از عواملی که اتحاد مسلمانان را تبدیل به تفرقه کرد، تعصب مذهبی است. منظور از آن، این است که مردم، مذهبی را در عقاید، فکر و فقه انتخاب کنند و به شکل متعصبانه از آن پیروی کنند. و هر آنچه غیر از آن است را باطل بپندارند. و به همین دلیل است که مذاهب عقیدتی و فقهی وسیله ای برای تفرقه شدند
شیخ احمد کفتارو
پس از صحبت راجع به وحدت، در بخش سوم عوامل تفرقه در حوزه مسائل تاریخی ذکر شد و از اسباب تفرقه در حوزه مسائل فکری، عامل « تعصب» بیان شد و در این بخش ادامه سخنرانی شیخ احمد کفتارو درباره عوامل تفرقه در حوزه مسائل فکری ارائه می گردد:
2 – تعصب مذهبی :
از عواملی که اتحاد مسلمانان را تبدیل به تفرقه کرد، تعصب مذهبی است. منظور از آن، این است که مردم، مذهبی را در عقاید، فکر و فقه انتخاب کنند و به شکل متعصبانه از آن پیروی کنند. و هر آنچه غیر از آن است را باطل بپندارند. و به همین دلیل است که مذاهب عقیدتی و فقهی وسیله ای برای تفرقه شدند. در صورتی که همیشه مکاتب فکری قدرتمندی بودند که پشتیبان تفکر اسلامی بودند و تاثیراتی بر جریان تفکر اسلامی گذاشته اند که پایان نیافتنی است.
پس از آن بود که مذهب تبدیل به دین شد. به شکلی که مخالفت با آن کفر و فسق شمرده شد. و مسلمانان به شیعه و سنی تقسیم شدند. و سنی نیز به مالکی، حنفی، شافعی، حنبلی و ...و شیعه به امامی، زیدی، اسماعیلی و ...و در درون هر کدام از آن ها، فرقه های زیادی است که تعداد آن ها را و عاقبتشان را کسی جز خدا نمی داند. و مشکل اینجاست که هر کدام از این فرقه ها ادعا می کنند قدم در راهی دارند که رسول الله ( صلی الله علیه و سلم ) و اصحابش، در آن، راه پیموده اند.
به قول شاعر :
« هر کدام دعوی وصل لیلی می کنند
لیک لیلی ، تصدیق نمی کند هیچ کدام را »
یکی از مظاهر این مذهبی گری پر از کینه را ما حدود پنجاه سال پیش مشاهده کردیم. آن زمان که برخی گروه ها مساجد گروه های دیگر را آتش می زدند. و به اموال آنها تجاوز می کردند و آنها را کافر می نامیدند و گمراه می خواندند. حتی من در برخی کتب فقهی خوانده ام که استفتاء شده است که آیا پیروان مذهب ما می توانند با پیروان فلان مذهب ازدواج کنند؟
نمونه ی دیگر را خیلی از ما در مساجدمان دیده ایم. زمانی که حنفی به نماز شافعی اقتدا نمی کند و مالکی، ماموم حنبلی نمی شود.
این نمونه هایی از مذهبی گری زشتی بود که مسلمانان را متفرق کرد. و آن ها را به ملت ها و قبایل مختلفی تبدیل کرد تا به یکدیگر بغض و کینه بورزند و با یکدیگر بجنگند. به جای اینکه با هم همیاری کنند، تا در کنار هم در مسیر پیشرفت، پیش بروند.
اما ریشه ی همه ی این ها جهل است به آنچه بر رسول خدا (صلی الله علیه و سلم) نازل شده است. خدای متعال می فرماید : « و چون کسانى مباشید که پس از آنکه دلایل آشکار برایشان آمد پراکنده شدند و با هم اختلاف پیدا کردند. » ( آل عمران/ 105)
وقال أیضاً: « و هر گاه در چیزی نزاع داشتید ، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید وازآنها داوری بطلبید، اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! »( نساء/59)
و رحمت خدا بر شافعی باد. همو که گفت: « تعصب نمی کند مگر جاهل و من ندیدم عالم متعصبی را » و آنان که مذاهب را دین خودشان تلقی می کنند، دورترین افراد از تفکر صاحبان این مذاهب هستند. و این شافعی است که می گوید: « اگر حدیثی صحیح باشد، آن حدیث، مذهب من است. » و ابو حنیفه می گوید: « اگر کلام من، مخالف کلام رسول خدا بود، آن را به دیوار بزنید. » و نیز نظرشان این بود که برای هر مجتهدی بهره ای است.
آنها ادب اختلاف را آموخته بودند. در نتیجه، اختلافشان فکری و فرهنگی باقی ماند. اختلافشان، بیشتر در مسیر تکامل بود تا اینکه در مسیر درگیری و نزاع باشد.
این ها برخی از عوامل اصلی اختلافات فکری است . و بسیاری از عوامل فکری و اخلاقی دیگر نیز پیدا می شود که می توان با محبت، همیاری و هم دوستی و با یادگیری ادب اختلاف ، آنها را از بین برد.
مترجم: س. اقدامی
وحدت اسلامی و مقابله با تعصب مذهبی - بخش اول