در حال بارگذاری ...

آنچه از این روایت ها استفاده می شود، این است که مسلمانان موظفند به هنگام دور شدن از هم، جهت از میان برداشتن فاصله ایجاد شده (یعنی: تقریب) اقدام کنند؛ طبیعتا فرقی نمی کند، عامل این دوری، قومیتی باشد، یا سیاسی ... و یا عامل آن، وضعیتی ناشی از تعدد مذاهب میان آن ها و عدم تعامل درست میان اتباع این مذاهب باشد.

آیت الله مبلغی

بر اساس متون دینی وتاریخی، اندیشه وحدت و تقریب، سابقه ای دیرینه دارد و همواره قرآن مجید مسلمانان را به «اعتصام به حبل الله» و «عدم تفرقه» در بین خودشان، تشویق کرده است. پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) و ایجاد اختلافات سیاسی و عقیدتی و پیدایش مذاهب فقهی در اسلام، متأسفانه سرنوشت جامعه اسلامی با تشتت وتفرقه پیوند خورد و دشمنان اسلام از جمله، یهودیان و مسیحیان نیز به این اختلافات دامن زدند تا بلکه بتوانند حرکت پیشتاز اسلامی را متوقف کنند اما در همان دوران نخستین، و با نشـر معارف اسلامی توسط امامان شیعه، تأثیر توطئه دشمنان کمرنگ شد. در ادامه این دوران شخصیتهای برجسته ای در جهان اسلام، اعم از شیعه و سنی، در این مسیر گام برداشته اند که ملاحظه اوضاع نابسامان مسلمانان، سیطره کفار بر کشورهای اسلامی و غلبه روحیه عداوت و بدبینی بین مسلمانان، مهمترین مسایلی بود که عزم این بزرگان را برای وحدت و همدلی بین مسلمانان راسخ تر کرد.

در سلسله نشست های خبرگزاری تقریب با حضور حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمد مبلغی رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی درمحل خبرگزاری تقریب برگزار شد، ایشان به سوالات با موضوع فلسفه و تاریخچه گسترش تقریب و راهبردها پاسخ گفتند که مشروح این گفتگو از نظرتان می گذرد.

سوال: شما از منطقه ای هستید که آیت الله بروجردی بنیانگذار تقریب به شکل جدیدش در دنیای اسلام هم از همان منطقه است، اولین سوال این است که فکر تقریب مذاهب در ایران و دنیای اسلام از چه زمانی و در کجا مطرح شد؟

می توان گفت: تقریب دوره های مهمی را به صورت زیر پشت گذاشته است:

دوره اول: دوره "تقریب نصی" (ورود آن در نصوص دینی): تقریب یک واژه جدید نیست؛ بلکه در روایتی از اهل سنت و نیز در روایتی از شیعه، این کلمه (یا ماده آن) وارد شده است؛ البته نه به عنوان  "تقریب مذاهب"؛ بلکه به عنوان: "تقریب به هنگام دور شدن از هم". این دو روایت، سند بزرگ مشروعیت و وجوب تقریب هستند. آنچه از این روایت ها استفاده می شود، این است که مسلمانان موظفند به هنگام دور شدن از هم، جهت از میان برداشتن فاصله ایجاد شده (یعنی: تقریب) اقدام کنند؛ طبیعتا  فرقی نمی کند، عامل این دوری، قومیتی باشد، یا سیاسی ... و یا عامل آن، وضعیتی ناشی از تعدد  مذاهب میان آن ها و عدم تعامل درست میان اتباع این مذاهب باشد. به هر حال، ظرفی که تقریب در آن، معنا و ضرورت می یابد، وجود "حالت تباعد و دوری میان مسلمانان" است؛ چه آن که بدون دوری، تقریب فاقد معنی است.

دوره دوم: تلاش های عام در از بین بردن تفرقه:

همواره کوشش هایی در دل تاریخ  به صورت جسته و گریخته در جهت نفی تفرقه انجام می گرفته است. وضع مسلمانان در گذر تاریخ و در طی قرون متمادی، در مواردی، چنان بود که اگر شکافی بین مجموعه هایی از مسلمانان رخ می داد، به سمت رفع و حل اختلاف بین خود می رفتند. چنین تلاش هایی، عمدتا با تمسک به آیه شریفه:  "وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ" نفی می شد. بر این اساس، این آیه، پرقدمت ترین آیه مورد تمسک جهت وحدت اسلامی است، و به همین دلیل،  این آیه و نیز به دلیل مفهوم و مدلول نیرومندی که دارد، در قامت بارزترین و  معروف ترین آیه وحدت ظاهر شده است. این دوره مهم، طولانی مدت بوده و خود قابل انقسام به مراحل مهمی در تاریخ است.

دوره سوم: اتحادگرایی اسلامی عمیق:

این دوره، از برجستگی و عمق تاریخی برخوردار است و  می توان از آن به "وحدت گرایی سید جمالی" نام برد. وحدت گرایی سید جمالی با قامتی استوار و در قالب یک جریان اجتماعی، آنهم  با قابلیت ها، ابعاد و ویژگی هایی پا به میدان گذاشت. بعداً تاریخ نشان داد  که این جریان تاریخی  دو خصلت مهم را داراست یکی آن که می تواند "پدیده سازی تقریبی" کند و از دل خود نهضت های وحدوی را پدید آورد و تاریخ را تحت تاثیر قرار دهد، و دیگر این که می تواند مرزهای جغرافیایی را در نوردد.

سید جمال از جدی ترین و هوشمندترین منادیان وحدت درطول تاریخ بوده است. او با واژه اتحاد اسلامی پا به این میدان گذشت و در این راه شیوه ها و شگردهای ویژه ای را به کار برد؛ که همچنان محل مطالعه جدی است و نسل امروز، به ویژه تقریب گرایان باید به بررسی و واکاوی نگاه ها و شیوه های او -که عمیقا اجتماعی، جامع و پرمایه هستند-دست بزنند.

شیوه های سید جمال الدین در برگیرنده گونه های متفاوتی از تلاش اجتماعی بود. خلق ادبیات پرجاذبه  وحدوی، خلق اندیشه ها و ایده های جهان اسلامی، ارایه سیره های اخلاقی - اجتماعی با رنگ و لعاب اسلامی و چاپ  مجله ها و کتاب های تحلیلی در سطحی فراتر از گرایش های طائفه ای، محورهای تلاش های ابتکاری او بود. وی چنان رفتار می کرد که  هیچکس او را با مذهب و قومیت ایشان نمی شناخت.

سید جمال الدین را باید یک دوره مهم تاریخی دید که در پی آن مراحلی به توالی در آمده، و نهضت هایی اجتماعی و وحدت گرایانه را در جغرافیاهای مختلف باعث شده است. او سرآغاز یک حرکت وحدت گرایانه با فلسفه خاص و عمیق است.

سوال: شیوه وی در زمینه نزدیک کردن حکومت های کشورها اسلامی بوده است واگر این باشد می توان گفت وی توفیق کمتری در بدنه اجتماعی کشورهای اسلامی بدست آورده است؟

وی تلاش وحدت گرایانه را در مواجهه با سه مجموعه شکل می داد و پی می گرفت؛ یکی: حاکمان، دیگر: نخبگان و سوم: مردم.

کوشش اصلی وی تمرکز بر نخبگان بود که این اصل را تا پایان حفظ کرد. اما ارتباط با حاکمان نوسان داشت گاه نزدیک و گاهی حتی علیه آنها موضع می گرفت. ارتباط با توده مردم را در قالب رفتاری در سایه رفتار با نخبگان به انجام می رسانید. به هر حال، هیچ فرصتی را از دست نمی داد. سید جمال از  استثناهای تاریخ است.

باید "درس سید جمال الدین شناسی" درتقریب داشته باشیم. وی تحول بخش به تاریخ است.  باید آن را شناخت از آن جهت که هم تاریخ تقریب را بشناسیم و هم از جهت شناخت شیوه های فعال او را.

دوره چهارم: تقریب گرایی مصر:

آنچه مسلم است این که شیعه متمرکز در قم و آیت الله بروجردی و شیخ آنروز الازهر یعنی شلتوت هر دو تاثیر زیادی داشتند و با همین ادبیات و تمرکز بر علما این جریان را راه انداختند. تقریب مصر یک تقریب علمایی است و شاهد آن ایجاد یک مجله و گفت و شنودهای  علمی، نامه نگاری های علمایی است. حقا این جریان تاثیر بسزایی را در وحدت برجای گذاشت و حقیقتا تقریب آن روزگار صدای قویی است که همچنان در تاریخ اسلامی طنین افکن است؛ همانند تلاش سید جمال الدین اسد آبادی؛ منتهی سیدجمال یک نهضت عظیم اجتماعی فراگیر چند لایه بود واین نهضتی از دل آن نهضت، که به مختصات آن خود به یک دوره تاریخی باید تعریف شود. این نهضت متمرکز بر علما و دانشگاهیان بود و توانست اصولی را برای تقریب در مصر و جهان

اسلام ترسیم کند که تازگی داشت و نیز ماندگاری؛ به این دلیل که همچنان ما از آن اصول در تقریب استفاده می کنیم.

نباید قدمت و سبقت دار التقریب مصر را نادیده انگاشت. اصول و پایه  های فکری در آن تقریب ترسیم  و ارائه شد که بعضی از آن اصول در مرحله ابتدایی و نیاز به بازبینی دارد و برخی در حد کمال است و ما در تقریب  برخاسته از خاستگاه انقلاب اسلامی از آن تقریب ارتزاق های جدی کرده و می کنیم . از آنجا که سیاست و سیاستمداران آن روزگار تداوم این حرکت را مجال ندادند و از طرف دیگر  افراد شاخص تقریب گرای آن دوره در هر دو اردوگاه شیعه و سنی نیز  از دنیا رفتند و اسباب دیگر هم در کار آمد .... اینگونه بود که  آن تقریب ضعیف شد.

ضرورت آسیب شناسی اجتماعی تقریب:

از دیدگاه آسیب شناسی باید دائما نسبت به امر تقریب مراقبت و مواظبت داشت که این کار نشده است. یک سری اختلاف ها و رفتارها چه در شیعه و چه در اهل سنت به وجود آمده و می آید که تقریب را تضعیف ساخته است و گاه  نوعی شبه ناامیدی را هم موجب شده است اگر آسیب شناسی اجتماعی (ونه ذهنی و به صورت کلی)  صورت گیرد حرکت تقریب به دلیل ریشه داشتن در دین و فطرت توان دوباره می گیرد.

در مجموع، عواملی همچون: نبود "نگاه کلان به مناسبات اجتماعی" در مجموعه هایی از نسل بعد از مرحوم آیت الله بروجردی، وجود سیاست های تفرقه خواهانه در منطقه، عدم نظریه پردازی در جهت تقریب، این عوامل همه، باعث شدند تا تجربه دارالتقریب مصر پس از مدتی به محاق فراموشی و تضعیف فرو افتد. این مشکل بزرگ (بی توجهی به آسیب های وارده بلکه بی توجهی به اصل تقریب) ادامه داشت تا زمانی که انقلاب اسلامی شکل گرفت.

دوره پنجم: جوشش دوباره تقریب؛ در بستر انقلاب اسلامی:

انقلاب اسلامی هر چند به دست ملت ایران که عمدتا شیعه هستند، ایجاد شد، اما به دلیل آن که  ذاتا به صورت عمیق اسلامی است، هم در داخل و هم خارج مورد توجه جدی اهل سنت قرار گرفت. اهل سنت داخل در آن حضور پیدا کردند، و علمای اهل سنت در همه جای جهان نیز آن را با میل و رغبت و فارغ از "دغدغه های این مذهبی یا  آن مذهبی" به پیگیری آن روی آوردند و نسبت به آن احساس خوبی پیدا کردند. می شود گفت یکی از بهترین جلوه های همگرایی بین شیعه و سنی  چه در داخل و چه در خارج، انقلاب اسلامی بود. بعداز انقلاب تجربه به ضعف گراییده تقریب مصر، مد نظر مصلحان درون انقلاب اسلامی قرار گرفت و کوشیدند که آن ادبیات را زنده کنند. رفته  رفته جلو آمدیم و آن تجربیات باعث شد که مجمع جهانی تقریب به دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی شکل بگیرد. آنجا دار التقرب بود و این جا مجمع تقریب.

سوال: چه راهبردهایی برای تقریب در شرایط کنونی میتوان در نظر گرفت و پیشنهاد شما چیست؟

در شرائط معاصر، چند ضرورت در کار است که با انجام آن ها تقریب را فراخور حجم فرصت های به دست آمده از  انقلاب اسلامی،  بسط، توسعه و تعمیق دهیم و به تناسب حجم توطئه های پیچیده سیاسی در منطقه، قدرت ابتکار و مدیریت نسبت به آن را بالا ببریم.

راهبرد اول: توسعه نیروی انسانی تقریبی:  تکیه بر نیروی انسانی تقریبی یک ضرورت اصلی است. در منطقه عالمان، دانشگاهیان و مجموعه های متعددی هستند که برای تقریب، از خاستگاه دین، وجدان و فطرت احساس ضرورت می کنند، ولی باید به آنان مجال بروز و حرکت در چارچوب اندیشه های مستقل و کیش و شخصیت مستقل را داد.

راهبرد دوم: یکی کردن صداها و نداهای تقریبی: نداهای تقریب گرا در کشورهای عربی و اسلامی، اینجا و آنجا از سوی افراد و مجموعه ها به گوش می رسد، نباید بگذاریم این نداها احساس ناکارامدی کنند و به ضعف بگرایند یا به دلیل ناهماهنگی روی درروی هم بایستند و همدیگر را خنثی کنند و در نتیجه به حاشیه بروند. برای این کار، باید ظرفیت و تحمل تقریبی را افزایش داد.

راهبرد سوم: "شیعی -سنی سازی" تقریب:

تقریب می خواهد رابطه شیعه و سنی را اصلاح کند طبیعتا قبل از هر چیز باید به "شیعی -سنی سازی" ماهیت و چهره خود بپردازد. به بیان دیگر، تقریب را باید بیش از پیش خاستگاه ظهور دوشادوش شیعه و سنی قرار دهیم. تجربه ثابت کرده است در عرصه تقریب هر کجا  که شیعه و سنی همراه باهم حضور یافته اند صدای نیرومند و غیر قابل شکستی را تشکیل داده اند. تجربه سید جمالی این را می گوید، تجربه تقریب مصر این را می گوید و پاره ای از تجربه های مهم انقلاب اسلامی هم همین را می گوید.

راهبرد چهارم: حرکت در زیر نور تئوری ها:

برای این امر، باید قبل از هر چیز به  "تئوری سازی پیرامون تقریب" دست زد.  باید  فضای علمی را به سمت تئوری سازی تقریب  و ارایه نظریه های تقریبی به پیش برد و بعد حرکت خود را بر اساس تئوری ها شکل داد.

راهبرد پنجم: "رسانه محور سازی" تقریب:

امروزه رسانه کانون شکل گرفتن اندیشه واحساس اجتماعی است. تقریب که با دو بال اندیشه و احساس باید حضور اجتماعی درسطح جهان اسلام پیدا کند نباید به رسانه به چشم امری حاشیه ای بنگرد یا حضوری حاشیه ای را برای خود در ساحت رسانه رقم بزند. به ویژه اینکه الان تفرقه در ساحت رسانه عمدتاً کلید می خورد و تقویت می گردد  و حتی جمهوری اسلامی را که در طرح شعار وحدت اسلامی صادق ترین کشورها و دولت ها بوده تلاش های وحدت خواهانه آن را مورد هجوم قرار می دهند، لازم است این راهبرد جدی گرفته شود

 




نظرات کاربران