انقلابی های عدالت خواه دردمند...که نه تنها مبارزه با تحجر را در دستور کار ندارند که...هم صدا با متحجرین شده اند و به صورت نانوشته، به منویات آنان عمل می کنند اینها سانسورچی های عملی رهبری اند. در حالیکه به تواتر از ایشان نقل می شود که مسئلهی اول ما در دنیای اسلام، «وحدت امت اسلامی» است
در ۱۴ فروردین ۱۳۴۶، یعنی 11 سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، رهبر معظم انقلاب به بهانه ای بازداشت می شوند. و بازجویی ها به ترجمه یک کتاب توسط ایشان ربط پیدا می کند؛ کتاب «آینده در قلمرو اسلام». این کتاب، نوشته سیدِ قطب، اندیشمند انقلابی مصری بود که وجوه ضداستعماری و سیاسی اسلام را برجسته نموده و با لحنی پرشور و پرمدعا، آرزوی برتری اسلام بر دیگر مرامها را تصویر میکند. در خاطرات ایشان همچنین موجود است که با شنیدن خبر فوت سید قطب در زندان، یک دل سیر اشک ریختم...!
آقا خودشان را شاگرد مکتب امام(ره) می دانند و تعابیر اخیرشان درباره امام (رحمة الله علیه) این است: "او یکی از معجزات دهر بود، او از آیات بزرگ الهی بود، آیتالله العظمای واقعی او بود"...و جالب است که می فرمایند: "اولین درسی که انقلاب اسلامی و نظام مبارک جمهوری اسلامی به ما داد، این بود که ما نگاهمان را از حصار و چهاردیواری ملت ایران منعطف کنیم به عرصهی وسیع امت اسلامی. امام بزرگوار ما به ما تعلیم کرد که نگاه ما باید به ساحت عظیم امت باشد". اما کسانی در مشهد به صراحت می گویند ما را چه به امت!!؟
ایشان چند سالی است که دغدغه انحراف از مکتب امام(ره) را به طور جدی مطرح نموده اند؛ و در تبیین مکتب امام، یک کلیدواژه مهم وجود دارد: اسلام ناب در برابر اسلام آمریکائی که رهبر معظم انقلاب تذکر می دهند "از خلط و اشتباه بین این دو اسلام، خود و دیگران را برحذر بدارند" و می فرمایند: "شعار اسلام ناب و اسلامی که نظام اسلامی بر پایهی آن به وجود آمد، این است که مسلمانان با وجود اختلافشان در عقاید و در مبانی مذهبی خود، باید اتّحاد کلمه داشته باشند؛ روی مواردِ اتّفاقی تکیه کنند و از جریحهدار کردن احساسات یکدیگر خودداری نمایند". حالا ببینید کسانی چقدر راحت در مشهد احساسات دیگران را جریحه دار می کنند و صدایی از مشهد بلند نمی شود!
انقلابی های عدالت خواه دردمند دلسوز برای محرومین و دلسوز برای دیانت مردم که نه تنها مبارزه با تحجر را در دستور کار ندارند که در بسیاری از مواضع، هم صدا با متحجرین شده اند و به صورت نانوشته، به منویات آنان عمل می کنند اینها سانسورچی های عملی رهبری اند.
در حالی که به تواتر از ایشان نقل می شود که "مسئلهی اول ما در دنیای اسلام، «وحدت امت اسلامی» است" و ایشان خودشان را به صراحت، تقریبی می دانند و می فرمایند که "امروز دنیای اسلام بیش از همیشه نیازمند وحدت و تقریب است"؛ کسانی به اسم اینکه مشهد شهر امام رضا علیه السلام است! مانع فعالیت های تقریبی می شوند..
رهبر معظم انقلاب به شخصیت تقریبی ای چون مرحوم آیت الله واعظ زاده خراسانی، صفات "روشن بینی" و "جامعیت" را نسبت می نماید؛ اما کسانی در مشهد پس از فوت ایشان نیز، شرکت در مراسم تدفین شان را نادرست می دانستند! و حتی از برگزاری مراسم بزرگداشت ایشان در مشهد، ابراز نارضایتی می کنند!
ایشان تنوع اقوام و سنت ها در کشور را یک فرصت می دانند و تصریح می کنند نگاه اسلامی به این مساله، برادری و اتحاد و همدلی و صمیمیت است؛ هر کسی که با این نگاه، مخالفت کند و شیوهی دیگری را انتخاب بکند، برخلاف سیاست نظام اسلامی رفتار کرده است. کسانی در مشهد می خواهند این را نادیده بگیرند و برایش تلاش های زیادی می کنند. و ابایی ندارند از اینکه بگویند کدام برادری؟! و بگویند مواظب باشید خدمات شما باعث خوشایند دیگران نشود!