در حال بارگذاری ...

«مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» نوعی نفرین و درخواست نابودی حکومت هایی است که خواستار نابودی حکومت و حرکت اسلامی ملت ایران هستند. به دیگر سخن، این شعارها دشمنی ملتِ ما با آن ها را بیان می کند. آیا درخواست نابودی دشمنی که خواستار نابودی ماست، دشنام گویی به حساب می آید؟ آیا در مقابل دشمنی که شمشیر کشیده است و قصد نابودی ما را دارد، نباید شمشیر بکشیم و او را نابود سازیم؟

حجت الاسلام مهدی مسائلی 
 
همه می دانیم که شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» از شعار های مهم و اساسی مردم ایران در انقلاب اسلامی بوده و هست. ولی گاهی بعضی از جریان های سیاسی و یا مذهبی، مناقشات و یا شبهاتی درباره آنها مطرح می کنند که ضرورت تحلیل و بررسی انگیزه ها و اهداف این شعارها را بیشتر می کند. 
توضیح بیشتر این که بعضی از جریان های سیاسی با تمسک به آیات و روایاتی که مسلمانان را از دشنام گویی و توهین به مقدسات دشمنان و مخالفان نهی می کند، شعار مرگ بر آمریکا را نیز نوعی توهین به دشمنان دانسته و خواستار جلوگیری و منع از آن هستند. معمولاً در این استدلال ها به آیه 108 سوره انعام استناد می شود که می فرماید: 
«وَ لاتَسبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیسبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ کَذَلِک زَینَّا لِکلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ؛ یعنی: [شما مؤمنان] به [معبود] آنان که جز خدا را می خوانند، دشنام ندهید تا مبادا آن ها [نیز] از روى دشمنى، به نادانى خدا را دشنام گویند. ما بدین سان براى هر امتى عملشان را زینت دادیم.» 
این عده با بیان این که شعار بر آمریکا نیز نوعی توهین و دشنام گویی نسبت به ملت آمریکاست؛ آن را در راستای نهی برگرفته این آیه شریفه می دانند که مسلمانان را از توهین و دشنام گویی به مقدسات و محترمات دیگران باز می دارد. 
افزون بر این بعضی از جریان مذهبی که با دشنام گویی به مقدسات مذهبی اهل سنت تفرقه و جنگ بین شیعه و سنی را دنبال می کنند، نیز شبهاتی را در این زمینه مطرح نموده و این گونه جلوه گری می کنند که این شعار مرگ بر آمریکا نیز نوعی دشنام بوده و مخالفت جریان انقلابی با دشنام گویی های آنها به مقدسات اهل سنت، با بیان این گونه این شعارها از ناحیه جریان انقلابی مغایرت دارد و از این جهت باید دست آنها در دشنام گویی و توهین و لعن به مقدسات اهل سنت باز گذاشته شود! 
پاسخ دقیق به این مناقشات و شبهات بحثی مفصل را طلب می کند و از این رو بنده در کتاب «لعن های نامقدس» به شبهات تفرقه افکنان مذهبی پاسخ گفته ام؛ ولی بیان چند نکته تا حدودی می تواند به شبهات هر دو جریان سیاسی و مذهبی پاسخ دهد: 
۱. دولت آمریکا همواره در مقابل حرکت های عدالت خواهانۀ ملت های آزادی خواه ایستادگی کرده است و به خصوص درجهت ضدیت و دشمنی با آرمان های اسلامی انسانی ملت ایران، از هیچ گونه اقدامی فروگذار نکرده است. افزون بر این، دشمنی آمریکا با ملت ما، به سال های بعد از انقلاب محدود نیست. تاریخ معاصر ایران نشان می دهد که حکومت طاغوتی آمریکا همواره برخلاف خواست ملت ایران عمل کرده است. هدایت و برنامه ریزی کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲ یکی از نمونه های بارز این دشمنی هاست. اسرائیل غاصب نیز حکومتی نژادپرست است که موجودیت و هویتش بر مبنای دشمنی با جهان اسلام شکل گرفته است و دشمنی او با حکومت اسلامی ایران نیز بر کسی پوشیده نیست. 
۲. اگرچه جمهوری اسلامی تاکنون به صورت مستقیم با آمریکا و اسرائیل وارد جنگ و برخورد نظامی نشده است، ولی روابط ما با آمریکا و اسرائیل در وضعیت جنگی است؛ زیرا آن ها تمام تلاش سیاسی و فرهنگی خویش را در جهت نابودی حکومت اسلامی ایران به کار بسته اند، چنان چه در فتنه88 خود به این موضوع تصریح نمودند. در مورد دولت آمریکا نیز علی رغم تحولات اخیر گزینه های نظامی، فرهنگی و سیاسی این کشور در مقابله و دشمنی با جمهوری اسلامی هرگز از دستور کار آنها خارج نشده است و مسئولین این کشور بارها تصریح کرده اند که گزینه نظامی همچنان روی میز است. 
۳. «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» نوعی نفرین و درخواست نابودی حکومت هایی است که خواستار نابودی حکومت و حرکت اسلامی ملت ایران هستند. به دیگر سخن، این شعارها دشمنی ملتِ ما با آن ها را بیان می کند. آیا درخواست نابودی دشمنی که خواستار نابودی ماست، دشنام گویی به حساب می آید؟ آیا در مقابل دشمنی که شمشیر کشیده است و قصد نابودی ما را دارد، نباید شمشیر بکشیم و او را نابود سازیم؟ پس این شعارها در واقع حکایتی از اعتقاد و عمل ماست. همان گونه که حکومت آمریکا و اسرائیل همواره از نابودی حکومت اسلامی ایران سخن می گویند، ما نیز باید از نابودی آن ها سخن بگوییم. 
۴. درخواست «مرگ و نابودی» ازسوی مردم انقلابی ایران، دربارۀ حکومت هایی بیان می شود که با کشور ما درحال جنگ و دشمنیِ آشکار هستند. از همین رو شاهد شعارهایی همچون «مرگ بر فرانسه»، «مرگ بر آلمان»، «مرگ بر ایتالیا» و... در میان مردم ایران نیستیم. 
۵. روشن است که معنای «مرگ بر آمریکا»، درخواست نابودی ملت آمریکا نیست؛ بلکه مرگ بر سیاست های استعماری و طاغوتی دولت حاکم بر آمریکاست. این سیاست ها را بسیاری از مردم آمریکا نیز حمایت نمی کنند؛ ولی متأسفانه دولت آمریکا با تبلیغات رسانه ای گسترده، بسیاری از این رفتارها را از چشم مردم آمریکا پنهان می کند و چهره ای متفاوت از خود نشان می دهد. بااین حال در سال های اخیر شاهد بوده ایم که حتی در کشور آمریکا نیز اعتراض هایی به این سیاست ها صورت می گیرد؛ به گونه ای که در این کشور نیز پرچمِ آمریکا و نمادهای حکومتی آن را به سخره می گیرند. البته بیان این نکته لازم است که سیاست مداران کشور ما نیز وظیفه دارند در رسانه های جهانی به تبیین شعارهای انقلاب بپردازند و به جای حذف شعارهای انقلاب، از تحریف معنوی و مصادرۀ معنای آن در رسانه های بیگانه جلوگیری کنند. 
پس شعار مرگ بر آمریکا نه درخواست نابودی ملت آمریکا است، و نه این که دولت آمریکا جزو مقدّسات کسی به شمار می آید! رهبری انقلاب اسلامی آیت الله خامنه ای اخیراً در تشریح این معنا فرمودند: 
«این را بدانید که این شعار شما، «مرگ بر آمریکا»ی شما، این فریادی که ملّت ایران می کشند، این دارای یک پشتوانه و عقبه ی منطقی و قوی است؛ دارای پشتوانه ی عقلانی است. معلوم هم هست که مراد از «مرگ بر آمریکا»، مرگ بر ملّت آمریکا نیست، ملّت آمریکا هم مثل بقیّه ی ملّت ها [هستند]، یعنی مرگ بر سیاست های آمریکا، مرگ بر استکبار؛ معنایش این است، این دارای پشتوانه ی عقلانی است؛ قانون اساسی ما به این ناطق است، تفکّرات اصولی و عمیق و منطقی بر این ناطق است و این را برای هر ملّتی که تشریح بکنیم، آن را می پسندند و میپذیرند و قبول می کنند.» [1] 
6. قرآن کریم نیز با وجود توصیۀ همۀ مسلمانان به رعایت ادب و پرهیز از دشنام گویی، طاغوت ستیزی را از وظایف اصلی مسلمانان می داند: 
«وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ[2]؛ 
و ما در هر امتى رسولى برانگیختیم که [بگوید]: «خدا را بپرستید و از طغیانگر دورى کنید.» 
پس تا هنگامی روحیه طاغوتی دولت آمریکا پابرجاست و این کشور سیاست های مادی گرایانه و شیطانی خویش خود را سیاست حاکم بر جهان معرفی می کند، ستیز و دشمنی ما با این دولت استکباری ادامه دارد. مسلم است که صلح آمریکایی هنگامی بر جهان حکم فرما می شودکه تمام کشورهای جهان از جهت فکری و فرهنگی و سیاسی هم سو و هم جهت با آمریکا شوند و حقوق بشرآمریکایی و گزاره هایی از این دست را بپذیرند! 
7. شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» به معنای درخواست نابودی «غیرمعتقدان به ولایت فقیه» نیست؛ بلکه نفرین به مخالفانی است که آگاهانه به دشمنی با ولایت فقیه پرداخته اند و درجهت حذف حکومت اسلامی ایران اقدامِ عملی می کنند. رهبر معظم انقلاب، آیت الله خامنه ای دراین زمینه می فرماید: 
مطالبه کردن با دشمنی کردن فرق دارد. اینکه ما گفتیم گاهی اوقات معارضۀ با مسئولان کشور نشود که الان هم همین را تأکید می کنیم: معارضه نباید بشود، این به معنای انتقاد نکردن نیست؛ به معنای مطالبه نکردن نیست. دربارۀ رهبری هم همین جور است. این برادر عزیزمان می گوید: «ضد ولایت فقیه را معرفی کنید.» خب، «ضد» معلوم است معنایش چیست. ضدیت یعنی پنجه درافکندن، دشمنی کردن، نه معتقدنبودن... . اعتراض به نظرات خاص رهبری، ضدیت با رهبری نیست. دشمنی نباید کرد. دو نفر طلبه کنار همدیگر می نشینند، خیلی هم باهم رفیق اند، خیلی هم باهم باصفایند، همدرس هستند، مباحثه می کنند، حرف همدیگر را رد می کنند: این حرف او را رد می کند، آن حرف این را رد می کند. رد کردن حرف به معنای مخالفت کردن به معنای ضدیت کردن نیست. این مفاهیم را باید از هم جدا کرد.[3] 
 
پانوشت:
[1] بیانات در دیدار دانش آموزان و دانشجویان/ ۱۲/۰۸/۱۳۹۴. 
[2]. نحل، ۳۶. 
[3]. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان نخبه و برتران کنکور و فعالان تشکل های سیاسی فرهنگی دانشگاه ها ، ۱۷مهر۱۳۸۶

 




نظرات کاربران