امام موسی صدر از حیث نظری معتقد است که اسلام مفهومی غیر از وحدت نیست و از این رو، وحدت اسلامی را تاکتیکی برای وضعیت خاص نمیداند، بلکه جوهر اسلام را وحدت میان مذاهب و ادیان میشناسد. برای مثال در مراسم آغاز روزۀ مسیحیان در کلیسای کاتولیک کبوشیین بیروت میگوید: «ادیان یکی بودند، زیرا در خدمت هدفی واحد بودند؛ دعوت به سوی خدا و خدمت به انسان و این دو، نمودهای حقیقتی یگانهاند و آنگاه که ادیان در پی خدمت به خویشتن برآمدند، میانشان اختلاف بروز کرد .»
حورا صدر- مدیر مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر
« امام صدر با توجه به اعتبار و مقبولیتی که در جهان اسلام دارد از هر فرصتی برای همگرایی اسلامی استفاده میکند، بلکه فرصتها را برای این امر خلق و ایجاد میکند. امام موسی صدر پیشگامِ وحدت اسلامی است.» اینها جملاتی در وصف اندیشه امام صدر است اما باید به این جمله، جملهای دیگر افزود و آن اینکه «امام موسی صدر پیشگامِ گفتوگوی ادیان و بلکه پیشگامِ گفتوگوی میان انسانهاست، همۀ انسانها .»
هرکس کارنامۀ فکری و عملی امام موسی صدر را بررسی کند، پی میبرد که چقدر جای امام موسی صدر در میان ما و در منطقۀ بحرانزدۀ ما و در جهان پرتلاطم امروز خالیست و چقدر حضور او در این ایام پرفتنۀ جهان اسلام میتواند مشکلگشا باشد. چقدر جامعۀ ما به او و اندیشۀ او و رفتار و روش عملی او نیاز دارد. امروز کارشناسانِ امور خاورمیانه و کشورهای اسلامی امام موسی صدر را رهبری مصلح و الگوی گفتوگو و تقریب میشناسند. خوب است بررسی کنیم که چرا امام موسی صدر به چنین شناسنامهای شناخته میشود. در این خصوص چند نکته را میتوان برشمرد:
اعتقاد عمیق قلبی و واقعی به همزیستی و وحدت اسلامی و همبستگی
براساس این اعتقاد قلبی است که امام برای ایجاد و تقویت این وحدت و همزیستی از هیچ کاری فروگذار نمیکند. نامۀ معروف او به مفتی اهل تسننِ لبنان یکی از مصداقهای بارز این باور عمیق است. امام صدر پس از تأسیس مجلس اعلای شیعیان، نامهای به مفتی اهل سنت، جناب شیخ حسن خالد، مینویسد و ایشان را به وحدت چندجانبه میان مذاهب مختلف اسلامی دعوت و راهکارهای عملی را هم پیشنهاد میکند و برای تحقق این درخواست اعلام آمادگی خود را برای برداشتن گامهای عملی به شیخ حسن خالد ابلاغ میکند.
امام موسی صدر از حیث نظری معتقد است که اسلام مفهومی غیر از وحدت نیست و از این رو، وحدت اسلامی را تاکتیکی برای وضعیت خاص نمیداند، بلکه جوهر اسلام را وحدت میان مذاهب و ادیان میشناسد. برای مثال در مراسم آغاز روزۀ مسیحیان در کلیسای کاتولیک کبوشیین بیروت میگوید: «ادیان یکی بودند، زیرا در خدمت هدفی واحد بودند؛ دعوت به سوی خدا و خدمت به انسان و این دو، نمودهای حقیقتی یگانهاند و آنگاه که ادیان در پی خدمت به خویشتن برآمدند، میانشان اختلاف بروز کرد .»
کسی که چنین اعتقادی دارد و معتقد است که ادیان الهی یکی هستند، به طریق اولی به وحدت مذاهب اسلامی اعتقاد دارد. گواه این اعتقاد یکی از فرازهای نامۀ امام صدر به جناب شیخ حسن خالد است. او مینویسد: «مبانی و بنیانهای اسلام در اساس یکی است و امت واحده نیز در عقیده و کتاب و مبدأ و معاد با هم مشترکاند؛ بنابراین، چنین اشتراک گستردهای اقتضاء میکند که این امت در جزئیات نیز وحدت داشته باشند .»
این دو نمونه از میان صدها سند متعدد است که نشاندهندۀ جوهر دیدگاه امام موسی صدر به وحدت ادیان و بهویژه، وحدت اسلامی است.
تجلی همیشگی اعتقاد عمیق به وحدت در عمل و رفتار امام صدر
ایشان در همۀ شئون زندگی و جامعۀ چندمذهبی لبنان، بهویژه در مقابله با مشکلات و بحرانهایی که کشور را تهدید میکند، با رهبران و اندیشمندان مذاهب دیگر همفکری میکند و گاه همراه با آنان برای رفع مشکل و حل بحران پیشقدم میشود، گاه با آنان مشارکت میکند، گاه از رهبران مذهبی دعوت میکند که گرد هم آیند و هماندیشی و گفتوگو کنند و طرحی نو دراندازند، گاه سازمان یا هیئتی از همین رهبران تشکیل میدهد و دست به دست آنان حرکتی را آغاز میکند. یکی از درخشانترین آنها هیئت یاری جنوب بود که با حضور رهبران همۀ ادیان و مذاهب تشکیل داد و هدف آن ساختن جنوبی مقاوم در مقابل صهیونیستها بود. مصداق دیگر آن جنبش محرومان است که با همفکری و هماهنگی بیش از ١٩٩ شخصیت و صاحبنظر از همه ادیان و طوایف و مذاهب برای مبارزه با محرومیت و فقر و جهل و تبعیض، تأسیس شد.
راهکارهای دروندینی برای تحقق وحدت مسلمانان
راه و روش و راهکارهای امام صدر برای رفع آثار مخرب اختلاف و تفرقه و نیز ایجاد تقویت وحدت اسلامی در دو بُعد شکل گرفته است:
بُعد اول در میان شیعیان است. امام صدر با توجه به جایگاهی که در میان شیعیان دارد و تأثیری که بر جوانان آنان میگذارد، تلاش کرده است که آنان را از تعصب و افکار نابخردانه دور سازد. تمام سعی او همواره بر اعتلای سطح فرهنگی و اجتماعی و دینی جامعه متمرکز بوده است و آگاهسازی و روشنگری را یکی از وظایف خود میداند. او براساس این باور خود، در مجالس و سخنرانیهای عمومی و خصوصی به وحدت و یکپارچگی و وفاق دعوت میکند و همه را از تعصب و اختلاف برحذر میدارد.
او به جوانان شیعه و اعضای جنبش محرومان توصیه میکند که هوشیار باشند و در دام فرقهگرایی نیفتند و اجازه ندهند که میان آنان و پیروان ادیان و مذاهب دیگر اختلاف و کینه و فاصله و کدورت و فتنه و درگیری رخ دهد.
بُعد دوم این راهکارها ناظر به فعالیتهای امام در میان پیروان مذاهب دیگر است. امام صدر با توجه به اعتبار و مقبولیتی که در جهان اسلام دارد، نه تنها از هر فرصتی برای همگرایی اسلامی استفاده میکند، بلکه فرصتها را برای این امر خلق و ایجاد میکند. شایعات و خرافات و بدعتها و نادرستیهایی را که به شیعه منتسب میشود، از چهرۀ تشیع میزداید و مبانی اسلامی مذهب شیعه را تبیین میکند و شیعههراسی و نگرانی و خشم ناشی از آن را درمان میکند.
اکثر دشمنیها بر اثر جهل آدمی از طرف مقابل شکل میگیرد . به میزانی که طرف دوم را بهتر بشناسیم، دشمنی کمتر میشود و احتمال دوستی بیشتر. هرقدر اطلاع و شناخت ما کمتر باشد، دشمنی عمیقتر میشود و شرایط برای فتنهانگیزی و سوءظن و سوءتفاهم و موفقیت فتنهگران و وسوسهانگیزان فراهمتر میشود. بسیاری از فتنههای مذهبی ناشی از جهل طرفین از یکدیگر و سوءاستفادۀ دشمن هردو طرف برای آتشافروزی میان آنهاست.
امام این نکته را سالها پیش دریافته و برای مقابله با آن راهبرد خود را ترسیم کرده است. ارتباط نزدیک، گفتوگوها، همفکری و همکاری با رهبران اهل تسنن در جهان اسلام و اندیشمندان و استادان و روحانیون کشورهای گوناگون اسلامی و مردم آنها یکی از گامهای اساسی او برای شناختن و شناساندن بیشتر و در نتیجه، کاستن از دشمنی و ترسها و تقریب و وحدت و همکاری مسلمانان از هر مذهب است.
در همین پیوند شجاعانه دعوت همایشها و هماندیشیهای جهان اسلام از جمله مجمع البحوث الإسلامیه و ملتقی الفکر الاسلامی و دیگر همایشها را میپذیرفت تا از آن فرصت برای تبیین اندیشۀ اصیل شیعه و کاهش دشمنیها و نگرانیها استفاده کند. کتاب "روح تشریع در اسلام" آیینۀ بسیار خوبی است برای درک شیوۀ گفتوگویی امام موسی صدر، ادبیات او و اخلاق و رفتار او از یکسو، و احترام و علاقۀ علمای اهل تسنن به او، از سوی دیگر اگر او را نربوده بودند، چه بسا امروز آتش فتنۀ مذهبی در منطقۀ ما شعلهور نبود. ربودن امام موسی صدر و استمرار اسارت او فقط درد یا حسرت خانواده و یا شیعیان لبنان نیست. اسارت او فاجعۀ انسانی مستمر است که از شهریور ١٣۵٧ تا به امروز ادامه دارد.
شاید تنها بعضیها سالها پیش گسترۀ این فاجعه را درک میکردند. اما امروز همه دریافتهاند که غیاب امام صدر از صحنۀ معادلات منطقه نهتنها بر شدت تفرقه و اختلاف افزود و دامنۀ دشمنیها و نگرانیها را گستردهتر کرد، بلکه امکان داد که دشمنانِ دیرین، آتش نهفتۀ فتنۀ مذهبی را شعلهورتر کنند.
امروز، آنانی که امام را ربودند و آنانی که در این سالها برای بازگرداندن وی سهلانگاری کردند و قدمی برنداشتند و آنان که برای نجات او توانا بودند و کاری نکردند، همه و همه، در هر قطره خونی که از مسلمانان ریخته میشود، شریک جرم قذافیاند و در شعلهور شدن فتنهای که در آن مسلمانان یا مظلومانه کشته میشوند یا از روی جهل و تعصب وحشیانه و ظالمانه میکشند و سر میبرند و زنان را در بازار میفروشند، سهیم هستند. یکی از اقدامات مهم برای خنثی کردن توطئۀ دشمنان و کاستن از دشمنیهای مذهبی و رسیدن به وحدت اسلامی نجات امام موسی صدر است.
http://www.isna.ir/news/95011604530/