در حال بارگذاری ...

دکتر داود فیرحی

«از دیدگاه بررسى‏ هایى که امروزه با عنوان فرانظریّه (Meta theory) مشهورند، اندیشه‏ هاى سیاسى اهل سنت وضعیت ویژه‏اى دارند. با توجه به ملاک‏هاى تاریخى و برون منطقى، این اندیشه‏ ها به سه دوره متمایز تقسیم مى‏شوند. هر کدام از این دوره‏ ها که در سطور آتى بررسى مى‏شوند، مبانى و الگوى اندیشه پردازى خاصى دارند که تمایز گفتارى آن‏ها را نشان مى‏دهند. در این مقاله، کوشش مى‏کنیم ضمن اشاره به ویژگى‏هاى عمومى این سه دوره، مبانى و خصایص تفکر سیاسى جدید در اهل سنت را به اجمال طرح نماییم.

منظور از مبانى در این‏جا، زمینه ‏ها و پایه هاى تاریخى- کلامى است که منظومه فکر سیاسى اهل سنت با تکیه بر آن‏ها تدوین شده، و بر این اساس تاریخ و سنت اسلامى را بازتفسیر مى‏نمایند. برخى از این مبانى، چنان که خواهد آمد، واضح و آشکارند و ما از آن ها به مبانى کلامى تعبیر مى‏کنیم، اما بخشى دیگر وضوح بین ندارند، بلکه چنان‏که بعضى از نویسندگان اشاره کرده‏اند، زمینه وناخودآگاه اندیشه ‏هاى اهل سنت را تشکیل مى‏دهند.

از یک دیدگاه، مبانى نوع دوم که در این‏جا با عنوان مبانى تاریخى اشاره مى‏کنیم- در بازپردازى و تحول افکار سیاسى اهل سنت، نقش تعیین کننده دارند. طبق این تحلیل، ساختار زندگى عمومى در هر زمانه که در ناخودآگاه قدرت تجلى مى‏کنند، نه تنها اندیشه ‏هاى سیاسى هر دوره را تحت تأثیر قرار مى‏دهند، بلکه حتى مبانى کلامى متناسب با آن را باز تولید و سامان مى‏دهند.

برخلاف دیدگاه فوق، نظریه دیگرى که تا حدودى سنتى و مانوس است به مبانى کلامى اصالت بیش‏ترى مى‏دهند و شرایط تاریخى یا ناخودآگاه زمان را به عوامل غیر عمده و درجه دوم تقلیل و تحویل مى‏کنند. به نظر مى‏رسد که این نوع از بررسى‏ ها، چهارچوبه ‏هاى فکرى را بیش از حد واقع متصلب و انعطاف ‏ناپذیر تلقى مى‏کنند. کوشش ما در این مقاله استفاده از لوازم معرفتى و روش شناختى هردو دیدگاه فوق در بررسى مبانى اندیشه‏ هاى جدید اهل سنت مى‏باشد. ابتدا مختصات دوران‏هاى سه ‏گانه تاریخ اندیشه سیاسى اهل سنت را مورد اشاره قرار مى‏دهیم.»

 

متن کامل این مقاله را می توانید از قسمت ضمائم دانلود کنید.

 




نظرات کاربران