روشنفکران به عنوان وجدان بیدار جامعه، دغدغهی مسائل عمومی مردم را دارند و در برابر فقر فرهنگ مدارا و روحیهی انحصارگرایی،مسئولیت اخلاقی دارند؛ نمیتوان لهیب تعصّب را در خرمن جان و ایمان مردم دید و نهیب و فریاد نزد!
جلیل بهرامی نیا
روشنفکران به عنوان وجدان بیدار جامعه، دغدغهی مسائل عمومی مردم را دارند و در برابر فقر فرهنگ مدارا و روحیهی انحصارگرایی، مسئولیت اخلاقی دارند؛ نمیتوان لهیب تعصّب را در خرمن جان و ایمان مردم دید و نهیب و فریاد نزد!
به نظر میرسد فرهیختگان و روشنفکران، میتوانند برای مهار تنافر و همستیزی جاری و تزریق و تقویت رواداری،به موارد زیر اهتمام ورزند:
الف) اصلاح روش تربیت از تلقین به تعلیم؛ در فلسفهی تعلیم و تربیت، تلقین (Indoctrination) بهگونهای از انتقالِ باورها گفته میشود که در آن مربّی با تعمّد قبلی و به روشهای غیرعقلانی مانند تشویق،سرزنش یا اقتدار معلّمی و نیز امتناع از طرح نظرات متفاوت یا متّضاد، سعی کند تعهّدی تزلزلناپذیر نسبت به نوع خاصّی از باورها در افراد ایجاد کند، بهطوری که فرد متعهّد تردید در حقّانیت آنها را بیوفایی یا گناه تلقّی کند و افراد غیر متعهّد به آنها را گمراه و پلید بداند و حاضر نشود بر سر آنها با کسی گفتوگو کند یا خلاف آن باورها را استماع یا مطالعه کند!
تعلیمات دینی و مذهبی و به طور کلّی علوم انسانی، ماهیتاً تلقینپذیر هستند و آموزش آنها اگر با ملاحظاتِ حرفهای و انسانی همراه نباشد، معمولاً فرد را قالبی و گریزان از مواجههی فرهنگی بار میآورد؛ روشنفکران وظیفه دارند ضمن یادآوری اصالت و مخدومیّت انسان و ضرورت پرهیز از فدا کردن او به پای هویّتهای تاریخی-اجتماعی، در اصلاح روشهای تعلیم و تربیت بکوشند و در عین تعلیم اندیشهها و هدایتگری، باب گفتوگو و جستوجوی فکری را نبندند و همچون امام شافعی اعلام کند: «رأیِی صوابٌ یَحتمِلُ الخَطَأ، و رأیُ غیری خطأٌ یَحتَمِلُ الصّوابُ» یعنی نظرم را درست میدانم، امّا ممکن است نادرست باشد و نظرات دیگران را نادرست میدانم امّا شاید درست هم باشد!
تأکید بر احتمال نادرستی نظر من و درستی نظر دیگران، باب هماندیشی و گفتوگو را باز میگذارد و تمایل کیمیاگونهی تبادل اندیشگی و آمادگی استماع آرای متفاوت جهت تصحیح مستمرّ نظر خود را در درون فرد زنده نگاه میدارد.
ب) پرهیز از تخریب شخصیّت اشخاص متعلّق به مذهبِ متفاوت امری بسیار مهم و البته مغفول است؛ متأسّفانه پلید نمایاندنِ ناهمکیشان و دگرمذهبان هنوز هم ادامه دارد، در حدّی که گاه برخی فقهای مشهور، صراحتاً مخالفان مذهبی خویش را از شمول احکام اخلاقی خارج دانسته و حکم به نجاست آنان و جواز تعرّض به آبرو و مالشان دادهاند! تلاش برای اصلاح این نگرشِ غیراخلاقی و تعصّبآلود، میتواند یکی از مهمترین موانع رواداری را تضعیف یا رفع کند.
ج) بشر تمایل غریزی به کژخوانی و تحریف آرای رقیب و متّضاد دارد و غالباً آنها را در صورتی ناپذیرفتنی و معیوب عرضه میکند؛ تحمّل رنج گوش سپردن به آرای متفاوت از زبان باورمندان، نقش مهمّی در ایجاد تفاهم و تعدیل پیشداوریها و توهّمات رایج دارد؛ لذا تشویق افراد به "انتخاب منبع مستقیم" و برگزاری نشستهای هماندیشی میان علمای مذاهب مختلف، ضروری مینماید.
د) دفاع از حقوق اقلّیتهای مذهبی و تلاش برای رفع تبعیض از آنان و ارتقای جایگاه آنان به سطح شهروندی، یکی دیگر از وظایف مؤثّر روشنفکران برای مهار تنافر و گسترش فرهنگ دگرپذیری است.