می گفت از آن همه پیامکی که زدم فقط یک نفر حاضر شد بیاید. می گفت این در حالی است که بسیاری از این دوستان خودشان را پیرو اهل بیت «ع» می دانند و به روایات دیگر اهل بیت «ع» اهتمام جدی تری نشان می دهند ولی در این زمینه، چون باب میل شان نیست، معمولا توجیه می آورند.
حجت الاسلام مهدی شاندیزی
به این روایات که می رسند توجیه می آورند!
ایام هفته وحدت بود، یکی از رفقای طلبه، به بسیاری از دوستانش این پیام را فرستاد:
«در روایتی از امام صادق نقل شده است که: هر کس در نماز برادران اهل سنت شرکت کند، ثواب شرکت در نماز جماعت همراه با رسول خدا برایش ثبت می شود.
رفقایی که تمایل دارند در این هفته وحدت ، به این حدیث امام صادق ( علیه السلام ) عمل کنند،
قرار ما فردا ساعت 11:30، نماز جمعه اهل سنت.»
این دوست طلبه می گفت از آن همه پیامکی که زدم فقط یک نفر حاضر شد بیاید.
می گفت این در حالی است که بسیاری از این دوستان خودشان را پیرو اهل بیت «ع» می دانند و به روایات دیگر اهل بیت «ع» اهتمام جدی تری نشان می دهند ولی در این زمینه، چون باب میل شان نیست، معمولا توجیه می آورند.
شنیده بودم شفاعت را قبول ندارید...
اسمش محمد امین است. از رفقای بسیار باصفای اهل سنت غرب کشور.
هر از چندگاهی، احوال یکدیگر را می پرسیم. زیاد پیامک به هم می فرستیم.
یک روز دیدم این پیامک رو برام ارسال کرده ؛
« امام شافعی (رضی الله عنه) :
اگر گناه من ، محبت آل محمد است، از آن توبه نمی کنم. آنان روز محشر، شفیعان من هستند، اگر گناهانم فراوان باشد.»
بهش گفتم : من شنیده بودم شما، شفاعت را قبول ندارید؟
گفت : مردم حرف می زنند دیگه ...
شما امام حسین را هم قبول دارید؟
از روحانیون اهل سنت بود. یکی در اتوبوس بهش حرفی زده بود که خیلی ناراحت شده بود.
گفت ازش پرسیده که شما امام حسین را هم قبول دارید؟
می گفت با ناراحتی بهش گفتم: تو در مورد اهل سنت چه فکر کردی؟
ما هر کسی را که نسلش به پیامبر برسد، برایش احترام قائل هستیم، امام حسین که جای خودش را دارد. ایشان نوه پیامبر است مگر می شود قبول نداشته باشیم؟
بعدش می گفت چرا جوانان شما، این طوری در مورد ما فکر می کنند؟!!!
راستش جوابی نداشتم بدهم.
سه سال است ایام شهادت حضرت رضا کاروان می آورم
جلسه ای بود با حضور علما و بزرگان اهل سنت استان. موقع شام بود که کنار چند تا از اساتید اهل سنت نشستم.
در مورد مسائل مختلفی گپ زدیم. تا اینکه بحث مان رسید به کاروان های پیاده ای که ایام شهادت حضرت رضا به مشهد می آیند.
یکی شان گفت من پارسال آمدم. امسال هم داشتیم می آمدیم که در برف گیر افتادیم. رفتیم مسیر را از روستای دیگری دور بزنیم، باز هم نشد بیاییم. 150 نفر بودیم که خیلی ها نتوانستند ادامه دهند. البته 20 نفر که جوان تر بودند با وجود سختی راه، خودشان را به مشهد رساندند.
یکی دیگر امام جمعه یکی از شهرهای استان بود. خندید و گفت: 3 سال است که ایام شهادت حضرت رضا، کاروان می آورد.
پس ما چی؟
جلسه خلقه صالحین بود. بحث در مورد تجربیات و خاطرات وحدت بود.
چند تا از دانشجویان گفتند ما هم میخواهیم خاطره بگوییم.
یکی شان گفت: در یک کارگاه صنعتی در جاده مشهد قوچان کار می کند. می گفت بعضی از کارگران آنجا سنی هستند.
ایام شهادت حضرت رضا بوده که تصمیم می گیرند کنار جاده ایستگاه صلواتی بزنند.
به کارگران شیعه می گوید هر کسی می خواهد می تواند در مخارج این ایستگاه صلواتی، کمک کند.
چند لحظه بعد، یکی از کارگران سنی می گوید: پس ما چی؟
مسوول کارگاه می گوید: شما که امام رضا را قبول ندارید.
کارگر سنی خیلی ناراحت می شود و گوشی اش را در می آورد.
عکس هایش را در حرم حضرت رضا نشان می دهد و می گوید من و دوستان سنی ام، هفته ای یکی دوبار به حرم می رویم، چطور امام رضا را قبول نداشته باشیم!!!
خلاصه اینکه آنها هم در مخارج ایستگاه صلواتی شریک شدند.
من هم میتوانم کمک کنم؟
یکی از دوستان تعریف می کرد .
می گفت یکی از دوستان ش سنی است. یک روز بحث جمع آوری پول برای هیات سیدالشهدا بوده است.
این رفیق سنی اش می آید جلو و می گوید من هم می توانم کمک کنم؟
این دوست ما می گفت چون من نمی دانستم با پول اهل سنت هم می شود برای هیات خرج کرد یا خیر، بهش گفتم: باید بپرسم .
می گفت این رفیق سنی ام گفت عیبی نداره، من این پول رو به نیت هیات امام حسین؛ به تو میدم. اگر بعدا گفتند نمی شود در هیات خرچ کنید بده به هرجا که صلاح می دونی و در راه خداست.