استاد حیدر حب الله
شیخ حیدر حب الله در سال 1973 م، در لبنان متولد شد. دروس مقدمات و سطوح حوزه علمیه را گذراند و در سال 1995م به ایران برای تکمیل سطوح عالی حوزه آمد. در سال 2002م، به گروه مطالعات کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث در دانشکده اصول دین پیوست و سپس در علوم اسلامی نیز از جامعه المصطفی العالمیه موفق به اخذ فوق لیسانس شد.
وقتی معنی متداول «اهل سنت» را به دست آوردیم - و آن کسی است که شهادتین را بگوید و اعتقادی به امامت به معنی شیعه ندارد - در این صورت ممکن است قسم اخیر داخل در تقسیم باشد پس ناصبی ها که شهادتین را به ظاهر بر زبان می آوردند در وقت خود مشخص کرده اند که ایمانی به امامت ندارند و نسبت به اهل بیت بغض دارند. ولی این تقسیم مشکلات دیگر دارد زیرا در این تقسیم مغایرت بین اقسام آن وجود دارد، حال آن که بعضی از اهل سنت هم اهل بیت را دوست دارند و هم نسبت به شیعیان بغض دارند و بعضی از آنها هم اهل بیت را دوست دارند هم شیعیان را و بعضی از آنها هم نسبت به اهل بیت بغض دارند (یعنی ناصبی ها) و هم نسبت به شیعیان بغض دارند پس این تقسیم به صورت واضح به ما اجازه جداسازی بین اقسام چهارگانه نمی دهد. صحیح تر این است که - بعد از فرض این که ناصبی هم نسبت به اهل بیت بغض دارد هم نسبت به شیعیان - گفته شود تقسیم اهل سنت (یعنی هر غیر شیعه ای) با ملاک حب و بغض نسبت به اهل بیت و پیروانشان فرضا اینگونه خواهد بود که آن ها یا اهل بیت را دوست دارند و یا نسبت به اهل بیت بغض دارند یا به غیر از این دو معنی اهمیتی نمی دهند و توجه نمی کنند و بنابر اول یا شیعیان را نیز دوست دارند یا نسبت به آنها بغض دارند و یا غیر از این دو حال هستند نسبت به آنها و بنابر سومین ، تقسیم اینگونه خواهد بود. پس اقسام آن به هفت نوع برمی گردد ممکن است تقسیمات مختلفی را با معیار های مختلف فرض کرد.
اینجا اختلافات مفهومی و فقهی وجود دارد که در عملیاتی کردن تقسیم و فهم موضوع موثر است . برخی از آنها:
1- مفهوم ناصبی مفهومی است که بین علما در آن اختلاف است از این حیث که دشمنی با اهل بیت به خاطر دینداری آنها است یا دشمنی آنها مطلق است. بر فرض اول – کسی که به خاطر دین داری با اهل بیت دشمن است – معنی ناصبی عبارتست از کسی که معتقد است دشمنی اهل بیت جزئی از دین است بنابراین ناصبی جزو کسانی که به خاطر مصالح دنیایی با اهل بیت دشمن اند به حساب نمی آید مانند بعضی از کسانی که با اهل بیت در تاریخ جنگیدند؛ این قولی است که بسیاری از فقها به آن قائل شده اند. اما بر فرض دوم – دشمنی مطلق – مفهوم ناصبی هرکس که با یکی از اهل بیت دشمنی دارد را شامل می شود چه دشمنی اش به خاطر دینداری باشد یا بخاطر مصلحتی باشد یا اختلاف دنیایی باشد. همانطور که اگر یکی از امامان اهل بیت همسایه اش بود بین این دو همسایه به خاطر مشکلی دشمنی بود.
2- اینجا اختلاف دیگری در تعریف ناصبی وجود دارد و آن: آیا ناصبی کسی است که فقط با اهل بیت دشمنی دارد یا مطلق کسی که با اهل بیت یا شیعیانشان دشمنی دارد؟ پس بر فرض اول اهل سنت کسانی هستند که اهل بیت را دوست دارند اما با شیعیان دشمنی دارند بخلاف ناصبی ها و بر فرض دوم ممکن است اهل سنت را در زمره ناصبی ها شمارد.
3- در اینجا تعداد بسیار زیادی از متون حدیثی نزد سنی و شیعه نظرشان را بر محبت و بغض اهل بیت معطوف کرده اند این متون توجه به این موضوع مهم را واجب می کنند که در طول تاریخ نسبت به آن غفلت بسیار ورزیده شده، درحالی که این متون حدیثی برای مقابله با ناصبی هایی که در اوایل قرون هجری پدید آمدند آمده است با این وصف شناخته می شدند که فرقه ای دینی که با دشمنی اهل بیت دینداری می کردند و معنایش این است که این متون جزئی از کشمکش سنی – شیعی نبوده است بلکه جزئی از مبارزات (سنی و شیعه باهم) در مقابله با توهین به اهل بیت بود. به همین خاطر اینگونه متون را در کتب اهل سنت بسیار می یابیم. زیرا در عصر خلفای عباسی – هرچند نظری و شعاری – به محبت اهل بیت ایمان داشتند در مقابل برنامه خلفای اموی به سمت دشمنی با اهل بیت و دشنام علی و اصحابش می رفت دولت اموی دولتی بود که دشمنی با اهل بیت را به صورت علنی بیان می کرد و از آن برخوردار بود در مقابل آنچه در دوره دولت عباسی بود محبت و رضایت اهل بیت را به صورت علنی بیان می کردند هر چند از بغض و سخت گیری در حق شان برخوردار بودند. کتاب های حدیثی اهل سنت در دوره عباسی روشن است به همین دلیل– برای مقابله با اموی ها چیز کمی به اهل سنت و همچنین یارانی که اهل فکر وناصبی بودند داد – با نشان دادن و منتشر کردن این متون حدیثی فرصت داد برخلاف شرایط در زمان اموی که آوردن متونی که غالب آن مدح علی و اهل بیت بود را منع می کرد. بنابراین متون محبت به صورت عام – هر چند نظری باشد صرف نظر از تطبیق کردن و عملی کردن این محبت – جزئی از نبرد بین سنی و شیعه نیست بلکه جزئی از نبرد میان مسلمانان و ناصبی است. – جز در بعضی متون –ناگهانی و روشمند بودن این اقدام در باب اعتراض کردن بر اهل سنت به معنی عام صحیح نیست. زمانی که روایت می گوید مثلا کسی که علی را دوست دارد برایش چنین و چنان و کسی که نسبت به او بغض دارد چنین و چنان، درست نیست این حدیث را نقطه جدایی بین خود و سنی قرار دهیم بلکه در تاریخ نقطه جدایی بین ما با ناصبی بوده است .بله کسی که این جدایی را یا آن را درست دانسته به صورت واقعی بررسی می کند و فاعل مفهوم محبت در همه امتدادهایش را می خواهد این غیر از اصل محبتی است که در موضوع در مقابل بغض و ناخوشایندی نسبت به اهل بیت است. برای این موضوع زمان زیادی برای تفصیل می خواهد که در این وقت مختصر نمی گنجد.