خداوند اراده کرده است که امت واحده تشکیل شود بطوری که تمام اقوامی که دین اسلام را پذیرفته اند را در زیر لوای خودش جمع کند حتی با وجود دوری محل زندگی و تفاوت زبان و رنگ ها...بنابراین این امت اهداف واحد دارد، پروردگار واحد و قرآنی واحد دارد
دکتر محمود حمدی زقزوق / رئیس دانشکده اصول دین در دانشگاه الازهر- قاهره
مترجم: علی اکبر هادی پور
و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا(حجرات/13)...پس همانا شما را اقوام و قبیله هایی قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید..
این آیه کریمه توجه همه مردم را به یک حقیقت ثابتی جلب می کند که بحثی در آن نیست و آن وحدت اصول انسانی است، سپس واضح می شود که خداوند اراده کرده است که فرزندان آدم را بصورت اقوام و ملل مختلفی قرار دهد(و لو شاء ربک لجعل الناس امه واحده و لا یزالون مختلفین الا من رحم ربک و لذلک خلقهم)(هود/118):( اگر پروردگارت می خواست مردم را بصورت یک امت واحد قرار می دهد ولی همچنان اختلاف دارند مگر آن کسی که پروردگارت به او رحم کند و برای همین امر نیز آن ها را خلق کرده است.)
ولی این اختلافی که یک حقیقت واقعی بدون تردید است، شایسته است یک محرکی برای مردم در جهت آشنایی و همگرایی قلوب باشد همانطور که آیه کریمه نیز فرمود «لتعارفوا» و این آشنایی، بایستی بر پایه احترام متقابل و فهم متقابل باشد و به همکاری مشترک در آن چیزی که خیر و صلاح همه درآن باشد، بیانجامد.
حال که وضعیت همه مردم اینگونه است و زبانها و رنگ ها و ادیان و تمدن ها، مختلف است، پس در درجه اول بایستی امت اسلامی این اختلافات را در نظر بگیرد و در اولویت هایش قرار دهد. زیرا خداوند اراده کرده است که امت واحده تشکیل شود بطوری که تمام اقوامی که دین اسلام را پذیرفته اند را در زیر لوای خودش جمع کند حتی با وجود دوری محل زندگی و تفاوت زبان و رنگ ها...بنابراین این امت اهداف واحد دارد، پروردگار واحد و قرآنی واحد دارد که هیچ یک از فرزندانش درآن اختلاف نکرده اند، قبله واحدی دارد که همه مسلمانان در نمازهایشان به سوی آن روی می کنند و ارواحشان در موسم حج به سوی آن خانه محترم الهی مشتاق می شود و جدای از اینها همگی در اصول ایمانی و ارکان اسلام و ضروریات دین متفق و هم نظر هستند.
ولی طبیعت امور اینگونه است که هر شخصی ذاتیات و شخصیت مستقلی دارد و مردم گاه از جهت ظاهری و گاه از جهت باطنی گوناگون اند. و از این روست که دیدگاه های آنها متفاوت می شود و مادامی که این اختلافات محدود به چهارچوب امور فرعی قابل اجتهاد شرعی باشد، ایرادی ندارد. ولی اینگونه اختلافات نباید دارای آثار منفی ای باشد که به قلوب مسلمانان سرایت کند که در این حالت همگرایی و انس بین آنها را ضایع می کند و در قلب هایشان کینه و خصومت ایجاد می کند و این اختلاف مایه شر می شود. و این آن چیزی است که پیامبر صلی الله علیه وآله به آن هشدار داد آن زمانی که فرمود: «لا تختلفوا فتختلف قلوبکم: اختلاف نکنید زیرا قلوبتان پراکنده و متفرق می شود» واز این جا دانسته می شود که شایسته است مسلمانان بر مسلمات و مشترکات اجتماع کنند و در مورد اختلافات یکدیگر را معذور بدانند.
و در حالی که اختلاف دیدگاه ها در امور فرعی امر جایزی در چهارچوب مبادی اجتهاد مشروع اسلامی باشد پس دیگر هیچ گونه توجیهی وجود ندارد که این اختلافات فرعی مانعی در راه تحقق وحدت امت اسلامی باشد. پس همانا امر شدیم که به ریسمان مستحکم الهی چنگ زنیم و از این که نیرو و تلاش خود را به هدر بدهیم نهی شده ایم زیرا این امر فقط به سود دشمنان اسلام است(و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم)(انفال 46)
و قطعا هیچ مسلمانی که در راه دینش اخلاص دارد، عنصری که به دشمنان دینش کمک کند را نمی پذیرد و از این رو شایسته است عقلای امت و علمای آن، اقدام به ایجاد صفوف واحد بکنند و تمام تلاششان را به صورت مستمر در راه از بین بردن موانعی که متعرض راه امت به سوی پیشرفت و ترقی و شکوفایی می شود، خرج کنند.
و از جمله این موانع ،آثار منفی اختلافات مذهبی بین شیعه و سنی است یا بین بعضی از طائفه هایی که در چهارچوب یکی از این دو مذهب قرار دارند. و حال وقت آن رسیده است که این نشانه های اختلاف تاریخی محو گردد و اسباب درگیری و جدایی بین طائفه های امت ازبین برود.
مقصود ما از وحدت، برتری یک مذهب بر مذهب دیگری یا پیروزی گروهی بر گروه دیگر نیست، بلکه قضیه، خیلی از این بزرگتر است، زیرا در صدر آن، مسئله اسلام به عنوان یک دین مطرح است و مسئله امت اسلامی مطرح است که در مورد آن رسول گرامی اسلام فرمودند: «مسلمانان یک روزی استثمارگرها چون گرسنه ای که بر غذا می تازد، بر شما حمله ور می شوند.»(سنن ابوداوود) که این واقعیتی در برابر چشمانمان در عالم امروز است. زیرا حقوق مسلمانان در مکان های مختلف به هدر رفته است و آبروهای آن ها هتک شده است و خون های آن ها شب و روز، از روی ظلم و دشمنی ریخته شده است و آنها از انجام هر کاری بجز محکوم کردن و ابزار انزجار، عاجز و ناتوانند.
بنابراین مسلمانان، امروزه بیشترین نیاز را از هر زمانی به وحدت صفوفشان و همراستایی تلاشهایشان و دفن اختلافاتشان در تمامی مجالات دارند، زیرا مساله آنها در این عصر، یک مساله سرنوشت ساز است که موجودیتشان حفظ بشوند یا نابود شوند.