دکتر قاسم جوادی به جایگاه اهلبیت(ع) نزد صوفیان در طول تاریخ اشاره کرد و گفت: شیعیان باید به این وجه از تصوف بیشتر توجه کنند و آن، جایگاه اهلبیت(ع) نزد صوفیان در طول تاریخ است. این صوفیان جریانی در تاریخ به وجود آوردند که استاد رسول جعفریان نام آن را سنیان دوازده امامی گذاشتهاند
دکتر قاسم جوادی روز چهارشنبه دوازدهم آبانماه 1395 در نشست علمی «خدمات اجتماعی صوفیه و عرفا در جهان اسلام» که در دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی برگزار شد، به ایراد سخنرانی پرداخت.
دکتر قاسم جوادی با مقایسه حضور در جامعه و تفکر اجتماعی گفت: آیا نفس حضور در جامعه یک ارزش است یا داشتن تفکر اجتماعی. ممکن است افراد زیادی در جامعه حضور داشته باشند ولی کاری جز ایجاد تنش در جامعه ندارند. این افراد در ظاهر، در جامعه هستند. اما گاه افرادی هستند که در گوشهای نشستهاند اما تفکر اجتماعی دارند و سخنی میگویند یا اثری منتشر میکنند که تأثیر اجتماعی دارد و اندیشه او میتواند حلال مشکلات جوامع انسانی و اسلامی باشد.
وی در ادامه به نقشهای اجتماعی گوناگون صوفیه و عرفا اشاره کرد و گفت: یکی از مهمترین نقشهای تصوف در جهان اسلام، نقش تصوف در اسلام آوردن بسیاری از مسلمانها است. شاید این حجم اسلام آوردن را در کمتر جریانات دیگر اسلام داشته باشیم. همه گروهها در جهان اسلام زحمت کشیدهاند اما هیچیک در زمینه اسلام آوردن مردمان مانند تصوف عمل نکردهاند. این در مقابل تفکری است که میگوید دین اسلام دین شمشیر بوده است. چنین سخنی در کتابهای خود ما هم دیده میشود. خوارزمی در یکی از آثار خود اشاره میکند که دین با شمشیر پیش میرود. ناصر خسرو هم در اشعارش چنین اشارههایی دارد. اما بهترین جواب به این اشکال این است که در کشوری مثل اندونزی و کشورهای اطراف آن، اسلام با اندیشه تصوف گسترش یافته است. در عین حال نباید نقش تجار و مبلغان را نادیده بگیریم. اما بخش زیاد آن محصول کار صوفیان است. در خصوص آفریقا هم به جز شمال آفریقا اسلام در بقیه مناطق آفریقا با تصوف توسعه یافته است. صوفیه حتی در تثبیت اسلام در بسیاری مناطق نقش داشتهاند.
دکتر جوادی در ادامه به نقش عرفا در حوزه اخلاق اشاره کرد و گفت: عرفا در گسترش اخلاق در جامعه نیز نقش داشتهاند. منظور از اخلاق، اخلاق اجتماعی است. فتوتنامههای بسیاری وجود دارد که توسط صوفیان نوشته شده و بخشهایی از آنها چاپ شده است. هانری کربن هفت فتوتنامه چاپ کرده بود. تحفهالاخوان عبدالرزاق کاشانی نیز حاوی چندین فتوتنامه است. فتوتنامهها کاری را انجام میدهند که امروزه از آن با عنوان اخلاق صنفی یاد میکنیم. چه کار اجتماعی بهتر از این که برای هر صنفی یک آیین اخلاقی تدوین کنید. البته الان برای پزشکی این کار انجام شده است. بخش اعظم کتابهای اخلاقی جهان اسلام را عرفا و صوفیه نوشتهاند. مفصلترین کتاب اخلاقی در شیعه، یعنی محجهالبیضاء نوشته مرحوم فیض است. بنمایههای این اثر، احیاء العلوم غزالی است.
وی همچنین درباره نقش صوفیان در جهاد گفت: صوفیه در جهاد عملی نیز نقش بارزی داشتهاند. اسعد الخطیب در کتاب خودش "البطوله والفداء عند الصوفیه" درباره نقش صوفیه در مرزداری مطالبی آورده است. جالب است بدانید که واژه رباط که در تصوف رایج بوده به معنی مرز است. در حرکتهای متعدد دیگر تا عصر حاضر نیز این فعالیتها را مشاهده میکنیم. عمر مختار که با جریانهای استعمار غربی درگیر شد و به شهادت رسید، قرآن را در خانقاه یاد گرفت. او یک شخصیت خانقاهی بود. رهبر سنوسیه نیز شخصیتی است که در میدانهای نبرد با استعمارگران غربی جنگید. عبدالقادر الجزایری هم در الجزایر با استعمارگران غربی درگیر شد و به سوریه تبعید گشت. او کتابی چهار جلدی به نام "المواقف" درباره تصوف دارد. از عابدان معروف هشتگانه تاریخ، هفت نفر مجاهد بودهاند. کتاب "فردوس المرشدیه" که راجع به زندگی ابواسحاق کازرونی است، نیز دو باب راجع به جهاد دارد؛ آن هم جهاد با دشمن نه با نفس.
این استاد حوزه تصوف در ادامه به مسئله تعامل صوفیه با پیروان دیگر ادیان پرداخت و گفت: صوفیه با پیروان دیگر ادیان در تعامل بودهاند. مثلاً دکتر مجتبایی چند گزارش از حرکتهای صوفیان در شبهقاره در آثارش آورده است. اگر در شبهقاره جریانی به نام «حسینی برهمن» داریم، باید ببینیم این مسئله چه مقدار تحت تأثیر جریان تصوف در آن منطقه بوده و چه مقدار تحت تأثیر دیگر جریانها و مسائل. به قول دکتر شایگان، اولین کسی که درباره ادیان تطبیقی نوشته است، داراشکوه بود. کتاب مجمع البحرین نیز کار تطبیقی بین هندوئیسم و اسلام است که داراشکوه نوشته است. بسیاری از این صوفیه با تعاملاتشان توانستند هندوها را به اسلام جلب کنند.
فعالیتهای عامالمنفعه و رسیدگی به فقرا توسط صوفیه از دیگر نکاتی بود که دکتر جوادی بدان پرداختند. وی به سندی تاریخی در خصوص اهدای خواربار به درگاه شیخ صفی در اردبیل اشاره کرد و افزود: استاد باستانی پاریزی در مقالهای درباره خدمات صوفیه اشاره میکنند و میگویند صوفیه در بحرانیترین شرایطی که در جامعه پیش میآمد، کاری انجام میدادند که سازمان ملل نمیتوانست انجام دهد.
وی همچنین به جایگاه اهلبیت(ع) نزد صوفیان در طول تاریخ اشاره کرد و گفت: شیعیان باید به این وجه از تصوف بیشتر توجه کنند و آن، جایگاه اهلبیت(ع) نزد صوفیان در طول تاریخ است. این صوفیان جریانی در تاریخ به وجود آوردند که استاد رسول جعفریان نام آن را سنیان دوازده امامی گذاشتهاند. پایاننامهای هم در این خصوص نوشته شده است. این افراد به طور نسبی حنفیان صوفی هستند. ما در حوزه کلامی به شدت با مشکل مواجهیم تا بتوانیم یک حدیث را اثبات کنیم اما در تصوف به راحتی نوشته و تدوین میشد. جامی در شواهد النبوه، بعد از ذکر زندگی سه خلیفه، زندگی امام علی(ع) تا امام مهدی(عج) را ذکر میکند و جالب این که بخشی از جهان اسلام در تولد حضرت شبهه دارند ولی اهل تصوف چنین مینویسند. چه نقش اجتماعیای برتر از این. اینان دعوای آنچنانی که بین بخش عمدهای از جهان اسلام بود، بسیار تقلیل دادند. این را حتی در مواجهه با جریات تکفیری هم شاهد هستیم. مثلاً در کشورهای آفریقایی تصوف آنقدر قوی هست که جایی نمیماند برای عرض اندام تکفیریها. لذا نباید یکسره بر مخالفت با صوفیه تأکید کرد چرا که تصوف در سراسر جهان جایگاه مهمی دارد و موضعگیریهای ما علیه تصوف باعث موضعگیری علیه ما در بخشی از جهان اسلام میشود. امروز در هندوستان اساساً جریان تصوف یک جریان نسبتاً ضعیف است ولی فعال و پرسروصدا است. شهرهایی از هند که تعداد مسلمانان قابل توجه است، جشن و سرور در ایام ولادت پیامبر(ص) در سراسر شهر هویدا است. این، جریانی است که به هیچ وجه نمیتواند با تکفیر سازگار باشد. میبینیم که در پاکستان 48 درصد مردم بریلو هستند و رهبرشان طاهر القادری انسان فعالی است و در جوامع حضور جدی دارد.
دکتر قاسم جوادی در پایان گفت: اخلاق رایج در میان صوفیه نیز نقش و تأثیر قابل توجهی دارد. این اخلاق حسنه باعث گرایش مردم به صوفیه و اسلام میشده است. قدرت اخلاق است که باعث میشود به گفته مارتین لینکز وقتی عارفی در الجزایر میخواهد خانقاه بسازد، مریدانش به نوبت برای ساخت آن، از شهرهای دیگر میآیند و مشغول هستند و میروند و عدهای دیگر میآیند. به ظاهر هم تبلیغی ندارد. چه چیز باعث این تأثیر شده است؟