گفتم خیلی خوب، عین این مطلب را در مورد سجده عمل کنید. به آن برادران عزیز ما بفهمانید ما اگر روی خاک نماز می گزاریم، اگر روی چوب پیشانی می گذاریم این یک مسئله فرعی فقهی است و هرگز معنی ندارد که اختلاف در یک مسئله ی فرعی، ما را در اصول از یکدیگر جدا کند.
بخشی از سخنرانی شهید بهشتی در مرکز اسلامی هامبورگ
اگر به راستی میسر بود که اینگونه اختلافات جزئی در میان مسلمانان برطرح شود که همه یک روز را به عنوان میلاد پیغمبر جشن بگیرند و همه یک روز را به عنوان وفات پیغمبر سوگواری کنند بسیار بهتر بود و هیچ جای تردید نیست. ولی کسانی که به مسائل اجتماعی به خصوص مسائل اجتماعی که با دین و احساسات دینی سروکار دارد آشنا هستند می دانند که تغییر دادن اینگونه امور در هر محیطی بسیار مشکل است و نیروی فراوان صرف می کند و باید دید که آیا تغییر یک چنین چیزی به قیمت آن نیرویی که باید صرف کرد می ارزد یا نه و از آن گذشته اصلاً آیا توفیقی در این کار نصیب ما می شود یا نه. به همین جهت عده ای از بزرگان اسلام چه از شیعه، چه از سنی از مذاهب گوناگون بر این عقیده اند که بهتر است ما اینگونه اختلافات را اصلاً اختلاف تلقی نکنیم. به جای اینکه بیاییم بکوشیم و بگوییم که همه حتماً باید روز هفدهم همه جشن بگیرند و یا حتماً همه باید روز دوازدهم جشن بگیرند بگوییم این مهم نیست؛ دسته ای روز دوازدهم جشن گرفتند و دسته ای روز هفدهم جشن گرفتند به دلیل اینکه در تواریخ ما هر دو روز ذکر شده است. دسته ای هم ممکن است روز هشتم جشن بگیرند، دسته ای هم روز دهم، بعضی هم ممکن است روز دوم جشن بگیرند. اما مسئله ی مهم روز جشن نیست. یعنی هر کدام از ما هر روزی که می خواهیم را جشن بگیریم چراکه همه ما پیروان اسلام، دوستان محمد، و پیروان راه محمد هستیم. این آن فکری است که از التقریب بین المذاهب اسلامی به صورتی رسمی در حدود سیزده چهارده سال پیش در یکی از کشورهای اسلامی شروع شد و در همه بلاد اسلامی از آن حمایت شد؛ از جمله یکی از بزرگان دانشمندان سنی که خدایش رحمت کند، مرحوم علامه شیخ محمود شلتوت، مفتی بزرگ و رئیس دانشگاه الازهر مصر و در همان عصر مرحوم آیت الله بروجردی، مفتی بزرگ و رئیس جامعه ی اسلامی شیعی و جامعه ی دانشگاه بزرگ قم، این هر دو که در عصر و زمان خود زعیم دینی و علمی و فقهی شیعه و سنی بودند این فکر را با کمال خلوص دنبال کردند...
یکی از دوستان چندی پیش از ما سؤال می کرد که ما با برادران سنی مان نماز می خوانیم و فتوای فقهی شیعه در مورد نماز این است که موقع نماز نباید روی فرش، لباس، چیزی که از پشم یا پنبه یا پوست یا از مواد خوراکی درست شده باشد سجده کنیم. این فتواست. مسلمانان شیعه به پیروی از این فتوا هنگام نماز مقیدند روی خاک، چوب، حصیر، یک ماده ای که خوراکی نباشد، پوشاکی نباشد، از سنگ های معدنی و قیمت دار هم نباشد روی آن سجده کنند. پیروان مذاهب فقهیِ دیگر، چنین قیدی را ندارند؛ روی پشم، قالی، لباس، روی هر چیز سجده می کنند. چند نفر از برادران شیعی مقیم هامبورگ می گفتند که ما در نماز جماعتی که با برادران سنی مان می خوانیم گاهی فکر می کنیم که ما هم چیزی برای سجده نگذاریم و روی همان فرش نماز بخوانیم. نظر تو در این باره چیست. من به آن آقایان عرض کردم که آیا فکر می کنید با کنار گذاردن خاک یا چوب برای سجده، تمام اختلافات میان تمام فرقه های اسلامی در مسائل فرعی حل می شود؟ هرگز! برای آن ها مثال زدم گفتم که پیروان دو مذهب از مذاهب فقهی سنی در موقع نماز لازم می دانند به ادب دست ها را اینطور ببندند و بایستند. پیروان دو فرقه ی دیگر و همچنین فرقه ی شیعه می گویند این کار واجب نیست و یا اصلاً حرام است و نباید کرد. حالا آیا می شود در یک نماز جماعت اسلامی هم دست را بسته و هم باز کنیم؟ نمی شود. خواه ناخواه نمی شود. و از این آقایان پرسیدم که در این صفوفِ نماز جماعتیِ که متشکل از برادران مسلمان سنی ما و برادران مسلمان شیعی ما تشکیل می شود، در این صفوفِ جماعت از نظر طرز ایستادن و دست چگونه رفتار می کنید؟ گفتند یک عده ای دست ها را می بندند و یک عده دست ها را می اندازند و به نماز می ایستند. گفتم آیا این تفاوت شما را از مسلمان بودن، نمازگزار بودن و با یکدیگر پیوسته و یکدسته بودن بیرون می برد؟ گفتند نه! گفتم خیلی خوب، عین این مطلب را در مورد سجده عمل کنید. به آن برادران عزیز ما بفهمانید ما اگر روی خاک نماز می گزاریم، اگر روی چوب پیشانی می گذاریم این یک مسئله فرعی فقهی است و هرگز معنی ندارد که اختلاف در یک مسئله ی فرعی، ما را در اصول از یکدیگر جدا کند. این است که من به همه ی برادران و خواهران عزیز مسلمان پیشنهاد می کنم ما همه بیاییم این اصل را اتخاذ کنیم؛ یعنی این اصل که همه ی ما به حکم اینکه به خدای یکتا معتقدیم، به حکم اینکه به روز پاداش و کیفر معتقدیم و به حکم اینکه همه ی ما به یک پیغمبر و یک کتاب آسمانی معتقد هستیم همه ی ما مسلمانیم و همه ی ما برادری و خواهریِ اسلامی داریم. اما اختلاف در آراء فقهی، اختلاف حتی در مسئله خلافت و ولایت حرام است و نباید پیوند وحدت اسلامی مسلمانان را بر هم زند و صف متحد اسلامی را بشکند. کمااینکه خود علی(ع) درباره اینکه مبادا مسئله امامت و خلافت به صورتی مطرح شود که اجتماع و اتحاد مسلمین دچار شکست و تزلزل شود در نهج البلاغه بیانات مفصل دارد.