زمان جنگ فرقه ای به سر آمده است و دیگر این احتمال وجود ندارد. کاری که در سوریه باید انجام داد این است که باید دولت را هم در فضای داخلی و هم فضای خارجی تثبیت نمود. همچنین انتخابات سوریه تحت شرایطی که امنیت استقرار یافته اجرایی کرد. فکر میکنم سوریه زمان سختی را پشت سر گذاشته و الان از شرایط بهتری برخوردار است. اگر بنا بود جنگ فرقه ای در سوریه اتفاق بیفتد تا الان باید شکل میگرفت!
ایجاد دعوای شیعه – سنی یا علوی – سنی و کشاندن دامنه این درگیری به سراسر جهان اسلام در راستای تامین امنیت رژیم صهیونیستی مهمترین هدفی بود که در پس پرده بحران سوریه وجود داشت. اینکه این هدف تا چه حد محقق شده، موضوعی است که با سعدالله زارعی کارشناس مسائل غرب آسیا درباره آن به گفتگو نشستیم:
- یکی از راههایی که برای راه اندازی و ادامه جنگ در سوریه پیش گرفته شد، استفاده از ابزار فرقه گرایی و تفرقه افکنی در بین مردم سوریه بوده، به نظر جنابعالی تا چه حد در به کارگیری از این ابزار و پیشبرد آن موفق بوده اند؟
برای مقدمه باید عرض کنم که جنگ در سوریه با هدف فروپاشی آخرین سنگرهای عربی اسلامی در برابر رژیم صهیونیستی آغاز شد. در این راه سرمایه های هنگفتی به میدان آمد تا بتوانند این هدف را محقق کنند، اما خوشبختانه در نهایت آنچه امروز مشاهده می کنیم این است که سوریه بعد از آن همه بحران توانسته است تا حد زیادی آنها را پشت سر بگذارد و امروز پذیرش حاکمیت سوریه به گفتمان بین المللی تبدیل شده است؛ البته در عین حال ما شاهد هستیم که سعودی ها کماکان نسبت به پذیرش حقیقت خودداری می کنند و دلیل عمده آن هم این است که هزینه سنگینی در این راه صرف کرده اند و نمی توانند پاسخگوی مردم باشند که چرا سعودی در جنگ با سوریه شکست خورده است!؟
اما درباره سوال شما باید گفت که علی رغم تلاشهایی در این زمینه اما عملا جنگ مردمی نشد؛ چراکه شما مشاهده میکنید که در جنگ سوریه یک طرف تروریستها و در طرف دیگر دولت سوریه قرار دارد. اتفاق مهمی که در بحران سوریه افتاد این بود که در عمل جنگ تبدیل به جنگ تروریست و افراطی گری با مردم سوریه شد. در سطح جهانی نیز همه به معارضه مسلح سوریه به چشم یک گروه غیرقانونی و تروریستی نگاه می کنند. خود این مساله هم یک دست آورد اخلاقی و حقوقی مهمی بود که در صحنه سوریه اتفاق افتاد هرچند هزینه آن را مردم سوریه پرداخت کردند.
- اما آنچه از برخی رسانه های بعضا غیر دولتی در کشورهای دیگر برمی آید این است که مردم سوریه هم دو دسته شده اند، این موارد متناقض را چگونه میتوان پاسخ داد؟
خیر چنین چیزی نیست، اگر واقعا مردم دو دسته شده بودند، کار تروریستها خیلی راحت بود و کار دولت خیلی سخت میشد! مردم سوریه کجا این دو دستگی را نشان داده اند؟ در انتخاباتی که دو سال پیش برگزار شد 86 درصد مردم پای صندوق رای آمدند و از این جمع هم بشار اسد 80 تا 85 درصد آرا را به خود اختصاص داد. اینها نشان دهنده این است که آن چند دستگی که دنبال میشد، عملا محقق نشد.
- چه برنامه هایی برای ایجاد این چند دستگی دنبال میشد، که تحقق نیافت؟ یعنی در عمل مردم سوریه چه بحرانهایی را در این زمینه از سر گذراندند؟
- از یک طرف تلاش کردند یک اردو کشی سنی-علوی در سوریه ایجاد کنند و سنی ها را به مقابله با علویها بفرستند و دولت سوریه که در راس آن یک علوی قرار دارد را در دریای اعتراضات غرق کنند.
- تلاش کردند استانهای مختلف را درگیر جنگ نمایند و جنگ را در سوریه عمومی کنند به نحوی که تمام سوریه درگیر بحران شود.
- با زدن چهره ها و دستگاه های موثر به نوعی تفرقه را در درون سوریه تزریق کنند به این ترتیب که با حمله به شخصیتهای علوی، اینطور در بین مردم جا بیندازند که مساله آنها علویهای سوریه است و نه همه مردم سوریه!
این کارها را در طول این سالها دنبال کردند، اما آنچه امروز ما شاهد آن هستیم این است که این سناریو نتوانسته است در سوریه به جایی برسد. البته مردم سوریه هزینه های بسیار سنگینی را پرداخت کردند. شاید هزینه ای که امروز سوریه در جنگ با تروریست متحمل شده است، در طول دست کم صد سال گذشته بی سابقه باشد. اما هر ملتی برای استقلال خودش هزینه می پردازد و هیچگاه هزینه برای استقلال گزاف نیست، هرچند که این هزینه ها کمرشکن باشند! مردم سوریه هزینه عزت و استقلال کشور خود را میپردازند و این هزینه های سنگین را پذیرفته اند.
- با توجه به صحبتهای جنابعالی، به نظر شما پذیرش آتش بس از سوی دولت سوریه منتهی به این تلقی نمیشود که چون طرف مقابل مردم بوده اند دولت حاضر به مذاکره شده است و گرنه با گروه تروریستی متخاصم آتش بس صرفا دست کشیدن از استقلال خواهد بود؟! این تضاد چطور قابل حل است.
آتش بس در یک چارچوب و با گروه معارض بوده است. این به هیچ وجه به این معنا نیست که دولت با یک بخش مردمی وارد مذاکره شده است! مثل حالتی که گروهی دست به گروگانگیری بزنند و بعد یک دولتی برای آزادسازی گروگانها مبلغی را می پردازد. این پرداخت مبلغ به معنای حقانیت گروگانگیر نیست بلکه به احترام شهروندی که گروگان گرفته شده است پرداخت میشود بنابراین در اینجا هم پذیرش آتش بس از سوی دولت سوریه به معنای این نیست که آنها را به رسمیت میشناسند، بلکه در هر جنگی تاکتیکهایی وجود دارد که این تاکتیک نیز میتواند به نوعی کمکی باشد برای برقراری امنیت در سوریه.
- با توجه به آمار کشته های مردمی در طول مدت آتش بس، آیا نمیتوان نتیجه گرفت عملا شاهد آتش بس یک طرفه بوده ایم؟
در این آتش بس چند نکته اصلی وجود دارد که باید بدانها توجه نمود: اول اینکه اساسا آتش بس، همه گروه های معارض را در بر نمی گیرد، مثلا داعش و النصره که درواقع بزرگترین گروههای تروریستی سوریه هستند و بخش قابل توجهی از سوریه را هم در اختیار دارند، خارج از دایره آتشبس قرار دارند. به طور کلی از بین گروه های معارض تنها یک سوم در دایره آتش بس مانده اند که از این میان هم در عمل نیمی از آنها پایبند آتش بس هستند. آنچه که تاکنون مشاهده شده است این است که در مناطق مرکزی و جنوبی، آتشبس تا حدود زیادی دایر شده است اما در مناطق شمالی منتهی به ترکیه، کماکان شاهد درگیریها هستیم.
- در نهایت فکر میکنید که این آتش بس به نفع سوریه خواهد بود و یا همچون موارد دیگر نافرجام خواهند ماند؟
اگر این آتش بس منجر به تثبیت موقعیت تروریستها شود برای سوریه ضرر دارد. اما اگر منجر به تثبیت موقعیتهای به دست آمده توسط ارتش شود، این به معنای بسط دایره حکمرانی دولت بوده و مثبت خواهد بود. اما آنچه الان در سوریه نگران کننده است این است که گروه های تروریستی خارجی بتوانند به مناطق آزاد شده نفوذ کنند و دردسرهای جدیدی را بوجود بیاورند.
- با توجه به سردمداری امریکا و روسیه در قضیه آتش بس، آیا میتوان به این دو کشور اعتماد کرد؟
در اینجا باید به این نکته توجه نمود که اگر آتش بس تحت نظارت سازمان ملل و در عین حال با به رسمیت نشناختن گروه های تروریستی که در قاعده توافقات آتش بس قرار نگرفته اند باشد، این مساله به نفع دولت سوریه خواهد بود. اما اگر امریکاییها و یا دیگرانی در پشت صحنه تلاش برای ایجاد آتش بس، به دنبال طرح ثانویه ای باشند و درواقع آن طرح ثانویه را اجرایی کنند در این صورت دولت سوریه ضرر می کند. اما در کل من فکر می کنم که آتش بس در نهایت استقرار واقعی پیدا نمی کند چرا که اولا گروههای تروریستی خارج از دایره آتش بس هستند و درثانی جریانی هم که آتش بس را پذیرفته، بارها نشان داده که خیلی پایبندی اخلاقی به قول و قرارها ندارد.
- با توجه به تلاشهایی که ایران برای حمایت از دولت مردمی سوریه داشته به نظر شما چگونه میتواند از گرفتار شدن در مسائل فرقه ای خود را حفظ نماید؟
زمان جنگ فرقه ای به سر آمده است و دیگر این احتمال وجود ندارد. کاری که در سوریه باید انجام داد این است که باید دولت را هم در فضای داخلی و هم فضای خارجی تثبیت نمود. همچنین انتخابات سوریه تحت شرایطی که امنیت استقرار یافته اجرایی کرد. فکر میکنم سوریه زمان سختی را پشت سر گذاشته و الان از شرایط بهتری برخوردار است. اگر بنا بود جنگ فرقه ای در سوریه اتفاق بیفتد تا الان باید شکل میگرفت! چهار سال از ماجراهای سوریه گذشته است و مردم سنی و علوی سوریه در کنار هم مانده اند! درگیری فرقه ای در سوریه وجود ندارد و در آینده هم محقق نمی شود در گذشته احتمال آن وجود داشت اما الان احتمالش هم وجود ندارد. درگیریها هم کماکان درگیری بین دولت و تروریست خواهد بود.