تکفیر یک پدیدهی رو به فزونی است که در صورت عدم کنترل و مهار، امکان رشد مییابد. گسترش این پدیدهی خطرناک موجب وارد آمدن آسیبهایی بر فطرت انسانها، آیندهی جامعه و امت اسلامی میشود
* آیت الله احمد مبلغی
»اختلاف» همواره یکی از سیاستهای ثابت دشمنان جهان اسلام برای تضعیف قدرت کشورهای اسلامی بوده است. یکی از بزرگترین ثمرههای این سیاست، تأمین امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه است. رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با اعضای مجلس خبرگان رهبری به این مسأله اشاره کردند: «یکى از راهبردهاى اساسى دشمنان اسلام و بخصوص دشمنان نظام اسلامى در منطقه، راهبرد ایجاد اختلاف فرقهاى و مذهبى و مسئلهى شیعه و سنّى است؛ این را توجه داشته باشید.و دو دسته، عامل و مزدور دشمن در این زمینه شدند: یک دسته از سنّىها، یک دسته از شیعهها؛ یک دسته آن تکفیریهاى منحرفِ از حقیقت دین، یک دسته هم از کسانى که براى دشمن کار میکنند، زیر اسم شیعه و به نام شیعه«
وجوه تمایز تکفیر در عصر حاضر
امروزه بزرگترین عامل تهدیدکنندهی کیان امت و مذاهب اسلامی «تکفیر» است. تکفیر یک پدیدهی رو به فزونی است که در صورت عدم کنترل و مهار، امکان رشد مییابد. گسترش این پدیدهی خطرناک موجب وارد آمدن آسیبهایی بر فطرت انسانها، آیندهی جامعه و امت اسلامی میشود و به مرور ابعاد بیشتر و کوبندهتری پیدا میکند.
تکفیر مناسبات امت اسلامی را به هم میزند و امت بیمناسبات رو به زوال است. آنچه میتواند اجزای این امت را به همدیگر متصل کند و آنها را در کنار هم، در یک جو آرام، پر نشاط و پرعلاقه نسبت به هم و در ارتباط با هم قرار دهد مناسبات است. اگر این مناسبات به خاطر تکفیر از بین برود، رفتارهای ناهنجار تا سرحد کشت و کشتار جایگزین آن میشود.
تکفیر، اما پدیدهای نوظهور در تاریخ اسلام نیست، بلکه در دل تاریخ، در پارهای از مقاطع، به دلایل اجتماعی و فکری و زمینههای موجود روی داده است. بنابراین تکفیر ماهیتاً همانی است که در گذشته هم بوده؛ اما آنچه که تکفیر عصر حاضر را از گذشته متمایز میکند چهار خصوصیت است:
یک: ابعاد جهانی آن
دو: شبکهای شدن تکفیریها
سه: اقدام به کشتارهای نامتعارف و وحشیانه
چهار: مشوش و مشوه نمودن چهرهی اسلام رحمانی در اذهان مردم دنیا.
آسیبهای ناشی از عمل تکفیریها از مرزهای اسلام عبور میکند. تکفیر بر تن عمل زشت کشتن انسانها، لباس تقدس و دین را پوشانده و با این کار دست به نسلکشی میزند. این اقدامات همهچیز را بر باد فنا خواهد داد. امروز اگرچه سخن از مبارزه با تکفیریها گاه و بیگاه شنیده میشود، اما به نظر میرسد گامهای عملی و نظری قابل توجهی برای مقابله با آنها برداشته نشده است.
ابزارهای مقابله با تکفیر
عموم واکنشها به مسألهی تکفیر دوگونه است:
نخست برانگیخته شدن یک احساس تنفر در مردم است،
دوم آن است که عدهای میگویند تکفیر بد و حرام است،ولی این موضع آنان پایان ماجرا است؛ دیگر بحثی از تکفیر، ریشهها و مؤلفههای آن و راهکارهای مبارزه با آن نمیشود. ما باید به سمت پایان دادن، به تحریم کردن صرف اکتفا نکنیم و به سمت آغاز بحثهای جدی مبارزه با تکفیر حرکت کنیم.
اما برای مبارزه با تکفیر ابزارهایی لازم است. نخستین ابزار، آشنایی با شاخصها و ملاکهای تفکر و اقدامات تکفیری است.
ابزار دوم، شناختن مؤلفهها و عناصر تشکیلدهندهی تکفیر است. پس از بدست آوردن این دو ابزار باید با شناسایی زمینهها و بسترهای ایجاد و رشد تکفیر، به ارائهی راهحلهای مقابله با آن پرداخت. راهحلهایی که باید از مختصاتی مانند فراگیر بودن، مشارکت همهی مذاهب، اتفاق نظر همگان و ملتزم شدن به رعایت آنها بهرهمند باشد.
شاخصههای تکفیر
شاخصههای تکفیر عبارت است از اوصافی که اگر در جامعهای مشاهده شد بهراحتی و به سادگی میتوان از دیدن آن اوصاف پی برد به اینکه:
یک. تکفیر وجود دارد
دو. تکفیر در چه سطحی است؟
سه. عمق تکفیر چقدر است؟
چهار. مسیر و مقصد تکفیر کجاست؟
با این توضیح، شاخصههای تکفیر عبارتند از:
۱. خشونت عریان و دائمی
خشونت، آشکارترین مشخصهای است که یک تکفیری با آن شناخته میشود و در واقع تابلوی اوست. امام علی علیهالسلام دربارهی تکفیریهای زمان خود میفرمایند: «سیوفکم علی عواتقکم» یعنی شمشیرهایتان بر گردنهایتان آویخته شده است. محل قرارگیری شمشیر در نیام است، اما وقتی برود روی گردن، یعنی من میخواهم کسی را بکشم.
۲. آسیب زدن به افراد بیگناه و غیر دخیل در موضوع
خلط کردن افراد یک مجموعه و کشتن همگی آنها برخلاف آیهی شریفهی «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى» اسلام دقت دارد که اگر خطایی از پدر سر زد، گناه آن به پای پسر نوشته نشود. مشخصهی تکفیر آن است که نمیتواند اینگونه باشد. هر جا که یک تکفیری حضور داشته باشد، یک منطقه را به آتش میکشد. او نمیتواند اقدامات افراد را به دیگران سرایت ندهد.
۳. حرکت تصاعدی در تکفیر دیگران
آنها ابتدا دیگران را گمراه میخوانند، سپس آنها را تکفیر میکنند و در مرحلهی سوم آنها را بدون متمایز نمودن از یکدیگر میکشند و در این مسیر خود ابتدا از یک نفر یا یک جمعیت کم شروع میکنند و سپس دایرهی گمراهان و کافران را گسترش میدهند.
در فرد تکفیری تصاعد و افزایش نهادینه شده است؛ او همیشه دایرهی متدینان را تنگتر میکند. چنانکه امیرالمؤمنین علیهالسلام خطاب به تکفیریهای زمان خود فرمودند: اگر مخالفت با من از این روست که میپندارید من خطا کردهام و گمراه شدهام، پس چرا همه را از دم شمشیرهایی که بر شانه حمایل کردهاید، میگذرانید و کسی که گناه کرده با کسی که گناه نکرده درهم میآمیزید؟
۴. کشتن اهل اسلام
این مشخصه برای تکفیریها وجود دارد که میدان و محل کشتار را داخل امت مسلمان قرار میدهند و کشتن را متوجه مسلمانان میکنند. آنان عطشی سیرناشدنی در مسلمانکشی و برادرکشی دارند. در کتب اهلسنت روایتی است از قول پیامبر صلیاللهعلیهوآله در وصف خوارج که فرمودند: «یقتلون اهل الاسلام» آنان اهل اسلام را میکشند.
۵. فاصله گرفتن از دین
مستندات روایی این شاخص در کتب شیعه و اهلسنت آمده است. تعبیر دینی آن «مروق» به معنای عبور کردن از اسلام است: «یَمْرُقُونَ مِنَ الْإِسْلَامِ کَمَا یَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِیَّةِ» این فرمایش پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله است. یعنی مشخصهی فکری اینها آن است که در محدودهی اسلام باقی نمیمانند؛ چراکه حدود را علما مشخص میکنند و تکفیریها اصلاً کاری با علما ندارند.
تفکر تکفیری - بخش دوم