امت اسلامی با وجود انسانهایی با نژادهای مختلف، زبان های مختلف و در وضعیت کنونی با مذاهب چندگانه، یک مجموعه یکپارچهای را به نام امت واحده تشکیل می دهد. وقتی به قرآن مینگریم متوجه میشویم اراده خداوند بر این است که انسان ها امتی واحد باشند، آنجا که می فرماید: «کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً»(213بقره)
*محمد افتخاری
یکی از مسائل مهم جهان اسلام، بدون شک مساله وحدت و تحکیم آن می باشد. کلمه وحدت در قرآن کریم نیامده است اما خداوند در آیه 92 انبیا فرموده است: انَّ هٰذِهِ أُمَّتُکُم أُمَّةً واحِدَة ً یعنی این است امت شما که امتی یگانه است. در اینجا میتوان، یکپارچگی و وحدت را در واحدیت جست. مانند پیکر انسان که از اعضای مختلف تشکیل شده است، اما همین اعضا در کنار یکدیگر یک مجموعه واحد به نام انسان را پدیدار می سازد.
آری، امت اسلامی نیز با وجود انسانهایی با نژادهای مختلف، زبان های مختلف و در وضعیت کنونی با مذاهب چندگانه، یک مجموعه یکپارچهای را به نام امت واحده تشکیل می دهد. وقتی به قرآن مینگریم متوجه میشویم که اراده خداوند بر این است که انسان ها امتی واحد باشند، آنجا که می فرماید: «کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً»(213/بقره) یا در آیه 19 سوره یونس میفرماید: «وَمَا کَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً» و در مقابل عاقبت تفرقه و اختلاف را دچار شدن به عذاب الهی اعلام می نماید: «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیم»(105/آل عمرآن) یعنی مانند کسانی نباشید که وحدت خود را از دست دادند و پراکنده شدند و پس از آن که دلایل روشن برای آنها آمد، در باورهای دینی خود اختلاف کردند. اینانند که برایشان عذابی بزرگ خواهد بود.
اما چرا با تاکید قرآن به وحدت و یگانگی امت اسلام، در حال حاضر شاهد تفرقه و اختلاف در میان مسلمانان هستیم؟
در پاسخ باید گفت، انسانی که بر اساس نصوص دینی با فطرت خداپرستی به دنیا میآید، خداپرستی را از یاد میبرد، مسلما وحدت را نیز به فراموشی میسپارد.
یک علت آن هم، میتواند همان علت فراموشی خداپرستی فطری باشد یعنی زنگارهایی که با کردار خود بر قلب خویش پوشانده است و طبق فرمایش قرآن «کَلاّ بَل رانَ عَلی قُلُوبِهِم ما کانُوا یَکسِبُونَ»(14/مطففین).
لهذا یکی از دلایل نبوت انبیا و همینطور پیامبر اسلام( ص) رفع این اختلاف از امت، و تحکیم وحدت و یگانگی در آن بود. پیامبر اسلام نیز با معجزه جاودان خود، برای رفع اختلاف مردم کوشید. قرآن کریم نیز در آیه 64 سوره نحل به این امر اشاره دارد و میفرماید: «وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ». پیامبر اسلام در طول حیات خویش طبق دستور قرآن مبنی بر اینکه، « وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا»(103/آل عمرآن) در تحکیم وحدت و جلوگیری از تفرقه و اختلاف در امت اسلامی مجاهدت نمود. با ضد ارزش هایی که در جامعه عرب جاهلی حکمفرما بود به مبارزه برخواست و برادری و برابری را برای مسلمانان ارزش قرار داد.
بعد از رحلت پیامبر(ص) ائمه اطهار علیهم السلام و در راس آن ها حضرت علی(ع) برای حفظ وحدت و برادری از هیچ تلاشی کوتاهی نکردند. امام علی(ع)، نه نتها از خلافت که حق مسلم او بود گذشت که با خلفا در امر حکومت یاری نمود و اسلام به اوج اقتدار خویش رسید.
دیگر ائمه اطهار علیهم السلام نیز در حفظ وحدت امت اسلام تلاش کردند. آنها با آنکه تحت مراقبتهای شدید حاکمان جور بودند، با سیره و رفتار خویش و امر به رفت و آمد، ارتباط، تعامل و تعایش با اهل سنت، پیروان خود را به وحدت سوق می دادند. چه بسا اگر صراحتا وحدت اسلامی را مطرح می کردند، باعث حساسیت دستگاه جور میشد و..... کما اینکه در حال حاضر نیز جریان باطل بزرگترین مشکل را با وحدت مسلمانان دارند و از تفرقه افکنان در هر شکل و مذهبی حمایت می نمایند. یکی از اساسی ترین دلایل ایجاد مذاهب اسلامی، حاکمانی بودند که از این تعدد برای رسیدن به مقاصد مستکبرانه خویش، حمایت می کردند.
بعد از ائمه اطهار علیهم السلام، علمای مسلمان که طبق حدیث «العلما ورثه الانبیا» در قبال امت اسلام احساس وظیفه می کردند، با تأسی به پیامبر اسلام(ص) همانطور که مولای متقیان درباره پیامبر(ص) فرموده بودند: «طبیب دوار بطبه»، برای علاج جامعه اسلامی به حرکت درآمدند.
بدون شک «سیدجمالدین اسدآبادی» یکی از بارزترین چهرهها در عرصه تحکیم وحدت و مبارزه با استعمار به عنوان مهم ترین عامل تفرقه در میان مسلمانان، میباشد. هنگامی که استعمار بر دنیای اسلام غالب شده بود، وی به امر بیداری و هم گرایی میان مسلمین پرداخت. به کشورهایی چون عراق، هند، افغانستان، مصر و....سفر کرد و به همگان را به وحدت و مبارزه با استعمار فراخواند. وی به حدی در امر وحدت کوشید که تا کنون درمورد مذهب و قومیت او نویسندگان و علما نظراتی مختلف دارند. «شیخ محمد عبده» که خود از منادیان وحدت در مصر بود و از شارحین نهج البلاغه نیز می باشد درمورد استاد خود سید جمال الدین اسدآبادی چنین می گوید: «من یکی از شاگردان سید هستم. اگر بگویم بعد از پیغمبران، هیچکس دارای چنین فکر صائب و رای متین نبوده، قطعا در گفتار خود مبالغه نکرده ام.»
بعد از سیدجمال در دیگر بلاد اسلامی اقداماتی برای تحکیم وحدت در غالب تقریب به انجام رسید و مورد حمایت بزرگان دینی واقع شد به عنوان مثال تقریب در ایران از سوی آیتالله بروجردی، در لبنان از سوی سید عبدالحسین شرف الدین صاحب کتاب المراجعات، در عراق از جانب شیخ محمد حسین کاشف الغطاء و در مصر توسط شیخ محمد شلتوت حمایت شد. آشنایی با هریک ار این چهرههای درخشان در عرصه وحدت اسلامی، به قدری مفصل است که مجال آن در این یادداشت مختصر نمی باشد.
دغدغه علما و بزرگان جهان اسلام باعث شد تا شیخ «محمدتقی قمی » دارالتقریب را درسال 1947م مصادف با 29 ربیعالأول سال 1366ق با حمایتهای آیتالله بروجردی از یک سو و الأزهر از سوی دیگر تأسیس نماید. اعضای موسس دارالتقریب عبارت بودند از: شیخ محمدتقی قمی، شیخ عبد المجید سلیم، شیخ محمود شلتوت، شیخ عبدالعزیز عیسى، شیخ حسن البنّا، حضرت آیتاللَّه شیخ «محمد حسین» آل کاشف الغطاء، حضرت آیتاللَّه سید «عبد الحسین شرفالدین الموسوی» صاحب المراجعات ومحمد علی پاشا.
مطمئنا این حرکت از سوی استعمارگران و مستکبرین به عنوان بزرگ ترین مخالفان تحکیم وحدت میان مسلمانان، طبعات خوشایندی نداشت لذا بعد از اینکه این بزرگان از دنیا رفتند، فعالیت دارالتقریب نیز به سبب فعالیت های تفرقه افکنانه دشمنان اسلام ضعیف و ضعیف تر شد. تا اینکه انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رسید.
امام خمینی(ره) از همان آغاز حرکت انقلاب اسلامی توجه خاصی به امر وحدت داشتند، لهذا چند روز قبل از 22 بهمن - که سالروز پیروزی انقلاب اسلامی میباشد - یعنی در تاریخ 18 بهمن ماه سال 1357، در بین علمای شیعه و سنی حاضر در مدرسه علوی تهران، سخنانی دررابطه با وحدت ایراد فرمودند.
امام خمینی فرمودند: «مسئله اختلاف بین پیروان 2 طایفه و 2 مذهب، ریشهاش از صدر اسلام است. درآن وقت خلفای اموی، و خصوصا عباسی، درصدد بودند که اختلاف ایجاد کنند. مجالس درست می کردند و [به اختلاف ] دامن می زدند...ائمه اطهار(ع) ما کوشش کردند تا اینها را داخل در آن جمعیت کنند، با آنها نماز بخوانند، به تشییع جنازههای آنها بروند. زمان کم کم آمد به این طرف، و قدرتمندان این کار را کردند برای اینکه این دو طایفه با هم سرگرم باشند، و خودشان هر کاری می خواهند بکنند... ما با هم یکی هستیم و ما جدا نیستیم. اختلاف، اختلاف دو تا مذهب است ؛ این اختلاف نباید اسباب این معنا بشود که ما در اساس اسلام [اختلاف کنیم. اسلام بالاتر از این معانی است که ما به واسطه اختلاف مسلکی از اسلام مثلا چه بکنیم. ما که می بینیم الان اسلام در معرض خطر است، بر همه ما لازم است که دست به هم بدهیم و از آن اشتباهاتی که در سابق بوده دست برداریم، دستهایی را که مثل سابق [می خواهند] ما را از هم جدا کنند قطع کنیم.»
امام (ره) با درایت، فاصله میان 12 ربیع الأول - سالکَرد ولادت بیامبر اکرم (ص) بنا بر روایات أهل سنت - تا 17 ربیع الأول -تاریخ ولادت رسول الله (ص) بنا بر روایات موجود در شیعه – را هفته وحدت نام نهادند تا دشمنان اسلام از این اختلاف روایت سو استفاده نکنند.
در حال حاضر نیز جمهوری اسلامی ایران با تاسیس نهادهای تقریبی مانند مجمع جهانی تقریب، دانشگاه ادیان و مذاهب، دانشگاه مذاهب اسلامی و....دیگر موسسات، انجمنها و نشریات در زمینه وحدت و تقریب، برای تحکیم وحدت در امت اسلام تلاش می نماید. مسلما در طول چند سال گذشته فعالیتهای خوبی در زمینه وحدت از سوی برخی علما، انجمن ها، مجلات و....صورت گرفته است که قابل قدردانی میباشد.
اما با توجه به تلاش روزافزون دشمنان اسلام، باید بر شدت و حجم فعالیت های مسلمانان در مسیر وحدت افزوده شود. باید دغدغه وحدت به تمام لایههای جامعه اسلامی از جمله فعالان فرهنگی و اجتماعی نفوذ کرده و همگان را به فعالیتی در حد توانشان وادارد. تمام جامعه اسلامی بنابر دستور قرآن مبنی بر «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ» (10/ حجرات) باید به اصلاح جامعه و برداران دینی خویش بپردازند. و همانطور که در برابر دینی خویش «رحماء بینهم» می باشند، در مقابل مستکبرین به عنوان دشمنان سرسخت امت اسلام «اشداء علی الکفار» باشند و با جان و دل در تمام عرصه ها ورود کنند. خصوصا عرصه رسانه که از تاثیرگزارترین ابزار حال حاضر می باشد. باشد که دوباره جامعه اسلامی با کنار نهادن تفرقه و تکفیر به یکپارچگی و یگانگی برسد و به روزهای اوج تمدن اسلامی بازگردد.