حضرتعالی و همه برادران عالیقدر شما از رویداد غم انگیزی که این روزها، به وقوع پیوسته، خبر دارید و آن اعلام شناسایی جناب شاه ایران است به باند تبهکار اسرائیل که به فلسطین تجاوز کرده و اهالی آنجا را آواره ساخته و حقوق آنان را غصب نموده است. این به رسمیت شناسی، همه ما را نگران ساخت و هر مسلمانی را در شرق و غرب عالم رنجاند که چگونه پادشاه مسلمان یک ملت مسلمان، به تأیید دشمنان مسلمین پرداخته و با آنان دوستی می کند.
هنگامی که شاه ایران رژیم اسرائیل را مورد شناسایی قرار داد، شیخ محمود شلتوت، شیخ الازهر نامه ای به نجف و خطاب به آیت الله سید محسن حکیم (متوفای 1390هق) نگاشت و از او خواست تا در این باره اقدامی نماید.[۱]
ترجمه نامه شیخ شلتوت به آیت الله حکیم چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر ایمانی ام حضرت استاد علامه سید محسن الحکیم- نجف، عراق
سلام و رحمت خدا بر شما و جمیع برادرانمان و برادرانتان علمای کشور برادر عراق و بر هر کس که برای دفاع از حق بپا خاسته و بر نگاهبانان وحدت و الفت بین مسلمین.
اما بعد، حضرتعالی و همه برادران عالیقدر شما از رویداد غم انگیزی که این روزها، به وقوع پیوسته، خبر دارید و آن اعلام شناسایی جناب شاه ایران است به باند تبهکار اسرائیل که به فلسطین تجاوز کرده و اهالی آنجا را آواره ساخته و حقوق آنان را غصب نموده است. این به رسمیت شناسی، همه ما را نگران ساخت و هر مسلمانی را در شرق و غرب عالم رنجاند که چگونه پادشاه مسلمان یک ملت مسلمان، به تأیید دشمنان مسلمین پرداخته و با آنان دوستی می کند.
ما دو تلگراف برای جناب شاه فرستادیم. تلگرافی نیز به قم، خدمت آقای بروجردی فرستادیم. و خطر این کار را خاطر نشان نمودیم و هشدار دادیم که ممکن است به فتنه ای لجام گسیخته انجامد. به ویژه آن که این اعلام شناسایی از پادشاهی شیعی مذهب از برادران امامیه صادر شده که ممکن است راه را بر کسانی هموار کند که دوست دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند و موجب رنجش بین مسلمین شوند و در صدد قطع روابطی بر آیند که ما برای تقویت آن کوشیده ایم. و از این گذشته آن کار به صراحت و بی هیچ تأویلی منافات با دین هم دارد و بی تردید شما نیز مانند ما از این امر تأسف خوردید. بی تردید جنابعالی و سایر برادرانتان و برادرانمان علمای با کرامت عراق، همه تلاش خود را به کار خواهید بست که با قوت، نسبت به این تصمیم ابراز انزجار شود و شاه از آن راه بازگردد آن گونه که دولت دکتر مصدق در ایران به سال 1951 از چنان راهی رجوع کرد و به آن راه نرفت.
بذل چنین تلاشی از سوی شما تأثیر فراوانی بر علمای ایران و ملت ایران دارد و بر ما هم تأثیر پسندیده ای می گذارد. چون به مردم می فهماند که ما و شما هم رزم در جهادیم و این کار موجب بلندی پرچم اسلام و تثبیت وحدت مسلمین است. اکنون منتظریم که شما شرحی از تلاش موفق و عمل صالح خویش برای ما بفرستید، خداوند شما را در کنف حمایت خویش بدارد و از برکات این عمل و سعی صالح شما، مسلمین را برخوردار کناد.
والسلام علیکم و رحمه الله
برادر شما محمود شلتوت- شیخ جامع ازهر
مرحوم آیت الله سید محسن حکیم نیز پاسخی بدین شرح برای شیخ محمود شلتوت مخابره کردند[۲]:
بسم الله و له الحمد
حضرت علامه جلیل القدر، شیخ محمود شلتوت شیخ جامع ازهر- قاهره
تلگراف مبارک شما را دریافت کردیم که در آن از اعلام شناسایی ایران به اسرائیل ابراز ناخرسندی کرده اید و سپاسگزار اهتمام شما به امور مسلمین شدیم و دلسوزی شما را برای تقویت روابط اسلامی بین مسلمین ستودیم و قدر نهادیم.
ما از وقتی که خبر این شناسایی را دریافت کردیم انزجار شدیدمان را به مقامات ایران و به واسطه برخی از برادرانمان علمای تهران ابلاغ کردیم و خطر این موضع گیری و نفرت امت اسلامی از آن را برای ایشان روشن ساختیم و نصیحت کردیم که به تکلیف اسلامی خود عمل کنند و احساسات مسلمانان را رعایت نمایند. پاسخ رسید که ایران هیچ گونه اعلام شناسایی به اسرائیل نکرده[۳] و دولت ایران قصد چنین کاری را در حال حاضر یا آینده ندارد و به قضایای مسلمین در هر جا که هستند علاقه مند است.
ما نیز ضمن انزجار از هر تصمیمی که برای تقویت کیان اسرائیل از سوی هر کس گرفته شود، انظار همه مسلمانان را به شرایط ناخوشایندی جلب می کنیم که پیرامون آنان را فرا گرفته است و همه مسلمین را به تحکیم صفوف و توحید کلمه فرا می خوانیم تا جبهه واحدی در برابر جریان های متخاصم و قوای ظلم و کفر و طغیان تشکیل دهند که دشمنان ما، محاربه با اسلام را سر لوحه همه اهتمامات خود قرار داده اند و باید دست آنان را از سرنوشت مسلمین کوتاه کنیم.
ایجاد کیان اسرائیل در فلسطین تنها یک نمونه از تلاش های پرشماری است که برای لطمه زدن به اسلام و راه بستن بر پیشرفت اسلام صورت می گیرد و از این رو بر عموم مسلمین لازم است و خاصه بر دولت های قائم بر بلاد مسلمانان لازم است که به پناه اسلام باز گردند و پیرامون پرچم ظفرمند اسلام حلقه زنند که سر لوحه پیروزی و عزت آنان است و باید که تمامی تشریعات خود را از چشمه سار پرخیر و سرچشمه زلال اسلام برگیرند تا عظمت و عزت خویش را بازیابند و باید حلال اسلام را حلال و حرام اسلام را حرام شمرند و این مصیبت ها که دمار از روزگار مسلمین برآورده جز آثار سستی آنان نسبت به اسلام نیست و همه به خاطر آن است که اسلام را از اداره امور امت کنار نهاده اند و همین باعث خطر برای مسلمین شده است و آنان را تهدید به زوال می کند. در پایان استغاثه به درگاه خداوند علی قدیر می بردیم که مسلمین را در راه تقوا و هدایت متحد فرماید و دست آنان را در هر آنچه موجب رستگاری و صلاحشان است بگیرد که او سمیع و مجیب است.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
محسن الطباطبایی الحکیم
لازم به ذکر است که شاه در مرداد 1339 طی یک مصاحبه مطبوعاتی درباره شناسایی اسرائیل چنین اظهار نموده بود:« این شناسایی سابقاً صورت گرفته و امر تازه ای نیست. منتها روی جریانات روز و شاید هم از لحاظ صرفه جویی، چند سال پیش (1330) نماینده ما از اسرائیل احضار شده بود و هنوز هم برنگشته است. ولی این موضوع شناسایی چیز تازه ای نیست.»[۴]
پی نوشت ها :
1-مجله العرفان (احمد عارف الزین) مجلد48، حزء5 و 6، رجب و شعبان1380هق (ژانویه و فوریه 1961).
2-همان.
3-شناسایی رژیم غاصب اسرائیل توسط رژیم پهلوی از سال 1328 به صورت دو فاکتور (شناسایی عملی، محدود و غیررسمی) بود و به علت بیم از آثار سیاسی آن در ایران و جهان اسلام، هیچ گاه به صورت دوژور(رسمی و مبادله سفیر به صورت علنی) تبدیل نشد. ولی نمایندگی های دو کشور در تهران و تل آویو تا هنگام پیروزی انقلاب دایر بود و به صورت غیرعلنی بالاترین سطح روابط برقرار شده بود.
4-تقی پور، محمدتقی، ایران و اسرائیل در دوران سلطنت پهلوی، تهران، ج1، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1390، ص 344.