متاسفانه واقعیت موجود جهان اسلام آن است که منافع کشورهایی که در ارتباط تنگاتنگ با آمریکا هستند امروز با رنگ و بوی قومی و مذهبی مطرح می گردد و در تحریک بدنه جهان اسلام نیز موفق بوده است!
این روزها شاید بیش از همیشه، کلماتی چون امپراطوری فارسی، امپراطوری ایرانی، امپراطوری مجوس و... به زبان عربی نوشته و تلفظ می شوند! دلیل اصلی را هم باید توفیق جریان مردمی انصارالله موسوم به حوثی ها در یمن دانست! اما واقعیت مساله چیست؟
گام اول سوریه
چنانچه پیشتر نوشتیم، پس از بحران سوریه آنچه در فضای رسانه های عربی تبلیغ شد، اقدام نظامی شیعیان علیه اهل سنت بود! کسی نگفت ایران برای دفاع از مردم سوریه در مقابل تکفیری هایی که نشان دادند با سنی و شیعه و مسیحی و کرد و علوی و دروزی با یک سبک برخورد می کنند وارد میدان شده است! کسی نپرسید که وقتی داعش تاکنون هزاران عضو جبهه النصره را کشته است پس چطور قرار است حکومت داری کند و اقلیت و اکثریت مخالف خود را از دم تیغ نگذارند!؟ بلکه همه نوشتند که ایران برای حفظ منافع خود در حال کمک به سوریه و کشتار مردمان سنی مذهب این کشور است!
گام دوم عراق
ماجرای عراق هم به این مساله دامن زد. اینجا وضع جالب تر شده بود. داعش با تمام بیرحمی برای همه قبایل سنی و شیعه و مسیحی و کردی که با آنها همکاری نمی کردند حکم اعدام دسته جمعی صادر می کرد و باز وقتی ایران به کمک مردم مظلوم عراق از کردهای اربیل و ترکمن های آمرلی و سنی های صلاح الدین و شیعیان بغداد رفت کسی نگفت که احسنت! همه نوشتند که ایران برای گسترش نفوذ امپراطوری خود در حال سرکوب مجاهدان اهل سنت عراق است!!
اینجا مساله خیلی رسواتر شده بود چرا که روز در میان فیلمهای سر بریدن کرد و مسیحی و سنی و شیعه توسط داعش منتشر می شد و حالا دیگر آمریکا هم نمی توانست بی تفاوت بماند و در افتخار سرکوب تکفیریها شریک نشود! ولی باز هم رسانه های عربی از خطر نفوذ ایران می نوشتند!
گام سوم یمن
اما آنچه بیش از همیشه شعله «خطر نفوذ ایران» را بلند کرد، موفقیت مردم یمن در بازپس گیری انقلاب ربوده شان بود. انقلابی که همراه با بیداری مردمان عرب در سال 2011 آغاز شده بود و با مدیریت آمریکا، سعودی و اتحادیه عرب به دست «منصور هادی» افتاده بود و حالا مردمان معترض، توانسته بودند آنرا بازپس بگیرند و فقط چون بخشی از این مردمان، حوثی های زیدی مذهب بودند، همه رسانه ها به مساله نفوذ ایران پرداختند و هیچ کس از دیکتاتورهایی که بر مردم گمارده شده بودند سخن نگفت!
جالب تر اینجاست که حتی برخی جریانات معتدل تر جهان اسلام مانند ترکیه و خصوصا جهان عرب مانند برخی جریانات اخوانی که همیشه مخالف اقدامات عربستان بوده اند نیز دیگر تاب از کف دادند و در حمایت از اقدام نظامی سعودی که کاملا خلاف مقررات بین المللی بود سخن راندند. چرا که احساس می کردند خطری مشترک بنام «امپراطوری ایرانی» آنها را تهدید می کند!
متاسفانه واقعیت موجود جهان اسلام آن است که منافع کشورهایی که در ارتباط تنگاتنگ با آمریکا هستند امروز با رنگ و بوی قومی و مذهبی مطرح می گردد و در تحریک بدنه جهان اسلام نیز موفق بوده است!
والا اگر جریانی همسو با منافع آمریکا همین اقدام را در یمن انجام می داد قطعا ِ«مردم یمن» خطاب می شد! و الا وقتی سه هزار مسلمان مظلوم مصر در میدان رابعه العدویه توسط نظامیون با پشتوانه سعودی سرکوب شدند و دولت مشروع این کشور به زمین خورد چرا کسی از عربستان حمایت نکرد؟! وقتی مردم مظلوم سوریه و عراق توسط گروههای مسلح شده توسط سعودی و امارات کشته شدند چرا کسی دم از طائفی گری نزد؟ چرا وقتی بارها و بارها غزه مظلوم مورد حمله واقع شد رگ غیرت یک مسلمان عرب تکان نخورد؟!!
این روزها روزهای تلخی برای جهان اسلام است چرا که از مسلمانی جز نام نمانده و پرچم اسلام به دست شیادان و سیاسیون است و قطعا برنده این میدان را می شود از لبخندی که آمریکایی ها بر لب دارند شناخت!