نتیجهی اقامهی شعائر ما هیئتیهای شیعه امیرالمؤمنین علیه أفضل صلوات المصلین، نباید این باشد که وهابیت و اربابان استکباری آن، بتوانند از برخی مظاهر تفرقهافکنانه، به عنوان ابزاری برای دفع اهل سنت از معارف اهل بیت، و جذب ایشان به دستگاه شیطانی خود، سوء استفاده کنند. به راستی اگر کسی زمینه جذب به دامان ائمه علیهم السلام، و پذیرش تشیع راستین را داشته باشد، و ما با سوء رفتار خود، او را طرد کنیم و به دامان شیطان بیندازیم، آیا نباید در روز قیامت، پاسخگوی حضرات معصومین باشیم؟
حجت الاسلام مهدی محمدآبادی
یکی از اهداف قیام شکوهمند حضرت ابا عبد الله علیه اسلام –به بیان خود حضرت- «اصلاح امت رسول اکرم صلی الله علیه وآله» بوده است؛ «إِنَّمَا خَرَجْتُ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ فِی أُمَّةِ جَدِّی مُحَمَّد» (مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص89) در این روایت شریف، از واژه «امت» استفاده شده -نه «شیعه»، یا «موالی» یا واژههای مشابه- و این انتخاب، بیانگر تأکید سید الشهدا علیه السلام است، بر اینکه ایشان، امام همه امت اسلامی، و دلسوز همه مسلمانان هستند؛ شیعه امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام باشند، یا نباشند. و به همین دلیل است، که اهل سنت ایران و جهان، همگام با شیعیان، مراسمی را برای بزرگداشت سبط نبی اکرم و قیام حماسی ایشان، برپا میدارند. با این تفاصیل، حضرت ابا عبدالله علیه السلام، وجه مشترک، و محور اتحاد امت اسلامی هستد. و اینکه حضرت امام میفرمایند: «محرم و صفر است که اسلام را نگه داشته است» (صیحفه امام، ج15، ص330) در پرتو این حقیقت بوده است.
تأکید ائمه علیهم السلام، بر بزرگداشت یاد و خاطره حماسه کربلا، نبوده، جز برای زنده ماندن اهداف و آرمانهای آن در جامعه اسلامی. و در طول این 14 قرن، مجالس عزاداری و هیئات، کارکرد اصلیشان همین بوده است. سؤال: پس چرا امروزه، هیئت، تبدیل به نماد افتراق امت اسلامی شده؟ عوامل متعددی در این قضیه دخیل هستند، که به اختصار، به 2 مورد اشاره میشود:
1. یک عقیده غلط که کم و بیش در بین ما شیعیان رواج دارد، این است که معارف اهل بیت علیهم السلام را، میراثی صرفا شیعی میدانیم، و طبعا شیعیان (بخوانید «هر کس که ادعای تشیع کرد») را هم، تنها وارث آن! لذا اهمیتی به تبعات رفتار و گفتار خود نسبت به مقدسات سایر مسلمین، و بازتاب آن در بین ایشان هم نمیدهیم. در حالی که به استناد بند اول این نوشتار، و نیز سایر متون دینی و سیره اهل بیت علیهم السلام، بطلان این پندار، اثبات میشود؛ یعنی: شیعه، امانتدار اهل بیت است –همانطور که ائمه علیهم السلام، «امین الله فی خلقه» هستند- و هیئت، محلی برای تجلی فضائل و معارف حقّه این بزرگواران؛ پس سزاوار است که این روایت شریف حضرت رضا علیه السلام، سرلوحه همه هیئتیهای با معرفتی باشد، که دست دل را به ضریح ساحت کبرایی مولایشان دادهاند: «خدا رحمت کند بندهای را که امر ما را زنده کند ... [یعنی] علوم ما را بیاموزد و آن را به همه مردم [چه شیعه و چه سنی، و چه غیر مسلمان] بیاموزد، چرا که اگر مردم زیباییهای کلام ما را بفهمند، قطعا از ما پیروی میکنند.» (عیون أخبار الرضا، ج1، ص307) و روشن است که هر گونه رفتار و گفتار تفرقهافکنانه ما، مخلّ به این هدف است. خصوصا که امروزه، رسانهها، هیچ چیزی را برای مخفی کردن باقی نگذاشتهاند.
2. اینکه ما شیعیان، مذهب خود را، به حق، و به استناد ادله عقلی و نقلی، تنها قرائت صحیح از اسلام میدانیم، باعث شده که لوازم عملی را هم برآن بار کنیم؛ مثلا اینکه حق داریم حتی برخی از مستضعفان فکری، که هنوز به این سطح از معارف ناب نرسیدهاند را، دشمن بدانیم! در حالی که در قرآن کریم، «مودت ذی القربی» اجر رسالت نبی اکرم معرفی شده است (روشن است که مودت، رتبه قبل از تبعیت و اطاعت است)، و نیز در زیارت عاشورا و سایر منابع روایی، معیار سلم (صلح) وحرب (جنگ) شیعیان نسبت به سایرین، سلم و حرب با ائمه علیهم السلام معرفی شده است («إنی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم») و روشن است که سلم و حرب، در مقام ابراز و بروزات خارجی انسان است. یعنی عقیده باطل دیگران (مثلا این که اهل سنت، قائل خلافت بلا فصل حضرت علی علیه السلام نیستند، و ایشان را خلیفه چهارم میدانند)، مجوز دشمنی ما با ایشان نمیشود. قرآن کریم، مسلمانان را، حتی از ناسزاگویی به مقدسات مشرکان هم منع میکند، تا باب هدایتشان، در اثر تحریک تعصبات کور، بسته نشود، چه رسد به این که عامه اهل سنت -از هر فرقه فقهی و کلامی- به محبت اهل بیت علیهم السلام اذعان دارند، و کم و زیاد، آن را ابراز هم میکنند.
نتیجهی اقامهی شعائر ما هیئتیهای شیعه امیرالمؤمنین علیه أفضل صلوات المصلین، نباید این باشد که وهابیت و اربابان استکباری آن، بتوانند از برخی مظاهر تفرقهافکنانه، به عنوان ابزاری برای دفع اهل سنت از معارف اهل بیت، و جذب ایشان به دستگاه شیطانی خود، سوء استفاده کنند. به راستی اگر کسی زمینه جذب به دامان ائمه علیهم السلام، و پذیرش تشیع راستین را داشته باشد، و ما با سوء رفتار خود، او را طرد کنیم و به دامان شیطان بیندازیم، آیا نباید در روز قیامت، پاسخگوی حضرات معصومین باشیم؟ آیا در ضلالت آن شخص، شریک نخواهیم بود؟ به استناد آیات و روایات، قطعا چنین است.
خلاصه اینکه، در کنار ثقلین (قرآن و اهل بیت)، امت رسول اکرم نیز از مهمترین یادگارهای ایشان است، که بستر نقل حقائق و نشر مکتب اهل بیت تا امروز نیز بوده است (چون شیعه همیشه در اقلیت بوده، و اگر بنا بر تفرقه و تقابل بود، اصلا امروز اثری از تشیع هم باقی نمانده بود). و از مهمترین محورهای همگرایی امت اسلامی، محبت اهل بیت علیهم السلام است. هیئتیهای با غیرت، امروز وظیفه سنگین حفظ و حراست از این امانت الهی، و زمینهسازی برای جذب عموم آحاد بشریت –که گرفتار حاکمیت شیاطین هستند- به معارف خاندان عصمت و طهارت، و در نهایت، اقبال و اشتیاق جهانی به حکومت موعود عجل الله فرجه را بر عهده دارند. و این هدف گرانسنگ، جز در بستر محبت و الفت، برای هیچکس ممکن نیست، حتی برای رسول اکرم؛ «به واسطه رحمت الهی بود که در برابر مردم، لیّن و نرم شدی؛ در حالی که اگر خشن و سنگدل بودی، از اطرافت پراکنده میشدند.» (آل عمران، 159)