در حال بارگذاری ...

عملی که برادران اهل سنت انجام داده اند، ذیل مساله فقهی «شد رحال» و نیز مساله «زیارت قبور» قابل بررسی است. بخشی از اهل سنت قائل به حرمت شد رحال هستند که قابل انکار نیست ولی بخش مهمی از اهل سنت ایران و جهان خلاف این نظر را دارند.

این روزها شاهد حضور عاشقانه اهل سنت بخش های متعددی از کشورمان در مراسم اربعین و زیارت حرم مطهر امام حسین علیه السلام و نیز زیارت قبر جناب ابوحنیفه و عبدالقادر گیلانی بوده ایم. همراهی اهل سنت با شیعیان در ابراز ارادت به سید و سالار شهیدان بهشت خود، پاسخی عملی به افراطیون شیعه و سنی است.

برخی افراطیون شیعه قصد دارند تا با ایجاد توهم دشمنی اهل سنت با اهل بیت نبی علیهم السلام بین مسلمین اختلاف بیفکنند و وهابیون نیز قصد دارند تا با بزرگنمایی افراطیون شیعه، رابطه حسنه میان شیعه و سنی را حذف نمایند که کاروان های اهل سنت در اربعین پاسخی عملی به هردوی این جریانات افراطی و دست نشانده بود.

متاسفانه در پی این اقدام وحدت بخش، مولوی گرگیج امام جمعه اهل سنت در شهر آزادشهر، اعضای سنی این کاروان ها را متهم به نشناختن مذهب شان یا دست کشیدن از عقیده شان نموده است! ایشان پیش از این نیز تلاش کرده بود تا قرائت خود از دین را به همه اهل سنت ایران و جهان تسری دهد از همین رو بر آن شدیم تا در این مجال، به تبیین مختصر مساله بپردازیم تا معلوم شود که آیا چنانچه جناب گرگیج می فرمایند اعتقاد همه اهل سنت است یا بخشی از آنان؟

عملی که برادران اهل سنت انجام داده اند، ذیل مساله فقهی «شد رحال» یا سفر به قصد زیارت و نیز مساله «زیارت قبور» قابل بررسی است. آری! چنانچه مولوی گرگیج فرموده اند بخشی از اهل سنت قائل به حرمت شد رحال هستند که قابل انکار نیست ولی بخش مهمی از اهل سنت ایران و جهان خلاف این نظر را دارند که از جمله آنها می توان به صدها میلیون اهل سنت صوفی مسلک در جهان اسلام اشاره نمود.

متاسفانه بدلیل عدم فهم نگرش تمدنی که ضامن حفظ وحدت اسلامی است نه تنها میان شیعه و سنی که میان خود اهل سنت نیز تحمل اختلاف عقیده به سختی صورت می گیرد! اینک در پاکستان، اقلیتی که به شد رحال و برخی مسائل دیگر قائل نیست یک اکثریت تقریبا صد میلیون نفری از پیروان مذهب حنفی و بریلوی مسلک در این کشور را اهل بدعت و مشرک می خواند!! متاسفانه در مقابل، آنان نیز طرف مقابل خود را وهابی یا تکفیری می نامند حال آنکه منصفانه آن است که بگوئیم هر کس با وهابیت در چند مساله اشتراک نظر داشت، الزاما وهابی نیست و چنین برچسب زدن هایی از طرفین خلاف روح وحدت اسلامی و اخوت قرآنی است.

کسی که سری به اماکن زیارتی مصر، تونس، پاکستان، بوسنی، سودان و دهها کشور دیگر زده باشد به خوبی می داند که زیارت قبور اولیاء و بزرگان و ائمه اطهار علیهم السلام یکی از سنت های رایج بخش مهمی از اهل سنت ایران و جهان است و کسی که فاعل این عمل را خارج از عقیده اهل سنت می داند متاسفانه در حال حذف این اکثریت جهان اسلام از بدنه مسلمین است و به وحدت اسلامی قائل نیست چرا که در واقع می گوید هر کس با من نیست از دین خارج است!

شایسته است که چه در ارتباط با اختلافات مذهبی و عقیدتی میان دو مذهب و چه درباره دو جریان درون یک مذهب، اصل رواداری و تحمل اختلاف فکری مراعات شود و با تهمت زدن به یکدیگر در صدد حذف مخالف عقیده خودمان یا سنگین کردن فضا برای آنان بر نیاییم.  

ده ها اهل سنت کرد، ترکمن، بلوچ و فارس ایران زمین، سالهاست که دائما به قصد زیارت امام رضا علیه السلام از خانه خود خارج شده و به مشهد مقدس مشرف می شوند و زوار این امام همام، آنان را در صحن های مطهر این حرم نورانی مشاهده کرده اند. آیا رواست که همه آنها را به صرف مخالفت با عقیده شخصی مان خارج از مذهب یا نادان بدانیم؟! آیا وقتی طرف مقابل نیز بخاطر اختلاف عقیده، ما را متهم به عناوینی دیگر کند از این امر گله مند نمی شویم؟!

پی نوشت:
جهت اطلاع از ادله جواز شد رحال و زیارت قبور بزرگان صرفا به دو منبع از فتاوای علمای بزرگ برادران اهل سنت اشاره می شود. گفتنی است جهت عدم دخالت در فرآیند اجتهادی ایشان و متهم نشدن به برخورد گزینشی با روایات آنان، از ارجاع به منابع حدیثی ایشان خودداری نموده ایم. برای اهل تحقیق یافتن سایر ادله بزرگان اهل سنت دشوار نیست:

1.ابن حجر عسقلانی شارح صحیح بخاری می گوید اگر ما حدیث شدالرحال را به صورت مطلق بگیریم و آن را بر حرمت سفر به سوی غیر این مساجد سه گانه حمل کنیم تمام سفر ها مثل سفر برای تجارت و صله رحم و طلب علم و امثال آنها حرام می شوند. و لذا معنای درست این حدیث این خواهد بود که برای عبادت و نماز به سوی این مساجد بار سفر بسته شود و به سوی مساجد دیگر فضیلتی برای این کار نیست. بنا براین سخن کسی که گفته است سفر برای زیارت قبر شریف(قبر نبی) و قبرهای صالحین حرام است باطل می شود. (فتح الباری شرح صحیح البخاری، تألیف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت، تحقیق: محب الدین الخطیب ج3ص66)
2.غزالی در کتاب احیاء علوم الدین می گوید: قسم دوم از مسافرت این است که براى عبادت مسافرت کند؛ مانند مسافرت براى جهاد و حج و زیارت قبور پیامبران و صحابه و تابعان و اولیا. زیارت هر کس در حال حیات مایه تبرک باشد، در حال ممات نیز تبرّک است و شدّ رحال براى این اغراض اشکالى ندارد و با حدیثى که شدّرحل را به ‏غیر از سه‏ مسجد جایز نمى‏ داند، منافاتى ندارد. زیرا موضوع در آنها مساجد است و چون دیگر مساجد از نظر فضیلت یکسان مى‏باشد، گفته شده است که مسافرت براى آنها جایز نیست و اگر از مساجد صرفنظر کنیم، زیارت انبیا و اولیا فضیلت دارد، هر چند داراى‏ درجات و مراتب مى‏باشند (احیاء العلوم، کتاب آداب السفر، ج 2، ص 247 ط- دارالمعروفه بیروت و نیز به الفتاوى الکبرى، ج 2، ص 24 مراجعه شود)

 




نظرات کاربران