متن خطبه نماز جمعه مقام معظم رهبری – 23 8 65 این هفته به مناسبت این که در آستانه ى هفته ى وحدت و نزدیکى میلاد پیغمبر بزرگ الهى و خاتم انبیاء و منجى بشریت است و همچنین ولایت امام به حق ناطق، امام صادق علیه الصّلاةوالسّلام هفته ى مهمى است. بحث اصلى من
متن خطبه نماز جمعه مقام معظم رهبری – 23 / 8 / 65
این هفته به مناسبت این که در آستانه ى هفته ى وحدت و نزدیکى میلاد پیغمبر بزرگ الهى و خاتم انبیاء و منجى بشریت است و همچنین ولایت امام به حق ناطق، امام صادق علیه الصّلاةوالسّلام هفته ى مهمى است. بحث اصلى من در امروز یک صحبت کوتاه و فشرده اى است در باب وحدت و ابعاد آن. در دنبال این بحث، بحث دیگرى هم دارم که سعى مى کنم کوتاه باشد درباره ى بحران سیاسى دست و پاگیرى که براى سردمداران سیاستهاى غربى بالخصوص براى امریکا و انگلیس پیدا شده و ضعفهاى آنها و ناتوانى هاى سیاسى شون را براى خود آنها و براى افکار عمومى دنیا مدلل و مسلم کرده؛ و نیز عظمت جمهورى اسلامى و قدرت اراده ى مردمى و ارزش استقامتى که شما ملت ایران در طول این هفت سال و نیم نشان دادید را آشکار مى کند.
درباره ى وحدت باید عرض کنم که یکى از فرایض و واجبات اسلامى در ردیف جهاد، در ردیف حج، بلکه اهم از جهاد و حج مسأله ى وحدت مسلمین است، که در چند آیه ى از قرآن به این فریضه مسلمانها امر شدند و از آنها وحدت و اتحاد و یکپارچگى و همدلى و همزبانى خواسته شده. در دنیاى اسلام متأسفانه از اوایل شکافهایى پیدا شد، اختلافاتى بین گروههاى مسلمین پیدا شد و بعد که نوبت به بنى امیه و بنى عباس و سلاطین جور و حکام ظالم و فرصت طلب رسید در طول تاریخ، این زمینه هاى اختلاف روزبه روز بیشتر شد امروز در دنیاى اسلام که نگاه مى کنید از یک میلیارد مسلمان فقط نامى مى شنوید، این یک میلیارد اگر در یک کشور بودند، اگر با هم هم صدا و همدل بودند عزت سیاسى آنها و نیز استقلال اقتصادى و اجتماعى و سیاسى و نظامىِ آنها یک قدرت عظیمى را در دنیا پدید مى آورد و راه را بر زورگویى قطبهاى قدرتِ ملحدِ ظالمِ بى انسانیت مى بست.
متأسفانه امروز چنین نیست یعنى این یک میلیارد مسلمان هر چند میلیونشان در یک گوشه ى دنیا حتى در یک منطقه در کنار هم اما با هزاران اختلاف، با هزاران وسوسه و با نفوذ قدرتهاى سیاسى دنیا در دل نظامهاشان این وضع کنونى است. زمینه هاى اختلاف در بین مسلمین البته زیاد است ولیکن با وجود این زمینه هاى اختلاف انصافاً وحدت ممکن است. این زمینه هاى اختلاف بعضی اش از قبیل نژاد و زبان و قومیت است.
فرض بفرمایید که یک کشور به زبان عربى، دیگرى به زبان ترکى، سومى زبان فارسى، آن یکى به زبان اردو یا هندى یا اندونزیایى یا بقیه ى زبانهایى که مسلمانها به آنها تکلم مى کنند تکلم مى کند. زبان یک مانع نیست، خب قرآن کریم و احادیث پیغمبر و معصومین در اختیار مسلمین است که خود این یک محور اتحاد زبانى را در بین مسلمین ایجاد مى کند، همه به زبان واحدى نماز مى خوانند، همه به سوى واحدى رو مى کنند، همه در یک وقت یک ساعت فرایضى را انجام مى دهند، همه در یک موسم در یک نقطه از دنیا هر سالى یک بار گرد مى آیند. کنگره ى عظیمى دارند. پس این مشکلى در راه وحدت نیست. مسأله ى اختلاف شیعه و سنى و اختلافات فرقه اى هم همین طور ما هیچ وقت نه به اهل تسنن گفتیم بیایید شما شیعه بشوید و از عقاید خودتان دست بردارید تا وحدت ایجاد بشود، نه هرگز به شیعه گفتیم که بیاید شما از عقایدتان عدول کنید، اصول تان را ندیده بگیرید تا وحدت به وجود بیاید. نه، با حفظ عقاید هر فرقه اى در اصول، در فقه و در بقیه ى امور مى توانند امت اسلامى اتحاد داشته باشند. همچنانى که در کشورهایى ما مى بینیم که سنى و شیعه در کنار هم قرار دارند، در کشور ما بین برادران شیعه و برادران سنى صف واحدى وجود دارد که هر دو در آن صف جمعند، این صف هم صف نماز است، هم صف جهاد فى سبیل اللَّه و جبهه ى جنگ است، هم صف اداره ى کشور است، هم صف سازندگى و بناى آینده ى نظام است. خب ببینید در سراسر این کشور، آن مناطقى که برادران سنى ما هستند. آن جا مسؤولین از آن برادران، علماء از آن برادران، علماء از آن برادران، رزمندگان از آن بردران عرض کنم که بسیارى از کارها در اختیار آن برادران و سنى و شیعه در کنار هم دارند زندگى مى کنند در کشور ما و تجربه ى ما نشان داد که اختلاف عقیده هرگز مانع از این نمى شود که دو برادر در کنار هم قرار بگیرند و با هم نماز بخوانند با هم به جنگ دشمن بروند، با هم در مجلس قانونگذارى بنشینند و قانون تصویب کنند، با هم یک اعلامیه اى را علیه سیاستهاى استکبارى امضاء کنند، با هم به مسافرت بروند، با هم شعار بدهند، اختلاف مذهبى هست ولى تفرقه نیست «و لا تکونوا کالذین تفرقوا و اختلفوا» آن چه که مهم است، آن چه که براى ایجاد وحدت لازم هدف واحد هست و اصول واحد و این بین برادران شیعه و سنى هست همچنانى که در کشورهاى دیگرى هم که همه اهل تسنن هستند آن جا هم باز اوّلاً برادران شیعه هم در قالب کشورهاى اسلامى حضور دارند، به علاوه برادران اهل تسنن هم از فقه هاى مختلف حتى مکتبهاى اصولى مختلف مثل اشعرى و معتزلى و اینها پیروى مى کنند در کنار هم، هم قرار دارند پس مى شود. درعین حال ما مى بینیم که در دنیاى اسلام و در میان جوامع اسلامى روزبه روز بر شعارهاى تفرقه و دشمنى و مخالفت با یکدیگر تکیه مى شود خب کى اینها را تکیه مى کند؟ این کتابهایى که علیه شیعه نوشته مى شود، این گویندگانى که وعاظ السلاطینى که در گوشه و کنار دنیا هر گاهى یک بار دهنشون را باز مى کنند و به جاى ذکر خدا، به جاى خواندن آیات الهى، آیات تفرقه و نفاق و کینه و اختلاف را از دهان شان بیرون مى ریزند. اینها تابع کدام حکم از احکام اسلامى مى توانند باشند؟ یا بعضى از این سران و سیاسیون و گویندگان و نویسندگانى که روى ملیتها تکیه مى کنند و آن را بزرگ مى کنند. عرب را در مقابل عجم، نمى دانم فارس را در مقابل ترک در مقابل کرد آن یکى را در مقابل آن یکى قرار مى دهند. اینها از کدام سیاست تبعیت مى کنند و کدام دستى پشت سر اینها قرار دارد و مى تواند قرار داشته باشد؟ آیا جز این است که دست استکبار دنبال این قضیه است؟
ما هفته ى وحدت را اعلام کردیم یعنى چند سال قبل حضرت آیت اللَّه العظمى منتظرى که به مسائل جهان اسلام توجه خاصى همیشه مبذول مى کنند این هفته را از 12 تا 17 ربیع الاول هفته ى وحدت اعلام کردند. چون 12 ولادت پیغمبر به روایت اهل تسنن است، 17 به روایت ماست بین این دو روز را روز وحدت مسلمین قرار دارند و اعلام کردند. چه قدر خوب است که مسلمانهاى دنیا این هفته را قدر بدانند. وجود رسول اکرم یکى از بهترین و شاید بشود گفت بهترین محور وحدت امت اسلامى است زیرا مردم، مردم مسلمان در همه جاى دنیا هم به پیغمبر اکرم اعتقاد دارند، هم نسبت به آن حضرت عشق مى ورزند، هم قله و اوج شکوه تاریخى خودشان را در وجود آن حضرت و در زمان آن حضرت مشاهده مى کنند. لذا وجود پیغمبر و یاد پیغمبر و خاطره ى پیغمبر مى تواند بهترین وسیله و محور براى وحدت مسلمین باشد پس ما باز هم دعوت مى کنیم جهان اسلام را به وحدت و اتحاد، وحدت و اتحاد معنایش این نیست که حتى ناسیونالیسم را بگذارند کنار نه، ما با ناسیونالیسم مثبت مخالفتى نداریم، ما با ناسیونالیسم منفى مخالفیم، مقصود من از ناسیونالیسم منفى این است که ملت گرایىِ یک ملت به معناى نفى منافع ملتهاى دیگر باشد. ملت گرایى یک ملت به معناى برتر دانستن خود از ملتهاى دیگر باشد، چرا ما یک چنین احساسى را داشته باشیم؟ اسلام بین مسلمان ها، بین مؤمنین وحدت ایجاد کرد آنها را با هم برابر دانست، عرب را بر عجم، فارس را بر غیر فارس، عرب را بر غیرعرب، سفید را بر سیاه، سیاه را بر سفید و هیچ یک از نژادها و اقوام و زبان ها و مناطق جغرافیایى را بر نقطه و زبان و منطقه ى دیگر برترى نداد. همه ى اینها را با ایمان به هم متصل و در یک سطح قرار داد این حرکت اسلام است. خب ما بیاییم امروز به این بگرویم. من در کنار این پیام بزرگ وحدت به همه ى مسلمانان عالم چند پیام خصوصى تر و محدودتر هم دارم. اول پیام به ملت خود ماست، برادران و خواهران عزیز ما با هر انگیزه اى، با هر معرفتى آن کسانى که انقلاب را قبول دارند، امام را قبول دارند، حکومت جمهورى اسلامى و نظام مقدس قرآنى ما را قبول دارند زیر یک چتر گرد بیاند، نمى گوییم اختلاف سلیقه نباشد، نمى گوییم همه یک جور فکر کنند چنین چیزى ممکن نیست اما تفرقه نباشد، با یکدیگر جنگیدن نباشد، در مقابل یکدیگر صف آرایى کردن نباشد، باندبازى و قدرت گرایى نباشد، گرایش به کوبیدن این و آن نباشد، بدگویى کردن، غیبت کردن، تهمت زدن، از حیثیت انداختن یکدیگر نباشد، با هم برادروار در کنار هم با شعار اسلام، انقلاب، خط امام، تبعیت از ولایت فقیه و ولى فقیه، در کنار هم حرکت بکنند. البته دیدگاههاى سیاسى هم وجود دارد هیچ اشکالى ندارد، یک نفرى یک عقیده ى سیاسى داشته باشد دیگرى خلاف آن را داشته باشد با همدیگر مذاکره کنند، مباحثه کنند، حرف بزنند، بحث کنند، اما جدال و مراء و منازعه و تفرقه نه، هر جایى که از خواص بیشترى یعنى مردم خواص و قشرهاى خاص الخاص بیشتر تشکیل مى شود بیشتر به این وحدت نیازمند است، مثل مجلس شوراى اسلامى، مثل دستگاههاى گوناگون دولتى، مثل گروههایى که مسؤولیتى در کار کشور دارند یا نهادهاى انقلابى و از این قبیل باید در کنار هم همه ى برادران با هدف واحد قرار بگیرند ما امروز داریم دنیا را دعوت مى کنیم به وحدت خود ما اولى هستیم به عمل به این پیام بزرگ که: «أ تأمرون النّاس بالبر و تنسون انفسکم» نشود.
پیام خاص دیگر من به مسلمانان مبارز لبنان است که متأسفانه دستهاى مزدورِ مرموزِ خبیث، سعى کرده بین برادران لبنانى و مسلمانان لبنانى به نامهاى مختلف ایجاد شکاف بکند و انگیزه هاى سیاسى فلسطینى را در مقابل لبنانى، شیعه را در مقابل آن گروه دیگر شیعه یا در مقابل سنى، شمال لبنان را با جنوب لبنان یا از این قبیل دسته بندى ها در مقابل هم قرار بدهند، من از همین نقطه در حضور شما ملت مسلمان نمازگزار مبارزِ مقاوم و و از زبان شما از برادران لبنانى مى خواهم اختلافاتشان را کم کنند با هم مقابله نکنند، با هم مبارزه نکنند، تفنگها را فقط به یک طرف نشانه بگیرند و او عبارت است از اسراییل. باید کانونهاى تفرقه و اختلاف را از بین برد و مهمترین این کانونها همین رژیم صهیونیستى که در قلب کشورهاى عربى و اسلامى یعنى فلسطین عزیز و یکى از دو قبله ى مسلمین یعنى بیت المقدس قرار گرفتند و دارند آتش اختلاف را، دود و خاکستر اختلاف را بر سر و روى ملتها مى پاشند آنها را به جان هم مى اندازند همه متحد بشوند، متفق بشوند، این غده ى سرطانى را بکنند. از بیخ و بن از بین ببرند. ریشه هایش را بسوزانند تا بتوانند با هم اتفاق داشته باشند البته یک عامل مهم اختلاف در این منطقه همین رژیم بعثى، صهیونیستى حاکم بر عراق است که او هم موجب اختلاف بین امت اسلامى و بین کشورهاى اسلامى شد، این جنگ را به راه انداخت و در طول این شش سال و اندى که از شروع جنگ مى گذرد هر چه ما خواستیم او را در مواضع صحیح خودش قرار بدهیم و با نصیحت، با پیام، با توصیه ى دلسوزانه ى اسلامى وادار کنیم که از تجاوز خودش دست بکشد نشده، امروز نظر همه ى ملت ایران و نظر منصفین دنیا و نظر کسانى که با ما در این باره صحبت کردند بسیارى از سران و مسؤولان به خصوص از کشورهاى اسلامى این شده که تجاوزگر یعنى آن کسى که این آتش را به راه انداخته باید مجازات بشود و حذف این رژیم متجاوز و آتش افروز که این جور مانع اتحاد و وحدت مسلمانها در منطقه شده یک ضرورت حتمى براى اتحاد و اتفاق بین مسلمین است.
یک پیام خاص دیگر من به کشورهاى مترقى اسلامى است. آنهایى که آمادگى دارند مقابله ى با استکبار جهانى را بپذیرند و نمى ترسند از استکبار جهانى اینها هم بایستى به صورت خاص گرد هم بیایند ما و کشورهاى عربى مترقى و کشورهاى غیرعربى مترقى کشورهاى اسلامى چه در این منطقه و چه در منطقه ى آفریطقا همواره گفتیم باز هم به مناسبت هفته ى وحدت مى گوییم یک حرکت عمومى علیه استکبار جهانى و یک تلاش خاص الخاصى براى ایجاد وحدت امت اسلامى بین این کشورها ممکن هست و این را بایستى انجام بدند تا ان شاءاللَّه گامى بشود براى ایجاد وحدت بین جهان اسلام و همه ى برادران مسلمان. این راجع به مسأله ى وحدت البته اعتقاد من این است که این هفته ى وحدت در دنیاى اسلام کارایى زیادى را مى تواند داشته باشد و ملتهاى مسلمان اگر این هفته را گرامى بدارند، این چند روز را به یاد پیغمبر اسلام صلى اللَّه علیه وآله وسلّم هفته ى وحدت واقعى بدانند. اختلافات را کنار بگذراند به خصوص در آن کشورهایى که گاهى اختلاف شیعه و سنى مشاهده مى شود در بعضى از کشورهاى همسایه ى ما متأسفانه که گاهى دیده مى شود که برادران شیعه و سنى در مقابله ى با هم به جاهاى افراطى هم دست مى زنند و به کارهاى افراطى دست مى زنند اگر توجه کنند به این نکته این امید وجود دارد که جهان اسلام به سمت این وحدت بزرگ خودش که یک قدرت عظیم الهى را در دنیا تشکیل خواهد داد پیش برود، البته این حرف گفتنى است که وحدتى که ما مى گوییم آن وحدتى که در خدمت هدفها و مقاصد امریکا باشد نیست، آن وحدتى که بخواهد اسلام را از صحنه ى زندگى دور کند نیست، وحدت بر مبناى قرآن، بر مبناى اعتصام به حبل اللَّه، همچنانى که آیه ى قرآن به ما امر مى کند: «واعتصموا بحبل اللَّه جمیعاً و لاتفرقوا» یعنى اجتماع شما و عدم تفرق شما نباید در راه شیطان باشد، نباید در اتکاء قدرتهاى پوشالى باشد، در راه اعتصام به حبل اللَّه باید باشد، آن وحدت که ارزش دارد و اعتصموا بحبل اللَّه جمیعاً این امروز شعار ماست و شعار همه ى امتهاى اسلامى باید باشد و ما این میلاد با سعادت و بزرگ را و این شعار عظیم را براى دنیاى اسلام مبارک مى دانیم و از خداى متعال مى خواهیم که به جهان اسلام توفیق بدهد که در راه این شعار پیش برود.