در حال بارگذاری ...

هنگامی که فعالیت های تبشیری با حمایت استعمار پیر و تبلیغات گسترده ی هندوها که بیشتر اوقات با تبشیری های مسیحی هم صدا بودند، علیه دین اسلام افزایش یافت، علما و سکان داران کشتی اسلام و مسلمین در هند، همه ی راهکارهایی را که به حفاظت از کیان اسلام و فرهنگ و عقیده ی اصیل اسلامی در این کشور کمک می کرد، مورد بحث و بررسی قرار دادند. و سرانجام به این نتیجه رسیدند که تنها راه حل، راه اندازی مراکز و مدارس آموزش علوم اسلامی با حمایت و پشتیبانی توده مردم مسلمان است

وقتی تمام تلاش ها برای رویارویی مستقیم با استعمار انگلیس که عامل اصلی زوال و نابودی حاکمیت مسلمانان در هند به شمار می رفت، چندین مرحله با شکست مواجه شد و استعمار پیر توانست سیطره اش را بر سراسر هند بگستراند؛ دولت انگلیس تمامی موقوفات، مستغلات و منابع درآمد مدارس اسلامی را مصادره کرد و جهت نابودی مراکز اصلاح، فکر، دعوت و تعلیم و تربیت وارد عمل شد تا بدین ترتیب مسلمانان در گذر زمان جاهل و ناآگاه بارآیند و جهت دهی آنان به سوی مسیحیّتِ تحریف شده به آسانی صورت پذیرد. 
هنگامی که فعالیت های تبشیری با حمایت استعمار پیر و تبلیغات گسترده ی هندوها که بیشتر اوقات با تبشیری های مسیحی هم صدا بودند، علیه دین اسلام افزایش یافت، علما و سکان داران کشتی اسلام و مسلمین در هند، همه ی راهکارهایی را که به حفاظت از کیان اسلام و فرهنگ و عقیده ی اصیل اسلامی در این کشور کمک می کرد، مورد بحث و بررسی قرار دادند. و سرانجام به این نتیجه رسیدند که تنها راه حل، راه اندازی مراکز و مدارس آموزش علوم اسلامی با حمایت و پشتیبانی توده مردم مسلمان است؛ زیرا با این شیوه علوم کتاب و سنّت و معارف دینی انتشار یافته و مسلمانان بر دین و عقیده شان استوار خواهند ماند. 
در رأس این علما و بزرگ مردان، امام محمّدقاسم نانوتوی (متوفای ۱۲۹۷ق./ ۱۸۷۹م.) بود که با همکاری و رایزنی دوستان خود مولانا رشیداحمد گنگوهی (متوفای۱۳۲۳ق./ ۱۹۰۵م.)، مولانا ذوالفقارعلی دیوبندی (متوفای۱۳۲۲ق./ ۱۹۰۴م.)، حاج سید محمدعابد دیوبندی (متوفای ۱۳۳۱ق./ ۱۹۱۲م.)، مولانا یعقوب نانوتوی (متوفای ۱۳۰۲ق./ ۱۸۸۴م.)، مولانا رفیع الدین (متوفای ۱۳۰۸ق./ ۱۸۹۰م.)، مولانا فضل الرحمن عثمانی دیوبندی (متوفای ۱۳۲۵ ق./ ۱۹۰۷م.)، روز چهارشنبه ۱۵ محرم الحرام سال ۱۲۸۳ق./ ۳۰ می ۱۸۶۶م. در مسجدی قدیمی به نام «مسجد چتّه» که در جنوب شرقی محوطه ی فعلی دارالعلوم دیوبند واقع است، اقدام به تأسیس مدرسه و مرکزی نمودند که هسته ی اولیّه آن با یک مدّرس به نام «ملا محمود» و یک طلبه به نام «محمودالحسن» آغاز به کار کرد. بعدها همان طلبه به جایگاهی رسید که رهبری مسلمانان و مردم هند را در نهضت آزادی هند از استعمار انگلیس به عهده گرفت و به «شیخ الهند» معروف شد، سرانجام این نهضت به استقلال هند منجر شد. 
مولانا نانوتوی که روزی کار خود را با 15نفر آغاز کرد گمان نمی کرد که روزی (کمتر از چهل سال بعد) شمار دانشجویان از مرز هزار نفر بگذرد و این مدرسه در ردیف بزرگترین مراکز علمی آسیا قرار گیرد. 
علمای دیوبند از همان ابتدا بر آن شدند تا مدارس وابسته به مدرسه مادر را در مناطق اطراف تاسیس کنند تا این راه به ترویج بهتر دانش دینی و آموزش افراد علاقه مند به مشاغل مذهبی روی آورند. لذا به فاصله 6 ماه از تاسیس دارالعلوم دیوبند، مدرسه مظهرالعلوم در سهارنپور تاسیس شد که با همان الگوی دیوبند اداره میشد. و تا سال 1880 میلادی(کمتر از 15سال)، بیش از 12 وابسته تاسیس شد. و تا آخر قرن نوزده میلادی به بیش از 40 مدرسه رسید. 
دیوبند 
این مدرسه در روستایی به نام دیوبند (Deoband) آغاز به کار کرد؛ منطقه ای که در آن زمان ویژگی خاصی نداشت، اما به برکت این مدرسه که در بدو تأسیس «مدرسه ی عربیه ی اسلامیه» نام داشت، توسعه و شهرت یافت. نام و آوازه ی دیوبند در مدت کوتاهی در اطراف واکناف شبه قاره ی هند و حتی فراتر از آن، در سرزمین های دیگر نیز منتشر شد. امروزه دیوبند از بسیاری از کلان شهرهای هند نیز شهرت بیشتری دارد. دیوبند در شهرستان سهارانپور، در ایالت اتراپرادش و در ۱۵۰ کیلومتری شمال دهلی پایتخت هند واقع است. رودخانة «گنگ» از شرق سهاران پور و رودخانة «جمنا» از غرب آن عبور می کند. 
بنیانگذار دارالعلوم دیوبند 
بنیانگذار دارالعلوم دیوبند، امام محمّدقاسم بن اسدعلی صدّیقی نانوتوی، از علمای ربّانی، مجدّد و متفکّر قرن سیزدهم هجری است. ایشان در سال ۱۲۴۸ق. در شهر نانوته از توابع شهرستان سهارانپور به دنیا آمد و در سال ۱۲۹۷ق. در ۴۹ سالگی در دیوبند وفات کرد و در همان جا به خاک سپرده شد. 
ایشان برای فراگیری علوم اسلامی در محضر مولانا مملوک علی نانوتوی (متوفای ۱۲۶۷ق.) زانوی تلمذ زد و علوم حدیث را از محضر مولانا عبدالغنی مجدّدی دهلوی (متوفای ۱۲۹۶ق.) و شیخ الحدیث مولانا احمدعلی سهارانپوری (متوفای ۱۲۹۷ق.) فرا گرفت. 
امام نانوتوی در آغاز سال ۱۸۵۷م. نهضت آزادی و انقلاب علیه استعمار بریتانیا را رهبری کرد و در جبهه ی «تهانه بَون» و «شاملی» فرمانده نیروهای مسلمان بود. آن گاه که این انقلاب بنابر علل دردآوری شکست خورد و راهی برای حاکمیت دوباره ی اسلام و مسلمانان باقی نماند، امام نانوتوی با همکاری علمای دیگر در راستای نشر تعالیم دین و معارف اسلامی با بنیانگذاری دارالعلوم دیوبند و ایجاد شبکه ای از مدارس و مکاتب علوم اسلامی که با کمکهای توده مردم اداره می شدند، نهضت فراگیری را آغاز کرد. این مدارس پناهگاه مسلمانان و مراکزی برای رهبری ملت مسلمان هند بودند. 
امام نانوتوی با این اقدام خود پایه گذار حرکت پویا و فراگیرِ تأسیس مدارس و مکاتب اسلامی جهت بقای اسلام و مسلمانان در سرزمین پهناور شبه قاره هند محسوب میشود. 
اولین دانش آموخته دارالعلوم دیوبند 
اولین دانش آموخته دارالعلوم دیوبند، علامه محمودالحسن دیوبندی، متولد سال ۱۲۶۸ق./ ۱۸۵۱م. و فرزند عالم، ادیب و شاعر برجسته، مولانا ذوالفقارعلی دیوبندی (متوفای ۱۳۲۳ق./ ۱۹۰۴م.) است. ایشان در سال ۱۲۹۰ق./ ۱۸۷۳م. از دارالعلوم فارغ التحصیل شد و در همان جا تدریس را آغاز کرد. سپس در سال ۱۳۰۸هـ/۱۸۹۰م. مدیر گروه تدریس شد. 
بعد امام نانوتوی، مولانا محمودالحسن چهل سال زمام امور مدرسه را در دست داشت و توانست شبکه گسترده ای از مدارس تابعه را گسترش دهد. مدرسه در سال 1931 م 949 نفر شاگرد داشت و در صدمین سال تأسیس خود، یعنی 1967م، دارای 3795 فارغ التحصیل هندی، 3191 فارغ التحصیل پاکستانی و بنگلادشی و 431 فارغ التحصیل خارجی بود و افرادی از سراسر هند، پاکستان، چین، افغانستان، اروپا، آمریکا و ایران در آنجا تحصیل می کردند. 
دارالعلوم دیوبند دانشگاهی با کمک های مردمی 
دارالعلوم دیوبند اولین دانشگاه اسلامی داخلی در تاریخ سرزمین هند به شمار می آید که با کمک های مردمی پایه گذاری شده است. در دوران حاکمیت مسلمانان در هند، مدارس اسلامی و غیراسلامی با حمایت مالی دولت به فعالیت خود ادامه می دادند. دولت برای تأمین هزینه های آنها زمین، موقوفات و مستغلاتی را اختصاص می داد، اما با سقوط حکومت مسلمانان و حاکم شدن استعمار بریتانیا بر هند، وضعیت به طور کلّی تغییر یافت و هیچ چشم اندازی برای کمک و همکاری از کانالهای گذشته مشاهده نشد. 
علمای اسلامی که میخواستند جان ملت مسلمان و دین آنان را از تعرض دشمن، مصون نگه دارند باید نسل جوان را با برنامه اى مستقل و دور از موج استعمار نوین، تربیت می کردند و تا با این تدبیر، روح دیانت و حس نفرت از استعمارگران را در آنها بدمند و آنان را از انحلال و استهلاک در شخصیت غرب محفوظ بدارند . یگانه وسیله تأمین این منظور , آن بود که مدارسى مستقل و جدا از دستگاه حکومت و از کسانیکه اندک ارتباطى با حکومت دارند مانند امراء و ثروتمندان تاسیس نمایند. 
بنابراین پایه گذاران دارالعلوم دیوبند به این نتیجه رسیدند که مدارس با کمک های مالی ملت مسلمان تأسیس شوند. این تفکری عمیق و درست بود که اوضاع و تحولات بعد از استعمار نیز صحّت آن را تأیید نمود. پس از اخراج استعمارگران، شبه قاره ی هند به دو کشور هند و پاکستان تقسیم شد و در هند حکومت غیردینی و سکولاری روی کار آمد. در چنین شرایطی صاحبان هر دین و آیینی می بایست خودشان از باورهای دینی خود حراست کرده و برای تعلیم و تبلیغ آن تدابیری بیندیشند. 
ترانه مکتب دیوبند (دانلود)
به دلیل همین عدم وابستگی به دولت ها بود که بین علمای اسلامی دارالعلوم دیوبند و جامعه ی مسلمان هند در آن روزگار پیوند وثیقی ایجاد شد که مردم در امور دینی و سیاسی اجتماعی چنان اعتمادی به دارالعلوم دیوبند کردند که هیچ مدرسه یا دانشگاه دیگری در هند از آن برخوردار نبود و همین اعتماد باعث پیشتاز بودن علمای هند در انقلاب ها و بالاخره منجر به آزادی هند از استعمار انگلیس شد. و همچنان نیز دارالعلوم دیوبند با قدرت به کار خود ادامه میدهد. 
 
اهداف تأسیس دارالعلوم در اولین اساسنامه ی آن 
۱ . آموزش قرآن و سنّت، و تفسیر و عقاید و علم کلام و سایر علومی که به عنوان ابزار و وسیله برای فهم قرآن و سنّت به شمار می روند؛ 
۲ . تربیت طلاب بر اساس اعمال و اخلاق اسلامی و دمیدن روح دین در زندگیشان؛ 
۳ . اقدام به تبلیغ دین و حفاظت و دفاع از آن با زبان و قلم، و ترویج و احیای اعمال و اخلاق و عواطف دینی در میان مسلمانان آن گونه که سلف صالح بر آن بودند؛ 
۴ . تلاش برای جلوگیری از مداخله ی حکومت در امور دینی و صیانت از آزادی و استقلال علم و اندیشه؛ 
۵ . تأسیس مدارس و مکاتب دینی در جاهای مختلف با هدف نشر علوم اسلامی و ایجاد ارتباط بین آنها و دارالعلوم. 
برنامه درسی و شیوه آموزشی 
برنامه درسی این مدرسه ترکیبی از علوم نقلی و عقلی نظیر: قرآن، حدیث، فقه، کلام، فلسفه، منطق است که با گرایشهای صوفیانه چشتیه و فقه حنفی پیوند وثیقی دارد. در منشور این مدارس که به مسلک علمای دیوبندی شهرت یافته است مشی دینی و آموزشی آن براساس اندیشه های شاه ولی الله، مذهب سنت و جماعت، اتکا بر حدیث، امر به معروف، متابعت از فقه حنفی و کلام ماتریدی، مبارزه با بدعت و انحراف و پیروی از سنت بنیانگذاران آن مولانا نانوتوی و مولانا کنکوهی ترسیم یافته است. 
کادر اصلی مدرسه مرکب از : هسته مدیریت، انجمن مشورتی و هیات آموزشی بوده است که بعد ها عنوان مفتی هم به این کادر اضافه شد. 
داوطلبان پس از نام نویسی می بایست علاوه بر قرآن و عربی، زبان فارسی را تا سطح گلستان فرا میگرفتند تا در آزمون این مرحله نمره قبولی بگیرند. 
سپس وارد برنامه شش ساله(که قبلا 10سال بود) میشوند و 2سال بصورت شفاهی با توجه به حدیث و سیره از با نفوذترین اساتید که شیخ الحدیث نام دارد درس میپذیرند. و در 4 سال بعد درس هایی از جمله ادبیات، حدیث، فقه اسلامی، منطق، فلسفه، تفسیر، کلام و فقه، خوشنویسی را می گذرانند. و بعد از این محیای حضور در گرایش های تخصصی میشوند. 
نویسنده کتاب مسلک علماء دیوبند در این زمینه می نویسد: 
بزرگان مدرسه دارالعلوم دیوبند، در اعتقادات ماتریدی مذهب و در فقه حنفی مذهب اند و اگرچه تمام سلاسل صوفیه و طرق آنها را قبول دارند، ولی طریقه چشتیه را طریقه خود قرار داده اند و به طرق نقشبندیه، قادریه و سهروردیه ارادت دارند. آنان شاه ولی الله دهلوی را بزرگ طریقت خود می دانند و در اصول عقاید از شیخ محمد قاسم نانوتوی، درفروع از شیخ رشید احمد گنگوهی تقلید می کنند. 
این مدرسه اکنون دارای 8934 مدرسه وابسته است و دانشجویان در دوره های مقدماتی و عالی به تحصیل در این مدارس می پردازند. همچنین در زمینه تفسیر و حدیث، مدرسه مستقلی در دهلی، در زمینه فقه مدرسه ای در لکهنو و در زمینه کلام مدرسه ای در خیرآباد وجود دارد.  

   




نظرات کاربران