باید درک کنیم که فرهنگ در این جا نقش بسیار مهمی دارد. چه در مواجهه با افراط. و چه در گسترش اعتدال. پس علاوه بر توجه به قدرت فرهنگ ، باید سعی کنیم بر توانایی های خودمان بیفزاییم تا بتوانیم از آن در راه مواجهه با افراط و گسترش اعتدال به خوبی استفاده کنیم.
نویسنده: زکی المیلاد
ترجمه: م.س. اقدامی
افراط در معنای عام، یعنی خروج از حالت اعتدال و میانه روی. و به دست آوردن حالتی که باعث ایجاد تصورات، احکام، مواضع، مواقف و تفسیرات خاصی می شود. که در قبال افکار، اشخاص، گروه ها، موسسات، دولت ها و سیاست های مختلف بروز پیدا می کند.
اما افراط در معنای خاص، همان تفکر و منشی است که در بالا به آن اشاره شد؛ اما در این جا به تعصب، تندروی و تنگ نظری نیز آراسته شده است! افراطی در این معنا، ادعا دارد که او بر حق است و بس. حقیقت نزد اوهست و بس. و حق اجتهاد و اختلاف از آن او هست و بس.
این بینش، معمولا به جدایی و درگیری می انجامد. یا درگیری فکری، یا درگیری اجتماعی و یا درگیری سیاسی. این بینش و منش، منجر به اتخاذ مواضعی می شود که خشونت، ترور و تکفیر دولت ها، جوامع و موسسات را در پی دارد.
و در حوزه ی دین نیز، افراطی گری باعث ایجاد فهمی یک سویه نگر و تنگ نظرانه از دین و شریعت می شود. به گونه ای که زندگی ، تعاملات ، مصالح و معاش مردم را به محدودیت و عسر و حرج می بندد. و این برخلاف مقصود شریعت مقدس است. که برای مردم « حرج » نیاورد. و برایشان « یسر » را پسندید و نه «عسر» را. و « قید و بند » هایی که بر آنها سنگینی می کرد را از دوششان برداشت.
از منظری دیگر، می توان افراطی گری را همچون مرضی دانست که به ذهن و فکر ضربه می زند. پس افراطی گری مرضی فکری و ذهنی است که انسان را از رفتار صحیح و از شخصیت متعادل، خارج می کند. و به خاطر همین مرض فکری است که انسان تبدیل به « نیروی منفی » می شود و میل به ویرانی پیدا می کند. و به مسیری گرایش می یابد که در مطالعات روانشناسی به عنوان « رفتار خصمانه » شناخته می شود. که ممکن است به رفتارهای خشونت آمیز منجر شود.
مشکل به این جا ختم نمی شود. بلکه افراطی گری در حال حاضر تبدیل به مرضی واگیردار شده است. پس همانطور که جلال آل احمد ، نویسنده و منتقد ایرانی از عنوان «غرب زدگی» استفاده کرد، اینجا هم می شود از عنوان « افراطی زدگی » استفاده کرد.
اما میدان حقیقی مواجهه با افراطی گری، عرصه فکر و اندیشه و معرفت است. چه در مبنا ، چه در ذهن و چه در روش. زیرا این مواجهه ، جدالی ریشه ای است که به مفاهیم ، بنیان ها و منابع بازگشت می کند. و پیش از همه نیز ، « مواجهه مفاهیم » است. زیرا ریشه و اساس افراطی گری به افکار و مفاهیم بازگشت می کند.
مواجهه ی فرهنگی با افراط ، چهار ویژگی دارد. و اگر می خواهیم در این مواجهه به نتیجه ی مطلوب برسیم ، باید به این چهار ویژگی توجه و آن را به خوبی درک کنیم.
اول –« مواجهه ی نرم». این مقابله ، یک « جنگ نرم » . بنابراین به ساز و کارهای خشونت آمیز تکیه نمی کند. بلکه به روش هایی متکی است که از خشونت به دور هستند. مانند قلم، کتاب، رسانه های سمعی و بصری و نیز رسانه های مکتوب.
امروزه توجه به روش های مواجهه ی نرم، افزایش یافته است. و به ارزش، کارآمدی و تاثیرگذاری آن، تاکیدات بسیاری شده است. این روش ، می تواند تمام موانع طبیعی و غیرطبیعی را – هر قدر هم که قدرتمند باشند - پشت سر بگذارد؛ می تواند تاثیرات بلند مدتی بگذارد؛ می تواند بر تمام سنین ، در تمام اوقات و در تمام حالات اثرگذار باشد. و با روش های مختلف و در آشکار و پنهان ، نقش ایفا کند.
دوم –« مواجهه آرام». این مقابله به کندی صورت می گیرد. یعنی پیروزی و غلبه در این مواجهه فرهنگی به سرعت، فوری و به شکل جهشی محقق نمی شود. زیرا مقابله با افکار، مکاتب و مفاهیم است. که طبیعش این است که به سرعت به دست نمی آید و به سرعت هم از دست نمی رود.
سوم- « مواجهه دراز مدت». مواجهه فرهنگی با افراط ، نیاز به وقتی طولانی دارد که شاید تخمین آن و زمان بندی آن را نشود به طور دقیق مشخص کرد. و اصلا پیروزی در این نوع از مواجهه، در کوتاه مدت محقق نمی شود. بلکه می توان ادعا کرد که مواجهه ای همیشگی و مستمر است که هیچ گاه متوقف نمی شود و هیچ گاه پایان نمی پذیرد و همیشه ادامه دارد و در جریان است تا هیچ فرصتی برای شکل گیری و ظهور افراط فراهم نشود.
چهارم - « مواجهه ی ریشه ای ». جدال با افراطی گری، جدالی سطحی و ظاهری نیست. که فقط با رویه مسائل و سطح آن سروکار داشته باشد. بلکه مواجهه ای است ریشه ای و عمیق. تا بتواند ریشه ی مشکلات را تماما قطع کند. و این همان هدف اساسی این مواجهه ی فرهنگی است.
بنابراین باید درک کنیم که فرهنگ در این جا نقش بسیار مهمی دارد. چه در مواجهه با افراط. و چه در گسترش اعتدال. پس علاوه بر توجه به قدرت فرهنگ ، باید سعی کنیم بر توانایی های خودمان بیفزاییم تا بتوانیم از آن در راه مواجهه با افراط و گسترش اعتدال به خوبی استفاده کنیم.