یک جهان مانده در شجاعت ما وحدت ماست رمز همت ما شیعی و سنی اند دوشادوش دست در دست هم مسلمانیم
شاعر: ناصر کسایی
دل اگر تنگ و جان اگر خسته ست
گاه گاهی اگر پریشانیم
روبرو صخره ای اگر باشد
یک به یک موج های طوفانیم
***
دین ما دین آب و آیینه ست
بی قرار امیر آدینه ست
داغ هایی به روی این سینه ست
گاه اگر مثل ابر گریانیم
***
گاه مهر نبی نشانه ی ماست
گاه گاهی شکوه شمشیرش
«فاتقوالله یا اولی الباب»
ما همیشه مرید قرآنیم
***
«و یدالله فوق ایدیهم»
عشق یعنی عبادتی بی مرز
عقل اگر ماه و عشق اگر ابر است
ما پریشان وقت بارانیم
***
لحظه های دفاع از ایمان
لحظه های شکوه اسلام است
پای دشمن اگر وسط باشد
بی گمان رهسپار میدانیم
***
هر کجای جهان اگر باشیم
راه ما راه عشق و همراهی ست
یوسف عاشقیم و در همه حال
چشم در راه خاک کنعانیم
***
نیست باکی اگر که درگیری ست
دشمن ما اگر که تکفیری ست
جنگشان از سر شکم سیری ست
ما در این رزمگاه می مانیم
***
یک جهان مانده در شجاعت ما
وحدت ماست رمز همت ما
شیعی و سنی اند دوشادوش
دست در دست هم مسلمانیم