در حال بارگذاری ...

داعش از نام القاعده و پول آن استفاده کرده تا به اهدافش برسد، اما تمایلی به برقراری رابطه با فرماندهان اصلی آن ندارد، تا جایی که در سال 2010 ابوبکر بغدادی که سابقه عضویت در القاعده نداشت را به عنوان رهبر خود انتخاب کردند، که در آن زمان آدم یحیی غدن، یکی از اعضای آمریکایی القاعده و سخنگوی آنها به بن لادن نامه ای نوشت که داعش چطور اجازه دارد تحت نام القاعده آدم کشی کند، حال آنکه برادریش را به ما ثابت نکرده و در انتخاب رهبر تخطی کرده است.

ترجمه: عطیه دریابیگی
پنجم فوریه، مقامات اردن اعلام کردند که مغز متفکر القاعده، ابو محمد مقدسی، از زندان آزاد شد. او در دهه ی 1980 با مرتد اعلام کردن خاندان آل سعود مشهور شد. در آن زمان نوشته های مقدسی از بن لادن بسیار افراطی تر بود. 
مقدسی که هم اکنون رییس القاعده است به همراه دوست صمیمی اش ایمن الظواهری راه القاعده را ادامه داده و از  شمال آفریقا تا یمن این گروه را رهبری می کند. خواندن کتاب ها و رساله های او برای نیروهای اسلامی افراط گرا در سراسر دنیا یکی از ملزومات است. مقدسی در دهه 1990 به همراه ابومصعب زرقاوی در اردن زندانی بود. شهرت او بخاطر رابطه اش با زرقاوی سرکرده اصلی و بنیان گذار داعش است، مقدسی مشاور شخصی زرقاوی است. زرقاوی در سال 1999 آزاد شد و بعد از قسم وفاداری به القاعده، یکی از منفورترین شخصیت ها پس از جنگ عراق بود. 
هم اکنون مقدسی به عنوان «موثرترین نظریه پرداز جهادی» شناخته شده است. او از اقدمات داعش اعلام نارضایتی کرده و بغدادی و دستگاهش را به خرابکاری در «پروژه اسلامی» منطقه متهم نموده است. انتقادهای مقدسی به داعش و درگیری های لفظی آن ها حاکی از بالا گرفتن اختلافات میان اسلام گرایان افراطی است. 
کم رنگ کردن القاعده و رقابت بر سر منابع مالی و نیروهای انسانی در عراق و سوریه، کار ساده ای برای داعش نبوده است. بر اساس گزارش های اعلام شده و یکسری مصاحبه ها، داعش توانسته با نفوذ به ایدئولوژی جهادی مقامات ارشد القاعده، این گروه را از دورن ویران کند. در نتیجه القاعده هم به عنوان یک سازمان و هم یک ایدئولوژی در آستانه فروپاشی است. با این وجود، هنوز هم القاعده ترسناک ترین شبکه تروریستی است. 
مقدسی پس از آزادی به دیدار دوست خود ابوقتاده رفت و به او گفت: نمی توان اسم داعشی ها را مجاهدین گذاشت. ابوقتاده نیز آنها را به مافیا تشبیه کرد. 

   ابومحمد مقدسی
ابوقتاده، یکی از مشاوران و حامیان اصلی مقدسی در انتقاد به داعش است. به نظر می رسد آنها با این استراتژی به دنبال هم پیمان کردن داعش با القاعده هستند. در واقع مقدسی نقش یک پدر ناراضی را بازی می کند که سعی بر نصیحت فرزندان دارد. آنها به دنبال آن هستند که شکافی در این جنبش جهادی وسیع ایجاد کرده و از شهرت و همه گیر شدن ظواهری جلوگیری نمایند و خلافتی را برقرار کنند که در آن داعش تحت سلطه آنها باشد. بیش از یک سال است که هر دوی این ها در حال مذاکره با بغدادی هستند تا او را با القاعده همسو کنند اما فایده ای نداشته است. ابو قتاده می گوید: داعش به هیچ کسی احترام نمی گذارد آنها به جنبش جهادی اصلی آسیب زدند و در مقابل امت اسلامی قرار گرفته اند. 
از طرفی داعش نگران انتقادات روز افزون مقدسی و ابوقتاده در رسانه های جمعی است، آنها ابومحمد عدنانی مغز متفکر برنامه ریزی و تبلیغات داعش را تحریم کرده اند. داعش هم از طریق شبکه های اجتماعی و رسانه های جمعی اش این دو را عوامل غرب معرفی کرده که مخالف خلافت اسلامی در منطقه هستند. در یکی از روزنامه هایشان مقدسی و ابوقتاده را دانشمندان انحرافی نامیدند که باید از آنها دوری کرد. مقدسی هم در این باره گفته است که آنها از من و قتاده متنفرند. 
مقدسی و قتاده می دانند که داعش با نیروهای جوان به پیروزی های پی در پی دست می یابد حال آنکه گروه القاعده متشکل از کهنه سربازان افغانی است که جنگ داخلی آن ها را به زانو در آورده است. از نظر قتاده داعش که مثل یک بوی بد فضای جنبش جهادی را آلوده کرده بود، حالا تبدیل به یک غده سرطانی رو به رشد شده که باید جلوی آن گرفته شود. 
قتاده از سوی کمیسیون ویژه تجدید نظر مهاجرت انگلستان فردی واقعا خطرناک توصیف شده که در اقدامات تروریستی القاعده فعالیت محوری دارد و حالا قیافه حق به جانب به خود گرفته و سعی دارد قضیه داعش را منطقی بررسی کند و می گوید افراد این گروه، جوانان مسلمانی هستند که 11 سپتامبر را درک نکردند و بر سر سفره آماده القاعده نشسته اند. 
مقدسی می گوید آنها همه باورها و اقدام ها و افکارشان را از ما وام گرفته اند، کتاب های ما را مطالعه کرده اند، اما به قول قتاده به کسی احترام نمی گذارند. از نظر آنها چنین رفتار گستاخانه ای در زمان حیات بن لادن غیر قابل قبول بوده و کسی اجازه نداشته حرفی مخالف با نظر او بزند. از نظر مقدسی بن لادن یک ستاره بوده و کاریزما داشته است. اما بر خلاف او، جانشینش ظواهری، که همه او را دکتر ایمن صدا می کنند، شایستگی این قدرت و کنترل خطرات احتمالی از جانب داعش را ندارد. قتاده گفت از همان ابتدای جانشینی، ظواهری کنترل نظامی یا عملیاتی مستقیم نداشته است، او منزوی است. 

   ابوقتاده
با توجه به حرف های مقدسی، ساختار سازمانی القاعده از هم پاشیده شده است. مقدسی خطاب به ظواهری می گوید که دیگر ساختار سازمانی القاعده از بین رفته و تنها کانال های ارتباطی و وفاداری افراد باقی مانده است. هم اکنون داعش در تلاش است تا این سرسپردگی و وفاداری را در کوتاه ترین زمان ممکن میسر کند. 
دکتر منیف سامارا یکی از کهنه سربازان افغان که روابط نزدیکی با مقدسی و قتاده دارد، می گوید منابع مالی القاعده از زمانی که کمک ها را به داعش می فرستند، خشک شد، تا جایی که برای تامین خورد و خوراک خود لپ تاپ ها و ماشین هایشان را می فروشند. از نظر سامارا، داعش دارد با القاعده مقابله می کند و می خواهد این گروه قدیمی را به زیر بکشد، « ایمان دارم که با یک کودتا در القاعده روبه رو خواهیم شد». 
تا یک دهه پس از حمله 11 سپتامبر، القاعده کمک های مالی را جذب و دریافت کرد که در تاریخ گروه های جهادی بی سابقه بود. شبکه تروریستی وسیعی را در اروپا، آفریقا و جنوب آسیا تشکیل داد. تا قبل از این هیچ گروهی وجود نداشت که از لحاظ جغرافیایی اینقدر گسترده باشد و بتواند اتحاد و همبستگی خود را حفظ کند. بن لادن بخاطر انعطاف پذیری در بعضی مواضع، به این موفقیت دست یافت. او از اختلافات کوچک با سایر ائتلاف های جهادی چشم پوشی می کرد، تاحدی به فرماندهان آزادی عمل می داد. 
مهم ترین ویژگی برای رهبری القاعده وفاداری بود. همه فرماندهان افرادی بودند که در جنگ های متعدد افغانستان شرکت داشتند و تا حدی به دانش اسلامی هم آگاه بودند. همه آن ها برای حفظ جان بن لادن قسم خورده بودند. 
ظواهری که پس از مرگ بن لادن جانشین او شد، خود را از لحاظ جغرافیایی تنها دید. زمانی که در کوه های بین مرز افغانستان و پاکستان مخفی شده بود، فعالیت محوری جنبش جهادی هزاران کیلومتر آنسوتر در عراق و سوریه آغاز شده بود. از آنجایی که نیروهای پاکستانی و آمریکایی دایره فعالیت القاعده را تنگ تر و تنگ تر می کردند، برقراری رابطه با فرماندهان در جاهای دیگر سخت تر می شد. در این باره سامارا می گوید «زمانی که شما در افغانستان هستید و سربازهایتان در عراق، رهبریت معنایی ندارد!». داعش از نام القاعده و پول آن استفاده کرده تا به اهدافش برسد، اما تمایلی به برقراری رابطه با فرماندهان اصلی آن ندارد، تا جایی که در سال 2010 ابوبکر بغدادی که سابقه عضویت در القاعده نداشت را به عنوان رهبر خود انتخاب کردند، که در آن زمان آدم یحیی غدن، یکی از اعضای آمریکایی القاعده و سخنگوی آنها به بن لادن نامه ای نوشت که داعش چطور اجازه دارد تحت نام القاعده آدم کشی کند، حال آنکه برادریش را به ما ثابت نکرده و در انتخاب رهبر تخطی کرده است. 
اسامه بن لادن و ایمن الظواهری
از آن زمان، نیرو های عراقی و آمریکایی داعش را تا آستانه سقوط بردند، اما جنگ داخلی سوریه موجب شد تا این گروه بازسازی شود. برای شروع این درگیری ها بغدادی بی سر و صدا در اواخر سال 2011 یکی از افسران خود، ابو محمد جولانی، را به مرز برای ایجاد هرج و مرج اعزام کرد. او که به منابع مالی و اسلحه و تعدادی از بهترین سربازان داعش تجهیز شده بود جبهه النصره را تشکیل داد و به سرعت وارد جنگ با سوریه شد. قدرت جولانی به حدی رسید که ابوبکر بغدادی از پیوستن او به ظواهری و تشکیل شاخه مستقلی از القاعده در سوریه ترسید. در 8 آوریل 2013 در یک اقدام پیشگیرانه بغدادی اعلام کرد که جبهه النصره و داعش متفقا یک سازمان را تشکیل داده اند. جبهه النصره که تا آن زمان توانسته بود شهرهای الرقه، حلب و حمص در سوریه را اشغال کند، قرار بود در ائتلاف با داعش، دولت اسلامی عراق و شام را تشکیل دهند، اما جولانی دعوت بغدادی را رد کرد و گفت من به سوگند خود با ظواهری وفادارم، از او می خواهم به عنوان شیخ جهاد این مناقشه را حل کند. 
طی 24 ساعت ظواهری در یک پیام هر دو را به آرامش دعوت کرد و از آنها خواست نمایندگانی را نزد او بفرستند. اما بغدادی در پیامی گفت به هیچ وجه اهل سازش نیست و هشدار داد حمایت از خائن را با خون ریزی پاسخ خواهد داد. در تاریخ 23 می، ظواهری حکم خود را چنین صادر کرد: داعش که بدون تایید قبلی تشکیل شده است، باید منحل گردد، بغدادی هم باید گستره حکومت خود را به عراق محدود کند. هم چنین فرمانده ارشد او در سوریه رهبر شاخه القاعده در این کشور خواهد بود. ظواهری اضافه کرد هر دو آنها باید طی یک سال خود را اثبات کنند و بعد از آن القاعده مرکزی برای آنها تصمیم خواهد گرفت. بغدادی هم می تواند با خوب عمل کردن، نزد القاعده مقبولیت پیدا کند و یا با برخورد غلط به طور کلی اعتبار خود را از دست بدهد. ظواهری، خالد السوری را برای اطمینان از پایبندی به توافق به منطقه فرستاد. 
بغدادی از نامه ظواهری خشمگین شده و حکم را رد کرده و حمله به ظواهری را آغاز می کند و می گوید القاعده از بین رفته است. او می گوید دولت اسلامی عراق و شام پا بر جا خواهد ماند. این اولین باری بود با رهبر القاعده به طور علنی مخالفت می شد. 
تابستان همان سال، داعش خود را برای جنگ آماده کرد تا سوریه را از تصرف النصره خارج کند. دیوار زندان ها را با خمپاره و توپ تخریب کردند که طی آن صدها نفر از خطرناک ترین زندانیان عراقی آزاد شدند. بر اساس اسناد محرمانه منتشر شده توسط اشپیگل، داعش برنامه خود را با سرازیر کردن هزاران نفر از کشور های تونس، عربستان سعودی، ترکیه، مصر و اروپا به سوریه اجرا کرد. آنها که از بومیان سوریه نبودند، در ظاهر طوری رفتار کردند که از مخالفان اسد هستند اما از پشت به گروه های شورشی داخلی که علیه اسد اغتشاش می کردند نیز خنجر زدند. بعد از آن به خانه مقدسی در اردن هم حمله کردند، رحیم، یکی از نزدیکان مقدسی می گوید، آن ها از نژاد های مختلف بودند و عقایدشان متفاوت از القاعده بود. افرادی بودند که تا پیش از این برای رژیم بعثی صدام حسین کار می کردند. رحیم از دستیاران زوارقی که به تشکیل داعش کمک کرد، بود. 

  دکتر منیف سامارا
بعد از مرگ زوارقی در 2006 این گروه توسط نیروهای آمریکایی متلاشی شد، اما آنها برای بقا و گسترش دایره نیروهای خود، شرط های ساده ای برای پیوستن به داعش گذاشتند، خواندن چند آیه از قرآن و داشتن ریش کافی بود. بعد از آن برای انتخاب رهبر جلسه تشکیل دادند. تعداد کمی از مقامات ارشد وفادار به ظواهری باقی ماندند که عمدا آن را به جنگ می فرستادند تا کشته شوند. زمانی که نامه ظواهری در 2013 به دست داعش رسید دیگر از افراد القاعده کسی در این گروه نبود. 
یک سال بعد داعش تصمیم گرفت کنترل مرز 500 مایلی سوریه و عراق را به دست گیرد. با رسیدگی به گروه های شورشی به هدف خود دست یافت، داعش باید جبهه النصره را بدست می آورد. به شهر های استراتژیک سوریه که از کنترل اسد خارج شده بود، هجوم آورد و کارخانه ها را تخریب و تخلیه کرد و خانواده های مخالف را به قتل رساند. فرماندهان ارشد گروه های شورشی را ربود و آنهایی را که هم می ترسید علیه او قیام کنند، می کشت. در دسامبر 2013 حسین سلیمان پزشک خوش چهره که از مقامات ارشد جبهه اسلامی بود را برای برقراری صلح به منطقه فرستادند. اما سلیمان برنگشت، جبهه اسلامی با داعش ارتباط برقرار کرد و خواست او را آزاد کنند و دادگاهی مستقل برایش تشکیل دهند و به جرم او رسیدگی نمایند اما داعش این پیشنهاد را رد کرد و در 31 دسامبر جنازه اش را تحویل داد. جبهه اسلامی هم تصویر جسد او را منتشر کرد. در همین زمان ها بود که همه گروه های شورشی سوریه از جمله النصره با یکدیگر متحد شدند و علیه داعش اعلام جنگ کردند. در ماه های اول سال 2014 بسیاری از نظامیان کشته شدند. جنگ میان داعش و النصره بالا گرفت، داعش مجبور به عقب نشینی از غرب سوریه شد و کنترل منطقه شرقی را که در نزدیکی عراق است و چاه های نفت بسیار در آن جا قرار داد، بدست گرفت. 
ظواهری در 16 ژانویه 2014 پیام خود را در توییتر منتشر کرد که داعش با توجه به اقداماتش در عراق باعث فساد جهاد شده است. 17 روز بعد ظواهری اعلام کرد داعش از القاعده اخراج شد. 
مقدسی برای حفظ ظواهری شاگرد بحرینی خود، ترکی بن علی را که او دستیار مقدسی می دانستند نزد داعش فرستاد. بن علی وقتی به داعش پیوست خیلی سریع رشد کرد و به حدی از اعتبار رسید که می گفتند با دستور او جنگ میان القاعده و داعش پایان می یابد. مقدسی دو شاگرد دیگر خود را برای برقراری صلح نزد بن علی فرستاد و دریافت او نیز خیلی مایل به برقراری صلح نیست. در 26 ام ماه می، زمانی که مقدسی از برقراری مذاکره ناامید شد، به ایدئولوژی خود روی آورد و صدور فتوا علیه داعش را آغاز کرد و گفت بغدادی و سرکردگانش از جریان اصلی منحرف شدند. 
بن علی با توجه به تبلیغات گسترده دریافت که اگر داعش حمایت همه کهنه سربازان و شیوخ جهادی را از دست بدهد، از هم فرو می پاشد. راه حل او برای این مسئله ساده بود، اگر داعش نمی تواند حمایت ها را جلب کند می تواند آن را بخرد. او به شیوخ نامه داد که مکان خلافت خود را تغییر دهند و جایی بیایند که در آن به زندان رفتن تهدید نمی شوند. بغدادی شخصا به مقدسی نامه ای نوشت و او را دعوت کرد، اما قتاده و مقدسی دعوتش را رد کردند. 
مقدسی و ابوقتاده هم چنان امیدوار بودند تا بتوانند حکومتی شبیه حکومت بن لادن را راه بیندازند اما فتوحات داعش حاکی از پیروزی او در این جنگ بود. 
هم اکنون مقدسی به دنبال آن است که القاعده همچون حماس بشود و بتواند خدمات اجتماعی ارائه دهد، زیرا از نظر آن ها القاعده به دنبال رواج اسلام واقعی است. 

 

منبع: گاردین

 

  




نظرات کاربران