هر تعداد از فرقه های که به آنها فرقه اسلامی اطلاق می شود باید علت های جدایی آنها از پیکره امت اسلامی بزرگ را پیدا کرد علاوه بر اینکه در احادیث منسوب به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به وجود اختلافات در بین مسلمانان که باعث فرقه های مختلف در اسلام می شود اشاره شده است که لازم است با فهمیدن این احادیث از کارهایی که باعث می شود بهانه دست دشمنان داد تا بین مسلمانان تفرقه ایجاد کنند اجتناب کرد .
شیخ طه جابر العلوانی
♦ هر تعداد از فرقه های که به آنها فرقه اسلامی اطلاق می شود باید علت های جدایی آنها از پیکره امت اسلامی بزرگ را پیدا کرد علاوه بر اینکه در احادیث منسوب به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به وجود اختلافات در بین مسلمانان که باعث فرقه های مختلف در اسلام می شود اشاره شده است که لازم است با فهمیدن این احادیث از کارهایی که باعث می شود بهانه دست دشمنان داد تا بین مسلمانان تفرقه ایجاد کنند اجتناب کرد.
♦ خداوند در قرآن کریم سوره انعام آیه 159 می فرماید: ﴿إِنَّ الَّذِین فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ﴾ کسانی که دین شان را تجزیه کردند و گروه گروه شدند تو هیچ پیوندی با آنها نداری. خداوند دراین آیه پیامبر(ص) را از کسانی که باعث تفرقه در دین می شود بری می داند و در آیات دیگری آنها را از انواع عذاب می ترساند.
♦ دراینجا باید به دو نکته اشاره کرد:
♦ اول این که: سنت خداوند آن چیزی است که واجب شده بر انبیا و رسولان و امر شدند به ابلاغ و رساندن آنها به مردم و اینکه مردم را به پای بندی به آنها دعوت کنند و بگویند این مطالب با مطالب امت های گذشته مرتبط است و جدا نیست تا بفهمند که این ها همه، چه آنهایی که برای امت های پیشین آمده و چه مطالب جدید همه سنت الهی است، همانطور که خداوند در سوره مبارکه احزاب آیه 38 می فرماید: ﴿سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مقْدُورًا ﴾ سنت خداوند است درباره انبیای گذشته و پیوسته فرمان خداوند حکمی تعیین شده است.
♦ می بینیم که در این آیه تأکید دارد بر ضرورت تبعیت از این سنت ها و اطاعت پیامبران، چون دعوت شان با همه جوانب دعوت به اطاعت خداوند است.
♦ نکته دوم این که: هنگام تدوین علوم شرعیه بیان شد که سنت یعنی آنچه گفته یا عمل یا نوشته و امضاء یا صفت پیامبر هست و این سرآغاز بحث بین مفهوم سنت همانطور که در قرآن آمده و بین مفهوم اصطلاحی نزد محدثین و بعض فقها بوده و مفهوم سنت آن طور که در قرآن هست بین فقها شیوع داشته است بخاطر این که هر چه از سنت را که تحت خطاب قرآنی بوده معتبر می دانستند و با واقع تطبیق می کردند. به عنوان مثال خداوند در قرآن با “أقیموا الصلاة” امر به نماز می کند و آیات زیادی که امر به رکوع و سجده و خشوع در برار خداوند می کند و پیامبر اکرم(ص) بعد از تلاوت این امر الهی می فرماید : “صلوا کما رأیتمونی أصلی”نماز بخوانید همانطور که می بینید من نماز می خوانم.
♦ اما خبرها و اقوال پیامبر(ص) جدای از تطبیقات است زیرا پیامبر(ص) به عنوان راهنما و انذار دهنده و معلم و قاری و بیان کننده قرآن فرستاده شده است. وهمه این صفات رسول خدا(ص) که از آن تعبیر می شود به اقوال و افعال یا تقریرات یا صفات، باعث انقسام مردم شده است و باعث شده است تا به فرقه های مختلف متفرق بشود. تا حدی که بعضی از آنها بعض دیگر را لعن کنند و یا حتی یکدیگر را تکفیر نمایند و بعد از این افتراق و جدایی مسلمانان دیگر اجتماع کلام شان و وحدت شان ممکن نیست و این اختلافات در مهم ترین منابع شان هم هست به عنوان مثال اختلاف شان در خبر واحد که آیا مفید ظن است یا یقین آور می باشد و متاسفانه این اختلاف در حد مسائل علمی باقی نمانده و در رفتارشان هم خود را بروز می دهد. و همین طور تفاصیل و مسائل متعددی پیدا می شود که باعث اختلاف می شود و هر مسئله ای باعث بوجود آمدن یک طائفه جدید می شود و این اختلافات به حدی می رسد که امروزه می بینیم هیچ راه علاجی برای آن نیست و آیا واقعا راه علاجی هست؟ ان شاء الله که هست.
♦ الحمد لله رب العالمین