در حال بارگذاری ...

قرآن کریم برای دستیابی به وحدت وبرای اینکه این پیام جهانی شود، مبانی و اوامر متعددی را ارئه می دهد. این اوامر با واقعیت بشریت ساختمان روحانی و مادی آن و مسیرآن که به جهان دیگر منتهی میشده کاملا هماهنگ هستند.این مبانی را میتوان باتوجه و دقت به موضوعات مهم که در قرآن مجید بحث شده مشاهده نمود.

آیت الله سید محمد باقر حکیم

با پی بردن به مفهوم وحدتی که بخاطر الله باشد و به معنی محبت و علاقه به الله و پیامبر و مومنان است، در می یابیم که این وحدت باید بر اساس ویژه ای بوجود آید که مبین حبل الله، صراط مستقیم و نظام الهی باشد که خداوند می خواهد بشریت از آن پیروی کند قرآن کریم برای دستیابی به وحدت وبرای اینکه این پیام جهانی شود، مبانی و اوامر متعددی را ارئه می دهد. این اوامر با واقعیت بشریت ساختمان روحانی و مادی آن و مسیرآن که به جهان دیگر منتهی میشده کاملا هماهنگ هستند. این مبانی را میتوان باتوجه و دقت به موضوعات مهم که در قرآن مجید بحث شده مشاهده نمود، چه آن موضوعاتی که پیروان سایر مذاهب وکتب مقدس را مخاطب قرارداده و به آنها می گوید این مبانی را تصدیق کنند، و چه آن موضوعاتی که در توصیف ایمان واقعی مطرح شده اند. بنابراین غفلت و بی اعتنایی نسبت به این مبانی به معنی غفلت و بی اعتنایی به دین الله است و یا در موضوعاتی که قرآن مجید شایسته میداند بر سر آن بحث یا مبارزه صورت گیرد و اینکه در امر وحدت یا راههای رسیدن به وحدت هیچ سازشکاری جایز نیست. از مبانی وحدت به ذکر اصول زیر میپردازیم.

الف-توحید(یکتا پرستی):

قرآن مجید توحید را به عنوان مهمترین مبنا و اساس وحدت ذکر فرموده است و هرگونه شائبه ای از شرک و همکاری با مشرکین را محکوم کرده است. مناسبت نزول سوره توبه(برائت) و اعلان آن در بزرگترین روز حج به مردم در رابطه با برائت مشرکین، معروف است.

سوره توبه(برائت:آیات1-3)

"بَرَاءَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ (1) فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللَّهِ ۙ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِی الْکَافِرِینَ (2) وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ ۙ وَرَسُولُهُ ۚ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ ۖ وَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللَّهِ ۗ وَبَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ (3)"

"از این پس خدا و رسولش از عهد مشرکانی که با شما مسلمین عهد بسته و شکستند بیزاری جست (مرا آن طایفه از مشرکان مکه اند که با رسول خدا پیمان بستند که با هم عهد آن اسلام خصومت نکنند آنگاه بیاری بنوبکر با بنو خزاعه که هم پیمان پیغمبر بودند دشمنی نموده و بسیار قتل و غارت کردند. رسول خبر از نقض عهد آنان یافت و سوره برائت نازل شد. و توسط علی (ع) با این سوره اسلام فرمود که از این پس میان پیغمبر و مشرکان عهد شکن عهد نخواهد بود پس به شما مشرکان تا چهار ماه دیگر مهلت داده میشود که در زمین(مکه) گردش و آسایش کنید و(چون از ماه مهلت بگذرد) بدانید که شما بر قدرت خدا غالب نخواهید شد (بلکه زبون و مغلوب امر خدا و رسول شوید) و همانا خدا کافران را خوار و ذلیل خواهد کرد. و در بزرگترین روز حج(روز عرضه یا روز عید که در مکه جمع اند یا در آنروز که مومنان و مشرکان همه به مکه حاضرند) خدا و رسولش به مردم اعلام میدارند که بعد از این از عهد مشرکین خدا و رسول بیزارند پس هرگاه شما مشرکان  از شرک توبه کرده (به اسلام  گرویدید) برایتان در دنیا و عقبی بسی بهتر خواهد بود و اگر رو بگردانید که شما بر قدرت خدا غالب نیائید (بلکه در مقابل قدرت خدا و رسوا عاجز و ناتوان خواهید بود (و) چنانچه ایمان نیاوردند، مژده عذاب دردناک (عذاب شمشیر در دنیا و آتش دوزخ در آخرت) به آن کافران برسان".

بنابراین حتی آنهایی را که با مسلمانان متحد هستند نباید با مسلمین در یک سطح دانست، و قرار داد با آنها صرفا در یک مرحله سیاسی موقت است.

در این رابطه باید از داستان حضرت ابراهیم(ع) و پیروانش را که قرآن مجید در سوره ممتحنه بیان نموده پیروی نمود:

سوره ممتحنه :آیه4

"قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ "

"برای شما مومنان بسیار پسندیده و نیکوست که با ابراهیم و اصحابش اقتدا کنید، که آنها بقوم مشرک(صرزح) گفتند ما از شما و بتهای شما که بجای خدا می پرستید، بکلی بیزاریم، ما مخالف و منکر شمائیم و همیشه میان ما و شما کینه و دشمنی خواهد بود تا وقتیکه تنها به خدای یگانه ایمان آورید".

در قرآن مجید، آیات متعدد دیگری وجود دارند که درآن ماجرای زندگی پیامبران نقل شده تا این عامل اصلی یعنی توحید در وحدت و در دعوت آنان به پرستش خدای یکتا آشکار گردد. در سوره اعراف، در داستان حضرت نوح (ع) وحضرت شعیب (ع) هم این پیامبران این دعوت را تکرار می کردند:

الله را بپرستید، بغیر از او خدایی وجود ندارد.

بنابراین از این لحاظ در امر وحدت به هیچ وجه سازشکاری امکان ندارد، زیرا شرک گناهی کبیره است که هیچگاه نمیتواند بخشیده شود و سبب پیدایش یک مانع روانی و یک تناقض اجتماعی و ظلم میشود که هرگز نمیتوان آن را ندیده گرفت.

ب-عمل صالح:

قرآن کریم بر عمل صالح تاکید فراوان دارد، عمل صالح موجب قرب به خداوند و جلب خشنودی اوست و همینطور موجب میشود که انسان به تکامل و تمدن برسد.

سوره العصر:

"وَالْعَصْرِ (1) إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ (2) إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ (3)"

قسم به عصر (نورانی رسول یا دوران ظهور  ولی عصر) که انسان همه در خسارت و یا زیانست مگر آنانکه بخدا ایمان آورده و نیکوکار شدند و به درستی و راستی و پایداری در دین یکدیگر را سفارش کردند (و بحفظ دین و اطاعت حق ترغیب و تشویق کردند) (رسول اکرم (ص)فرمود هر که سوره عصر را بسیار بخواند به مقام صبر رسد و با اهل حق به بهشت محشور گردد. (وحضرت صادق(ع) فرمود هر که بر این سوره مداومت کند در نماز نافله، روز قیامت با لبی خندان و رویی درخشان و دلی شادمان باشد تا به بهشت وارد شود).

تقریبا بیش از 60 آیه در قرآن مجید ارتباط ایمان به الله و عمل صالح را آشکار می کند. حاصل ایمان و عمل صالح این است که شخص در دنیای دیگر به بهشت رفته و از بهترین زندگانی برخوردار خواهد شد و همچنن در این دنیا هم بواسطه این دو عامل، یعنی ایمان و عمل صالح بشریت هدایت و رستگاری خواهد یافت.

سوره مائده:آیه9

"وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۙ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ".

"خدا به آنان که ایمان آورده و کار نیکو کردند وعده آمرزش و اجر عظیم فرموده  است".

سوره نور:آیه55

"وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَىٰ لَهُمْ..."

"خدا بکسانیکه از شما بندگان (بخدا وحجت عصر(ع ایمان آرد و نیکوکار گردد وعده فرموده که (در ظهور امام زمان) در زمین خلافت دهد(و بجای امم سالفه حکومت و اقتدار بخشد) چنانکه امم صالح پیغمبران سلف جانشین پیشینیان خود شدند و علاوه بر خلافت دین پسندیده آنان را (که اسلام واقعی است) بر همه ادیان تمکین و تسلط عطا کند".

سوره یونس:آیه9

"إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُم بِإِیمَانِهِمْ ۖ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ"

"آنانکه ایمان بخدا آورده و نیکوکار شدند خدا بسبب همان ایمان، آنها را به راه سعادت و طریق بهشت رهبری کند تا به نعمتهای ابدی بهشتی که نهرها از زیر درختانش جاری ست متنعم گردند".

قرآن کریم در جائیکه انسانها را به دو دسته مومنان و کافران تقسیم می کند، هم چنین دو دسته مصلحان و مفسدان را هم متمایز و متفاوت می شمرد:

سوره ص:آیه28

"أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ".

"آیا ما آنان را که بخدا ایمان آورده و به اعمال نیکو پرداختند مانند مردم(بی ایمان) مفسد در زمین قرار میدهیم؟ یا مردان باتقوا و خداترس را مانند فاسقان بدکار جزا خواهیم داد؟" (هرگز چنین نیست و مردم برای همین بازیچه ی دو روز دنیا و مرگ و فنا خلق نشده اند بلکه خلقت از روی حکمت و برای جهان ابدیست و درآنچه محققا بد و خوب یکسان نیستند) بلکه بدان دوزخی و خوبان بهشتی خواهند بود.

بنابراین عمل صالح آن نوع عمل و رفتار انسان در این دنیاست که در مسیر الله و تکامل انسان باشد عمل صالح چیزی است که ریشه اش در ذات و طبیعت بشر است و بشر در زندگی به آن نیازمند و مایل است. شعور انسان، انسان را به سوی عمل صالح میخواند عمل صالح را نمیتوان نادیده گرفت و به آن بی اعتنایی کرد، زیرا بی اعتنایی به آن به معنی بی اعتنایی به همه امیدها و آرزوهای انسانی و به آینده بشریت است.

ج-عقیده به معاد (روز قیامت)

اعتقاد به معاد یک امر سیاسی در زندگی بشر است زیرا این اعتقاد نماینده بعد واقعی حیات بشر است. این اعتقاد سبب میشود که مفهوم زندگی را با همه انواع حالات و اوضاع آن یعنی خوشی، رنج، ناراحتی، رفاه، مشقت روزهای سخت و روزهای خوشی درک کنیم و این درک از آن درکی که از این زندگی محدود فانی میشود، کاملا متفاوت است.

در بسیاری از آیات قرآن کریم، مساله روز قیامت در رابطه با الله و عمل صالح ذکر شده است. در بعضی موارد، قرآن مجید، قیامت را در رابطه با ایمان به الله شرح داده است، بطوریکه مشخص میشود یکی از خصوصیات مومنین، ایمان به قیامت (روز رستاخیز یا معاد) است. در قرآن کریم، ایمان مفاهیم وسیعی در بر دارد. ازجمله؛ ایمان به الله، به پیامبران، به کتب آسمانی و به روز معاد.

بدین ترتیب مشاهده میکنیم که در امر اعتقاد به معاد هم مثل امر توحید، هیچ سازشکاری نمیتواند بشود و این یک امر اساسی و مرکزی است. بدون اعتقاد و تعهد به امر معاد وحدت میسر نیست. تصمیم گیری در مورد امر وحدت، تحت نفوذ این ایمان قرار دارد همانطور که قرآن مجید تشریح فرموده است:

سوره شوری:آیه15

"فَلِذَٰلِکَ فَادْعُ ۖ وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ ۖ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن کِتَابٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ ۖ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ ۖ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ ۖ اللَّهُ یَجْمَعُ بَیْنَنَا ۖ وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ (15)".

"بدین سبب ای رسول تو همه را به دین اسلام و کلمه توحید دعوت کن و چنانکه ماموری پایداری کن و پیرو هوای نفس مردم مباش و به امت بگو که من به کتابی که خدا فرستاده ایمان آورده ام و مامورم که میان شما به عدالت حکم کنم. خدای یگانه پروردگار همه ما و شماست و پاداش عمل ما بر ما و عمل شما بر شماست (و پس از تبلیغ رسالت) دیگر هیچ حجت و گفت وگویی بین ما و شما باقی نیست خدا (روز حزا برای حکم حق) میان ما جمع میکند و به سوی او همه باز میگردیم".

د:اطاعت از الله وتسلیم در برابر اوامر الله:

تنها راه حل و فصل اختلافات و رفع درگیریها همین است و در غیر این صورت یعنی اگر در برابر اوامر الله تسلیم نباشیم راه دیگری وجود ندارد جز اینکه برای قضاوت، به طاغوت (ظالم) مراجعه شود.

اطاعت از الله و تسلیم بودن دربرابر فرامین الله نشان دهنده کمال ایمان انسان است.

سوره نساء:آیه65

"فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا"

نه چنین است، قسم به خدای تو، که به حقیت اهل ایمان نمیشوند، مگر آنکه در خصومت و نزاعشان تنها تو را حاکم کنند و آنگاه به هرحکمی که (بسود وزیان آنها) کنی هیچگونه اعتراضی در دل نداشته و کاملا از دل و جان تسلیم فرمان تو باشند.

کلمه "اسلام" از "تسلیم" (اطاعت) مشتق شده است.

قرآن مجید این امر یعنی تسلیم بودن در مقابل امر خداوند را بعنوان تنها موضع بیان کرده و جز آن را نمی پذیرد.

سوره آل عمران:آیات 19و20

"إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ۗ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ ۗ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ (19) فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ ۗ وَقُل لِّلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْأُمِّیِّینَ أَأَسْلَمْتُمْ ۚ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوا ۖ وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ ۗ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ".

"همانا دین پسندیده نزد خدا آئین اسلام است و اهل کتاب درآن راه مخالفت نپیمودند مگر پس از آنکه بحقانیت آن آگاه شدند و این خلاف را از راه رشک وحسد در میان آوردند و هرکه به آیات خداوند کافر شود بترسد که محاسبه خدا زود خواهد بود، پس اگر برای مخالفت با دین حق به باطل احتجاج کنند بگو من خود و پیروانم را تسلیم امر خدا نموده ام و بگو به اهل کتاب و به امیان(آنها که دارای علم کتاب آسمانی نیستند) آیا چون حق پدیدار شود ایمان آرید؟ اگر ایمان آورند هدایت یافته اند و اگر از حق رویگردانند برتو چیزی جز تبلیغ دین خدا و اتمام حجت برآنها نیست و خداوند به حال بندگان بینا است".

در آیات دیگری بعد از اطاعت الله، اطاعت از حضرت رسول اکرم (ص) ذکر شده و بحث و جدال با پیامبر(ص) بر سر حل و فصل اختلافات ممنوع شمرده شده است.

ه-امر  به معروف و نهی از منکر:

امر به معروف و نهی از منکر یکی دیگر از امور اجتماعی است که از اهمیت اساسی برخوردار است و یکی از پایه های وحدت را تشکیل میدهد. بدون امر به معروف و نهی از منکر، وحدت از محتوای خود خالی میشود، زیرا آنهایی که برای وحدت کوشش میکنند، در جهت اهداف و مقاصد آن مسئولیتی به عهده نمی گیرند. مشاهده می کنیم که قرآن مجید نشان میدهد که این مساله(امر به معروف و نهی از منکر) که یکی از مبانی وحدت است، دارای اهمیت اجتماعی فراوان است. واز جمله درآیات 103و 104 آل عمران، بعد از امر بر چنگ زدن به ریسمان الهی و پس از روشن کردن نقش مهم وحدت از طریق نهی کردن تفرقه و ارائه نمونه هائی از زندگی سابقین، قرآن بر این مساله یعنی بر اهمیت امر به معروف و نهی از منکر تاکید می کند.

سوره آل عمران آیات103و104

"وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا ۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (103) وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ ۚ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ".

"وهمگی به رشته دین خدا چنگ زده و به راه های متفرق (مدعیان دین ساز) نروید به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا که شما با هم دشمن بودید خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و بلطف خداوند همه برادر دینی یکدیگر شدید در صورتیکه در پرتگاه آتش بودید خدا شما را نجات داد، آری بدین مرتبه وضوح و بدین پایه کمال خداوند آیاتش را برای راهنمایی شما بیان میکند باشد که به مقام سعادت هدایت شوید. و باید از شما مسلمانان برخی (که دانا و با تقوی ترند) خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و مردم را به نیکوکاری امر و از بدکاری نهی کنند و اینان که بحقیقت واسطه ی هدایت خلق هستند و در دو عالم در کمال فیروز بختی و رستگاری خواهند بود".

در آیه 109 از سوره آل عمران امت مسلمان بهترین امت ها معرفی شده و به این امر سفارش شده است:

"کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر وتومنون بالله".

"شما (مسلمانان حقیقی) نیکوترین امتی هستید که بر آن قیام کردند که (برای اصلاح بشر) مردم را به نیکوکاری وادار کنند و از بد کاری باز دارند و ایمان به خدا آورند".

بدین ترتیب به این حقیقت پی میبریم که یکی از مبانی اساسی وحدت، مساله پرداختن و رسیدگی به امور و مسائل امت و به عهده گرفتن مسئولیت امور سیاسی است. با بینش قرآنی به این واقعیت پی میبریم که با عدم دخالت سیاست، نمیتوان به وحدت رسید، زیرا دخالت در امور و مسائل سیاسی امر به معروف ونهی از منکر را به همراه دارد که برای بدست آوردن وحدت اجتماعی ضروری است و نباید در مورد آن هیچ سازگاری بشود.

سازگاری سبب ترک مسئولیت  اجتماعی میشود و باعث میشود که اهداف بزرگ انسان که میتوان از این راه به آن جامه ی عمل پوشانید از دست بروند.

و-مبارزه(جهاد)برای خاطر الله ومظلومان:

یکی از وظایف الهی وانسانی این است که انسان بخاطر الله و مظلومان و مستضعفان مباحثه، مجادله و مبارزه کند.

سوره حج:آیات39و40

"أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ (39) الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِم بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا ۗ وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ".

"رخصت (جنگ با دشمنان) به جنگ جویان اسلام داده شد، زیرا آنها از دشمن ستم کشیدند و خدا بر یاری آنها قادر است آن مومنانی که (به ظلم گفتار) به ناحق از خانه هاشان آواره شدند، جز آنکه می گفتند پروردگار ما خدای یکتاست (جرمی نداشتند) و اگر خدا رخصت جنگ ندهد و دفع شر بعضی مردم را به بعض دیگر نکند همانا صومعه ها و دیرها و مساجدی که در آن نماز و ذکر خدا بسیار میشود همه خراب و ویران میشود و هرکه خدا را یاری کند البته خدا او را یاری خواهد کرد که خداوند منتهای اقتدار و توانائیست".

سوره نساء:آیه58و59

"إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ ۚ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُم بِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا (58) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ ۖ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا".

"خدا به شما امر میکند که امانت را البته به صاحبانش باز دهید و چون حاکم بین مردم شوید به عدالت داوری کنید همانا خدا شما را نیز نیکو میدهد که خدا به هر چیز آگاه و بصیر است. ای اهل ایمان فرمان خدا و رسول وفرمانداران (از طرف خدا ورسول) را اطاعت کنید چون در چیزی گفت و گو و نزاع کردید به حکم خدا و رسول باز گردید، اگر بخدا و روز قیامت ایمان دارید این کار (رجوع به حکم خدا و رسول) برای شما از هرچه تصور کنید بهتر و خوش عاقبت تر خواهد بود".

قرآن مجید با مطرح کردن این واقعیت که اشخاصی که مهاجرت نکردند و به جماعت مسلمانان ملحق نشدند و با اینکه مومن بودند، از تعهد مسلمانان برخوردار نبودند، این مطلب را تائید میکند.

سوره انفال:آیه72

"وَالَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یُهَاجِرُوا مَا لَکُم مِّن وَلَایَتِهِم مِّن شَیْءٍ حَتَّىٰ یُهَاجِرُوا ۚ وَإِنِ اسْتَنصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُم مِّیثَاقٌ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ".

"وآنهائیکه ایمان آورده اند لیکن مهاجرت نکرده اند، هیچ شما دوستدار و طرفدار آنها نباشید تا وقتی که مهاجرت گزینند ولی اگر از شما (درکار دین وپیشرفت اسلام) مدد خواستند برشماست که آنها را یاری کنید. مگر آنکه با قومی که با شما عهد وپیمان بسته اند به خصومت برخیزند و (بدانید) که خدا به هرچه از بد و نیک میکنید آگاهست".

باید توجه داشت که امر مبارزه در اسلام(جهاد) را نمیتوان بخاطر وحدت مسلمانان یا جهت جلوگیری از اختلاف بین آنها موقوف کرد. مبارزه یک مسئولیت مذهبی و انسانی است. جهاد یکی از شرایط مومن واقعی است. در این مورد سازشکاری به خاطر وحدت، به اسلام، بشریت و تکامل انسان لطمه میزند و آن وحدتی که با سازشکاری و بی اعتنایی به امر جهاد بدست آید بخاطر الله نیست، بلکه به نفع ظالم است که بر مردم مسلط  شده است. بنابراین هر وقت دعوتی جهت وحدت اسلامی میشود، باید مبنای آن را بررسی کرد. این بهترین عامل پیشبرد اسلام است.

 

بخش اول؛ مقدمه و مفهوم

 




نظرات کاربران