می دانیم جرم اسلامگرایان مصر و نیجریه و سایر کشورها نه سنی یا شیعه بودن که دغدغه حاکمیت اسلام و عدم وابستگی به مستکبران است، خوب است که ما به مذهبی کردن این رخدادها نپردازیم و بدانیم که آنچه در جریان است درگیری اسلام ناب با اسلام آمریکایی است. در منظر حضرت امام خمینی آن شاه ظاهرا شیعه ای که در کنار صهیونیست ها می ایستد و حتی در جنگهای 1967 و 1973 به کمک آنان می شتابد مانند پادشاه ظاهرا سنی است که دست در دست آمریکایی ها علیه استقلال بحرینی ها و یمنی ها اقدام می کند و هر دو مصداق اسلام آمریکایی هستند!
علیرضا کمیلی
حوادث تلخی که این روزها از سعودی تا نیجریه شاهد آن هستیم، در واقع روی دیگر سکه حوادثی است که در این چند سال در منطقه ما رخ داده است. متاسفانه تحولات منطقه این فرصت را برای دشمن مهیا کرده است تا با مذهبی و طائفه ای نشان دادن آنها، مسلمانان را به جان یکدیگر بیاندازد و نسبت به هم بدبین سازد! حال آنکه آنچه در واقع در عراق و سوریه رخ داده است، صرفا رنگ مذهبی یافته است و عده ای جاهل نیز به خوبی گول این بازی را خورده و صحنه گردان بازی شده اند که آمریکا و رژیم صهیونیستی در حال مدیریت آن می باشند.
متهم کردن دولت سوریه به جنگ مذهبی، اتهام افراطی گری مذهبی به دولت و ارتش عراق که در حال دفاع از خودشان هستند و همچنین اتهام طائفی گری به ایران و حزب الله برای حضور در این صحنه ها، فقط و فقط با هدف بدبین کردن مسلمانان شیعه و سنی از یکدیگر صورت می گیرد تا در ذیل آن، اهداف استکباری ابرقدرتها برای منطقه ما محقق شود.
امروز که متاسفانه سوءظن ها بالا گرفته دشمن به سراغ مسلمانانی رفته است که دغدغه حاکمیت اسلام و استقلال کشورشان را دارند. امروز دشمن حس کرده که دیگر شرایط سال 2006 حاکم نیست که جریانات مختلف اسلامگرای اهل سنت از حزب الله در جنگ 33 روزه دفاع کردند و مردم به خیابانها ریختند و دقیقا همان دفاع نیز در ایام جنگ 22 روزه غزه به دست شیعیان کشورهای مختلف از مجاهدان حماس و جهاد رقم خورد. در این شرایط است که مسلمانان در مصر سرکوب می شوند و به زندان و اعدام و شکنجه محکوم می گردند و شیعیان انقلابی که دغدغه اصلی شان قدرت و عزت مسلمین می باشد مورد تعرض قرار می گیرند.
آنان به خوبی می دانند که امروز باید معلم زکزکی که بزرگترین راهپیمایی در حمایت از فلسطین را در آفریقا برگزار می کند مورد تعرض قرار گیرد نه آن شیعه یا سنی جاهل یا دست نشانده ای که مهمترین خاصیت اش، فحاشی و افزودن بر بغض ها و کینه هاست!
معلم زکزکی تا جایی پرچمدار وحدت اسلامی بود که اجازه ساخت مسجد اختصاصی به شیعیان را نداد و برای مراسمات خاص آنان، حسینیه ساخته بود و پیروان خود را به احترام کامل به مقدسات مسلمین دعوت می کرد. او هرگز تهدیدی برای اهل تسنن نبود و چه بسا آنان از اینکه او موفق شده بود با اقدامات خود، جمعیت زیادی از مسیحیان کشورش را به اسلام دعوت کند خوشحال بودند بلکه او تهدیدی مهم برای منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی در کشوری بود که از دو مولفه قدرت آفرین یعنی «نفت سرشار» و «جمعیت بالا» برخوردار است و دشمن نمی خواهد اجازه تکرار قدرت یابی مسلمین را بدهد.
شیخ نمیر نیز یک خطیب بی تفاوت شیعه در گوشه ای از قطیف و أحصی نبود که نسبت به تحولات منطقه و ظلمی که بر مردم می رود ساکت بنشیند و کاری به کار کسی نداشته باشد! از همین روی بود که باید در این شرایط تلخ منطقه، به چوبه دار می رفت و به انبیاء عظام و پیروان حقیقی آنان یعنی ائمه اطهار علیهم السلام اقتدا می کرد چرا که خوب می دانیم آنان نه دعوتگرانی بی تفاوت که هادیانی مخالف ظلم بودند و اگر غیر از این بود طاغوتیان زمان کاری به کار آنان نداشتند.
حال که می دانیم جرم اسلامگرایان مصر و نیجریه و سایر کشورها نه سنی یا شیعه بودن که دغدغه حاکمیت اسلام و عدم وابستگی به مستکبران است، خوب است که ما به مذهبی کردن این رخدادها نپردازیم و بدانیم که آنچه در جریان است درگیری اسلام ناب با اسلام آمریکایی است. در منظر حضرت امام خمینی آن شاه ظاهرا شیعه ای که در کنار صهیونیست ها می ایستد و حتی در جنگهای 1967 و 1973 به کمک آنان می شتابد مانند پادشاه ظاهرا سنی است که دست در دست آمریکایی ها علیه استقلال بحرینی ها و یمنی ها اقدام می کند و هر دو مصداق اسلام آمریکایی هستند!
بزرگترین ظلم به خون شهدای مظلومی که در این سالها ناجوانمردانه در مصر و بحرین و فلسطین و نیجریه و عراق و سوریه کشته شده اند این می باشد که آنان را شهدای مذهبی خاص تعبیر کنیم! نه حکام سنی مذهب مصر بخاطر مذهب شان اهل سنت آن کشور را کشتار و زندانی کرده اند و نه جرم یاران زکزکی در نیجریه شیعه بودن است. چیزی که در نامه دختر ایشان تصریح شد و جرم حقیقی ایشان، در افتادن با منافع استکبار برای کسب عزت و استقلال مسلمین تعبیر گردید.