما گواه صادق بر این ادعاست.
حجت الاسلام جوادی غزنوی
چارچوب و راهکارهای عملی و استراتژیک رسیدن به یک وحدت پایدار و تفاهم سراسری و همگانی در جهان اسلام و در بین امت چییست؟ سوال اساسی و بنیادینی است که در اندیشه های سیاسی صلح جویانه و وحدت طلبانهی منادی وپرچم دار آشتی وصلح ووحدت، آیت الله محسنی، به آسانی وروشنی قابل رهیافت و پیگیری است و ما آنرا جستجو کرده فهرست وار تقدیم میکنیم و از ذکر و آوردن جزئیات و مسائل ریزتر تقریب پرهیز می کنیم.
1-جلوگیری از حمله به مقدسات: علمای روشنفکر شیعه باید عوام شیعه را به طوری از این کار نهی کنند که علمای سنی را به اخلاص نیت خود قانع سازند. به نظر نگارنده، مرجعیت روحانی وعلمی ومذهبی ما در عصر حاضر وظیفه دارد به اتفاق آراء حکم به تحریم سب خلفا ثلاثه را صادر کنند تا نگذارند فاصله ی شیعه و سنی رو به توسعه برود، بلکه در تقریب این دو گروه کوشا باشند.[1]شیعیان نباید به خلفای راشدین بد گویی کنند که یکی از آثار این بدگویی رواج کینه وعداوت بین مسلمین است و مداخله ی بیگانگان؛ بنده دشنام دادن به خلفای راشدین را در اینجا برای همه ی شیعیان حرام اعلان میکنم و در این حکم من تنها نیستم و بسیاری از دانشمندان شیعه آنرا قبول دارند.[2]
2-شک زدایی و ایجاد اطمینان: من میخواهم به برادران سنی خود بگویم خدا شاهد است در کتاب فقه ما از اول فقه تا آخر فقه لعن بر کسی نیامده است. این حرف هایی که می گویند شیعه خلفا را لعن میکنند دروغ است. کتاب های شیعه معلوم است. آن کتاب هایی که فقه شیعه را می نویسند و مردم شیعه را جهت میدهند، حلال و حرامشان را بیان میکند، بنام توضیح المسائل، شما بخرید از اول تا آخرشان را بخوانید. آیا حتی در یک جا هم بی احترامی نسبت به خلفا شده است؟ قطعا نیست. وجود یک روایت، ده روایت در یک مذهب دلیل این نیست که اهل آن به آن اعتقاد دارند. خبر واحد از شرایطش این است که سندش صحیح باشد، معارض با قران ومخالف با عقل نباشد، با روایت دیگر هم معارض نباشد. این است که یک نویسنده ای اگر چیزی مینویسد، او از طرف مذهب نیست، او ازطرف خودش است، به دهانش بزنید.[3]
لعن در تمام کتب فقهی شیعه به استثنای کتب لعانی که داریم، در حق کسی وارد نشد. من ندیدم که لعن از مستحبات شیعه باشد. این شما واین توضیح المسائل ها. زیارت عاشورا سند ندارد، ما که نمیتوانیم چون فلان زیارت مشهور شده و مقدس ها می خوانند بیاییم آنرا جزو آیات قرآن یا احادیث مسلم به شمار بیاوریم. اهل تحقیق میگویند که این لعن های مذکور در زیارت عاشورا در دوره صفویه زیاد شده، در مصباح صغیر شیخ طوسی وجود ندارد. در کامل الزیاراتی که مرحوم امینی آنرا تصحیح کرده وجود ندارد، دقت کنید.[4]
3-اقدام عملی: نگارنده این موضوع را مفصلا در کتاب دیگر خود ذکر کرده ام وگفته ام که بد گویی به خلفای راشدین شرعا حرام وگوینده ی آن مستحق تعزیر و تادیب است ومسلمانان باید اهل بیت و اصحاب خاتم النبیین را احترام کنند.[5]
4-التزام عملی ومسلمان دانستن یکدیگر بر اساس مبنا: هر کس به خدا و پیغمبر ختمی مرتبت اسلام اقرار کند و ضرورت دین اسلام را مانند وجوب نمازهای پنج گانه و روزه ی ماه رمضان و زکات و امثال آن؛ از احکامی که مود اتفاق همه ی مسلمانان است، انکار نکند او در مذهب شیعه مسلمان است، خواه به امامت دوازده گانه معتقد باشد، مانند شیعه ی امامیه وخواه نباشد مانند اهل سنت و زیدیه. بنابراین اعتقاد به امامت شرط مسلمان بودن نیست بلکه شرط تشیع است. شیعه اهل سنت را مسلمان میداند و برادران دینی و بر این اساس فروعات زیر را مترتب وملتزم میشود:
1)بدن اهل سنت پاک است. 2)ذبیحهی اهل سنت حلال است. 3)مال وجان اهل سنت محترم است و ضرر رساندن به آن حرام و موجب ضمان است. 4)تزویج زن شیعه به مرد سنی و تزویج زن سنی به مرد شیعه صحیح است. 5)میراث بُرده میتواند. 6)واگر شیعه ی امامی سنی و یا شیعه ی غیر امامی را عمدا بکشد یک مسلمان را کشته و باید قصاص شود.[6]
ولایت شرط قبولی عمل است و نه شرط صحت عمل. یکی از اشخاصی که میگفت شرط قبولی عمل است مرحوم آیت الله بروجردی بود. همین روزه ای که ما شیعه ها میگیریم آنها هم میگیرند؛ آیا روزه آنان صحیح است یا باطل؟ هیچ دلیل قوی تا کنون پیدا نشده است بر اینکه عمل مخالفان مذهب ما باطل باشد، در این خصوص دلیلی در فقه وجود ندارد. بلکه از بعضی تعلیلاتی که درباره عدم اعاده ی اعمال مستبصره آمده، استفاده می شود که عمل آنان صحیح است. ما نمی توانیم کفر را به مذاهب اسلامی نسبت دهیم و بگوییم فقط ما مسلمانیم.[7]
5-التزام عملی اهل سنت: عین نظری که شیعه به سنیان داشت، مذهب اهل سنت به شیعیان هم همان نظر را دارد، و چیزی که مانع از حکم به مسلمان بودن به تمام معنای آن باشد در فقه آنان وجود ندارد. امامت در نظر اهل سنت از جمله ی فروع است که مخالف در آن تکفیر نمی شود. بنابراین اگر شیعه خلافت را برای امامان دوازده گانه خود قائلاند به هرحال معذورند.[8]مگر نه این است که مخالفت در فروع و فرعیات موجب فسق نمی گردد تا چه رسد به کفر؟ وحتی مخالفت در فروع منافات با عدالت ندارد.[9]
هر که پیرو یکی از مذاهب اسلام باشد، مسلمان است. مذاهب اسلامی عبارتند از چهار مذهب اهل سنت: حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی و مذهب جعفری، زیدی، اباضی و ظاهریه. پیروان هریک از این مذاهب مسلمان اند و تکفیرش جایز نیست و خون و آبرو و مالش حرمت دارد. همه این فرقه ها اتفاق دارند بر ارکان پنج گانهی اسلام: شهادتین، نماز، زکات، روزه و حج بیت الله. واختلاف در مسائل فروع است نه در مقولات اصول دین. اختلاف در فروع برای امت رحمت است. خداوند پاک فرموده است: *انما المومنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم و اتقوا الله لعلکم ترحمون*حجرات 10.[10]عبد الکریم شهرستانی در مقدمه ملل ونحل می گوید: اگر ثابت شود که علی گفته ما قبول میکنیم چون پیغمبر گفته است: علی مع الحق والحق مع علی. این قضیه را ابن ابی الحدید هم می گوید.[11]
6-شکستن حصر مذاهب: از امام ابوحنیفه هیچ روایتی نرسیده است که نظریات فقهی و استنباطات اجتهادی او را به زور وجبر بر همه مسلمانان تطبیق کنند و آنان را از هرنوع نظر و اجتهاد جلوگیری نمایند. واین موضوع در نظر دانشمندان عالی رتبه احناف مسلّم و محرز است. ونیز شیخ شلتوت رئیس اسبق جامعه الازهر در مصر طی یک فتوای تاریخی خود از جانب اهل سنت اعلام داشت که مذهب جعفری همانند سایر مذاهب اهل سنت شرعی بوده وعمل به آن مبرءالذمهی هر مسلمان است. مسلمانان میتوانند از مذاهب خود به آن مذهب عدول نمایند. اسلام بر هیچ کس ازپیروان خود واجب نکرده که در احکام عملی از مذهب معین پیروی کنند. مذهب جعفری، مشهور به مذهب شیعه اثنی عشری از جملهی مذاهبی است که مانند مذاهب اهل سنت شرعا میتوان از آن تقلید کرد و در این باب فرقی میان عبادات و معاملات نیست. [12]
7-صحت عمل هر مسلمان: بالاخره شیعه امامیه با اعتقاد کامل به صحت مذهب خود که مذهب اهل بیت پیغمبر است سنیها را به تمام معنا مسلمان دانسته واحکام اسلام را بر آنان جاری میداند و هرکس از مغرضین و زورگویان اجنبی غیر این را به آنان نسبت بدهد دروغ است و کتب فقهی ما گواه صادق بر این ادعاست. یک نویسنده دروغگو نوشته بودکه شیعه ازدواج زنان شوهردار اهل سنت را جایز میداند! چون عقد نکاح اهل سنت در نظر شیعه باطل است! سبحانک هذا بهتان عظیم.[13] من همراه با مشهورین امامیه، صحیح میدانم اسلام سایر مذاهب اسلامی و اسلام هر کسی را که معتقد به خدای تعالی و وحدانیت و قدم آن باشد و غیر خدا را نپرستد و به نبوت محمد بن عبدالله(ص) و روز قیامت ایمان داشته باشد و ضروری را از ضروریات دین انکار نکند تا تکذیب پیغمبرلازم بیابد. آنچه را که بعضی از علمای متقدم و محدث ما ذکر کرده اند از تکفیر مخالفین، به قول مطلق صحیح نمی باشد. ان هذه امتکم امة واحده و انا ربکم فاعبدون/انبیاء.92.[14]
8-مومن و برادر ایمانی دانستن یکدیگر: ایذاء و رنجانیدن مومن حرام است *والذین یؤذون المومنین و المومنات/احزاب 59. امام صادق نیزدر حدیث قدسی معتبر از خدوند روایت میکند که: «فرمان جنگ با من داده است کسی که بنده مومن من را اذیت نماید؛ لَیاذن بحرب منی من آذی عبدی المومن/وسائل الشیعه ج 18،ص 587.» مراد از مومن در آیه، ولو به حکم اصالت الاطلاق؛ مطلق کسی است که حکم به اسلام وایمان آن شده است(من حکم باسلامه)، هرچند امامی نباشد، به دلیل اینکه این فهم معهود متعارف است از لفظ مومن در زمان وحی. بنابراین آنچه را که جمعی از اعاظم گفته اند در جهت تخصیص آیه به وسیله روایت، حجت بر علیه اطلاق کتاب عزیز نمی تواند باشد، به علت عدم تنافی بین آیه و روایت.[15]
"ولا تقولوا لمن القی الیکم السلام لست مومنا" آیه دلالت میکند بر منع تکفیر هر کسی که اظهار اسلام نماید، ولو با گفتن سلام. مسلمانی و بلکه حتی اظهار اسلامیت هر فردی قابل قبول میباشد و باطن امر آن به خداوند تعالی واگذار میگردد.[16] تمام آیات قران مجید *یا ایها الذین آمنوا...* و *قد افلح المومنون...* و... تمام مذاهب اسلامی را شامل میشود. خطاب های *یا ایها الذین آمنوا...* مخصوص به شیعه نیست. در قرآن به همه مسلمانان خطاب شده است و ایمان به خدا و پیامبر مورد نظر است و همه مذاهب اسلامی را شامل میشود. بنابراین آنها مومن هستند ما هم مومن هستیم.[17]
9-اعتمادسازی و اطمینان از مشترکات: نزد اهل سنت قران کریم از زیادت و نقصان سالم است و معانی آن بر وفق قواعد لغت عربی فهمیده میشود. قرآن کلام خداست؛ همه ی آن حق است و مصدر اول برای عقاید مسلمانان و معاملاتشان. این موضوع مقبول شیعه هم است. به اضافه اینکه قرآن را مصدر اول معاملات و عبادت و اخلاق و همه امور زندگانی خود میدانند. فقط اختلاف نظردر یک کلمه است، که ما میگوییم قرآن حادث است. درباره عدم زیادتی در قران مجید بحمدلله هیچ اختلافی بین شیعه و سنی وجود ندارد. درباره کم شدن پاره ای ا ز آیات قرآن نظر مشهور علمای امامیه نیز منفی است و معتقدند قرآن مجید سالم باقی مانده است. *إنا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون*.
روایات باب تحریف قران کریم در کتب شیعه و سنی اگر وارد شده اند همه ضعیفند و مورد اعتبار و اعتنای دانشمندان بزرگ قرار نگرفته است. و بر سلامت قرآن از نقیصه تاکید کرده اند. به هرحال وقتی صیانت قرآن از زیاده، اجماعی باشد و نقیصهی آن مورد انکار مشهور دانشمندان طرفین باشد، چرا بدون مورد جار و جنجال به راه انداخته بهانه ای به دست کفار بدهیم؟ به نحوی محسوس ثابت میشود که قرآن شیعه و سنی یک ذره اختلافی ندارد و قرآن همه مسلمین یک قران است که معجزه خالدهی حضرت پیامبر ختمی مرتبت است.[18]
10-ایجاد تقریب مفهومی، علمی و عملی: اگر معنای تسنن و سنی گری متابعت سنت پیغمبر باشد که تمام شیعه ها سنی هستند و کسی که پیرو سنت آن حضرت نباشد کافر است! اگر معنای تشیع محبت ائمه عترت و پیروی آنها باشد، باید تمام سنی ها شیعه باشند، زیرا محبت علی و اولاد علی بر همه لازم است و جمعی از علمای اهل سنت بر وجوب آن اجماع کرده اند، پس شیعه سنی است و سنی شیعه.[19]
بنده در اوایل سال 1355شمسی کتابی به نام فوائد دین در زندگانی نوشته ام که در موسسه بیهقی در کابل قبل از طبع مورد بررسی قرار گرفت. در این کتاب روایات زیادی از طریق شیعه از امام محمد باقر و امام جعفر صادق نقل کرده بودم که یکی از ایرادهای موسسه بیهقی بر کتاب این بود که شما روایات نبوی را از امام باقر و امام صادق نقل کرده اید نه از خود حضرت پیغمبر. من در آن موقع متوجه شدم که چقدر بین روایات شیعه وسنی نزدیکی وجود دارد، که علاوه بر معنا حتی در الفاظ هم باهم متحد هستند. بالاخره ائمه ی اهل بیت هر چه گفته اند از سنت رسول اکرم گفته اند. ودر این مورد امام صادق فرموده است که ما اهل رأی نیستیم، هر چه میگوییم ا ز پدران خود و از رسول خدا میگوییم که ایشان از خداوند نقل فرموده اند. سند این روایت معتبر است. من باز بر لوزم تدوین فقه مقارن وحدیث مقارن تاکید میکنم که پایه ی اساسی اتحاد نظر شیعه وسنی می باشد.[20]
11-تقیه ی مدارا و مصلحت: تقیه از اصول قرآن است و مربوط به شیعه نیست. علمای اهل سنت هم تقیه را قبول دارند و موضوعش احتمال ضرر و خوف است. ولی در فقه شیعه یک قسم دیگری از تقیه وجود دارد وآن تقیه ی مجامله ای و تقیه مدارا است. موضوع این تقیه ضرر نیست، این تقیه ایست که باید اخوت اسلامی حفظ بشود و مدارا، مجامله، انس و محبت بین مسلمانان پیدا شود. این حدیث سندش معتبر است، امام میفرمایند: من صلی معهم فی صف الاول کان کمن صلی مع رسول الله فی الصف الاول/الکافی ج3،ص380.[21]
مبانی دیانت و اسلامیت در منابع فریقین
الف:روایات شیعه:
1- عن سفیان بن السمط عن ابی عبد الله، جعفر بن محمد الصادق فی حدیث قال: الاسلام هو الظاهر الذی علیه الناس شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة و حج البیت و صیام شهر الرمضان فهذا الاسلام /وسائل الشیعه.[22]
2- عن حمران عن ابی جعفر الباقر فی حدیث الاسلام والایمان قال: الاسلام ماظهر من قول او فعل؛ وهم الذی علیه جماعة الناس من الفرق کلها و به حقنت الدماء و علیه جرت المواریث و جاز النکاح و اجتمعوا علی الصلاة و الزکاة والصوم و الحج فخرجوا بذلک من الکفر و اضیفوا الی الایمان/معجم الاحادیث المعتبره.[23]
توضیح:روایات وارده از طریق شیعه که دلالت دارند بر اعتبار ولایت در اسلامیت، حمل میشوند بر اسلام به معنای خاص آن، و فقط منکر ضروری از ضروریات دین اسلام کافر است.[24]
ب:روایات اهل سنت:
1- عن ابی عمر، عن رسول الله قال: بنی الاسلام علی خمس؛ شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة و الحج و صوم الرمضان /کتاب الایمان بخاری ومسلم.[25]
توضیح: نووی در حاشیه کتاب الایمان مسلم گفته است مذهب اهل سنت هیچ کس از اهل قبله و غیر اهل سنت را تکفیر نمیکند و از ابن حجر در صواعقش بر میاید که فقط منکر ضروری از ضروریات دین اسلام کافر است.[26]
ج: قدر جامع و مشترک اسلام و ایمان
یک: وجود خدای وحده لاشریک له.
دو: رسالت نبی اعظم ما محمد(ص).
سه: نبوت جمیع انبیاء.
چهار: قرآن مجید.
پنج: کتب منزِل گذشته برای انبیاء.
شش: روز قیامت وآخرت.
هفت: ملائکه.
هشت: ما انزل الله برای مسلمین وانبیای سابق.[27]
12-ایجاد طرح های کلان سیاسی در جهان اسلام: مانند موارد ذیل
1)اسلامی شدن حکومت های موجود در کشور های اسلامی
2)تاسیس جماهیر متحد اسلامی
3)اتحاد اسلامی
4)آگاهی دادن مردم مسلمان
5)مبارزه علیه ناسیونالیزم، ملی گرایی، نژاد پرستی، وطن گرایی، قوم گرایی وتثبیت انترناسیونالیزم اسلامی
6)حکومت واحد جهانی اسلام[28]
7)ثروت های سرزمین های اسلامی حق همه ی مسلمانان است که به طور عادلانه باید توزیع شود. بلی چاه های نفت و معادن بزرگ جهان اسلام متعلق به همهی مسلمانان جهان است نه بعضی از کشورها.[29]
8)وحدت اسلامی، مردم سالاری اسلامی، امت اسلامی، جهان شمولی اسلامی، آزادی و عدالت اجتماعی، حقوق و دیدگاه های اسلامی، باید جایگزین گفتمان سیاست خارجی دولت هایی گردد که ادعای هویت اسلامی را دارند و ارزش های فرهنگی واجتماعی ودین خود را گرامی میشمارند.[30]
منبع: کتاب اندیشه های کلامی، فقهی وسیاسی آیت الله محسنی- نوشته جواد غزنوی
تقریب در اندیشه آیت الله محسنی-بخش دوم
[1] حجت،ص374
[2] تقریب ،ص47
[3] فجر امید،ش23،ص21،19
[4] تقریب،ص80
[5] خواست های شیعیان،ص42
[6] تصویر،ص155،57وحجت،ص167
[7] تقریب،ص64، 22
[8] تصویر،ص155،157
[9] صراط الحق،ج3،ص210
[10] تحقق اتحاد اسلامی،ص10،14
[11] تقریب،ص74
[12] خواست های شیعیان،ص15، 20
[13]حجت،ص167 تصویر،ص155، 157
[14] مشرعة البحار،ج2،ص95
[15] حدود الشریعه،ج1،ص34، 16
[16] همان
[17] تقریب،ص24،64
[18] همبستگی اسلامی،ص56،10،13
[19] فوائد دین در زندگانی،ص102
[20] تقریب،ص46
[21] تقریب،ص20و21
[22] عدالت الصحابه،ص3، 5
[23] همان
[24] همان
[25] همان
[26] همان
[27] حدود الشریعه،ج2،ص91،دفتر
[28] تصویر،ص204و205 ونظریات،ص66
[29] تقریب مذاهب،34
[30] جهانی شدن،ص103،109